۱۴۰۱ شهریور ۹, چهارشنبه

خودکشی یک زندانی چند روز پس از بازداشت در زندان ارومیه

IRANWIRE

خودکشی یک زندانی چند روز پس از بازداشت در زندان ارومیه

روز سه‌شنبه یکم شهریور، یک زندانی به نام شهرود جعفری در بهداری زندان مرکزی ارومیه از طریق حلق‌آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.

بر اساس گزارش شبکه حقوق بشر کردستان، این شهروند ۳۲ ساله اهل ارومیه هفته گذشته به اتهام «قتل عمد» بازداشت و به زندان مرکزی ارومیه انتقال یافته بود.

شهرود جعفری سه‌شنبه یکم شهریور از بند قرنطینه به بهداری زندان منتقل و در آنجا از طریق حلق‌آویز کردن خود دست به خودکشی زد.

در این گزارش اشاره‌ای به دلیل خودکشی این زندانی نشده است.

زندان مرکزی ارومیه یکی از امنیتی ترین زندان‌های ایران است که اخبار اعمال خشونت علیه زندانیان به تناوب از آن منتشر می‌شود.

در زندان زنان چه خبر است؟ | زنانی که ایدز را از شوهرانِ زندانیِ خود می‌گیرند | همه مردها دور هم می‌نشستند و با یک سرنگ …

همشهری آنلاین

زندان - زندانی

به گزارش همشهری آنلاین، سال‌هاست در جلسات مشاوره گروهی در انجمن احیای ارزش‌ها دور هم جمع می‌شوند تا به کمک هم، کلاف سردرگمی که فرهنگ اشتباه، عرف و تبعیض‌های جامعه پیش رویشان گذاشته باز کنند. زنان مبتلا به اچ‌آی‌وی، مخاطب اصلی این دورهمی هستند.

اغلب زنانی که دور میز بزرگ کارگاه مشاوره نشسته‌اند، این ویروس را از همسرشان که سال‌ها پیش در زندان به سر می‌برده‌اند، گرفته‌اند. گرچه حالا که سال‌ها از ابتلای آنها گذشته، دیگر برایشان فرقی نمی‌کند چه‌کسی مقصر بود! اما همگی یک خواسته مشترک دارند؛ راهی برای جلوگیری از ابتلای دیگران پیدا شود.

گزارشی که می‌خوانید محصول گپ و گفتی خودمانی در پایان یکی از همین جلسات مشاوره گروهی با زنان مبتلا به اچ‌آی‌وی است که این ویروس، سوغات همسرشان از زندان است. به‌گفته همه این زنان، اغلب مردان خودشان هم از این بیماری بی‌خبر هستند و نبود امکانی برای آزمایش‌های اولیه در زندان‌ها، باعث ابتلای دایره بزرگ‌تری از افراد در ارتباط با این زندانیان شده است.

برای حفظ حریم مصاحبه شونده‌ها از نام مستعار استفاده شده است.

حتی اگر می‌دانستم مبتلا به ایدز است، با او ازدواج می‌کردم
«آلاله» وقتی متوجه بیماری‌اش شد که ماه‌های اول بارداری را می‌گذراند. بچه‌ای که در رحمش رشد می‌کرد، هنوز ۳ ماهه نشده بود که بارداری با سقط ناگهانی، متوقف شد. بعد از بارداری دوم بود که نتیجه آزمایش‌های اولیه غربالگری، خبر از مشکوک بودن او به ویروس اچ‌آی‌وی می‌داد؛ ویروسی که تا قبل از آن، کسی خبری از وجودش نداشت.

او می‌گوید: «قبل از ازدواج، همسرم درباره سابقه زندان و سوءمصرف مواد به من گفته بود. اما او را دوست داشتم و این اعتراف را هم پای صداقتش گذاشتم. حتی خود او هم قبل از بارداری دوم من و آزمایش غربالگری اولیه نمی‌دانست مبتلاست.»

ماه‌های نخست بعد از مثبت شدن آزمایش، برای همه مبتلایان ماه‌های سخت و طاقت‌فرسایی بود؛ بحرانی که حتی به آن فکر نمی‌کردند پیش پایشان چاله بزرگ و سیاهی باز کرده بود و تصور می‌کردند مرگ در حال بلعیدن همه زندگی‌شان است. آلاله می‌گوید: «همسرم قبل از ازدواج چند سال زندانی بود. آنقدر با هم صادق و روراست بودیم که حتی گاهی خاطرات زندانش را هم برای من تعریف می‌کرد. تعریف می‌کرد چگونه در زندان مواد به دست می‌آورد. قاچاقچی‌هایی بودند که کارشان وارد کردن مواد به داخل زندان بود. آن را به هزار روش عجیب و غریب به زندان می‌بردند. برای بردن مواد به داخل زندان هم روش‌شان این بود که خلاف‌های کوچک می‌کردند و دستگیر می‌شدند تا جنس‌ها را در زندان بفروشند.»

اما می‌گفت‌ وسایل مصرف و تزریق محدود و کم بود: «همسرم تعریف می‌کند که همه دور تا دور می‌نشستند و جمعی ۲۰-۱۵ نفره یک سرنگ را برای تزریق دست به‌ دست می‌کردند. اگر هم یکی می‌خواست برای نفر بعد مرام بگذارد و سرنگ تمیز تحویلش دهد، سوزن را بعد از خارج کردن از رگ، روی زبانش می‌کشید تا با آب دهان تمیز شود!»

آلاله می‌گوید: «حتی اگر می‌دانستم مبتلا به ایدز است، با او ازدواج می‌کردم. اما این حق من بود که بدانم و دانسته این انتخاب را کنم. سال ۱۳۸۵ که ما ازدواج کردیم، در آزمایش‌های قبل از ازدواج خبری از تست اچ‌آی‌وی نبود. خب من یا هر زن دیگری چطور می‌تواند گمان ببرد که مردی که به‌عنوان همسر انتخاب کرده، مبتلا به این بیماری است؟! درحالی‌که در آزمایش‌های اجباری قبل از ازدواج می‌توان از وجود این بیماری آگاه شد. البته به این شرط که بیماری در دوره پنجره‌ای خود نباشد و در آزمایش‌ها وجود ویروس مشخص شود.»

چرا من؟
سال‌ها از وقتی که اغلب زنان این کارگاه متوجه ابتلای خود به اچ‌آی‌وی شده‌اند، می‌گذرد. ۶ ماه نخست را روزهایی جهنمی می‌دانند که همه دنیا را پیش چشمشان تیره و تار کرده بود. اما کم‌کم به زندگی با این ویروس اخت گرفتند و بیماری خود را پذیرفتند.

«سمانه» یکی از زن‌ها که بی‌خبر از ابتلای همسرش، بعد از آزادی او از زندان به اچ‌آی‌وی مبتلا شد، می‌گوید: «همه ما یک سؤال مشترک در سرمان داشتیم؛ چرا من؟! اما بالاخره با این موضوع کنار آمدیم. تازه بعد از کنار آمدن خودمان با این ویروس و بیماری، باید با این مسئله کنار می‌آمدیم که اطرافیان و خانواده را چطور از این بیماری آگاه کنیم؟ آیا اصلا این کار درستی است؟ پاسخ به این سؤال برای هر فردی با دیگری متفاوت است و بستگی به سطح فرهنگ و میزان پذیرش خانواده‌ها دارد. اغلب ما حتی از فرزندان خودمان هم این موضوع را پنهان کرده‌ایم.»

و پنهان کردن بیماری از خانواده و اطرافیان را مساوی با کم شدن حمایت‌های اطرافیان می‌داند؛ به شرطی که آنها هم این بیماری را بپذیرند و برخورد حمایت‌گرانه‌ای در مواجهه با آن داشته باشند. به‌گفته او عذاب وجدان تنها وجه منفی پنهان کردن بیماری اچ‌آی‌وی نیست.

این مبتلا می‌گوید: «بیماران مبتلا به اچ‌آی‌وی برای جلوگیری از پیشرفت بیماری و رسیدن به شرایط جسمی پایدار باید مرتب و روزانه دارو مصرف کنند. اما این کار برای افرادی که بیماری خود را از خانواده پنهان کرده‌اند، بسیار سخت است. باید ظرف داروها را عوض کرد و مدام آن را جایی دور از چشم و دسترس دیگران قرار داد. اما افراد در زندان با مشکلاتی چند برابر بیشتر از این روبه‌رو هستند؛ برای اینکه توسط دیگر زندانیان اذیت نشوند، معمولا دوست ندارند که مسئله بیماری را به بقیه بگویند. اما هیچ فضای اختصاصی و حریم شخصی‌ای هم وجود ندارد که با خیال راحت بتوانند هر روز آنجا قرص و داروی خود را مصرف کنند. برای همین هم خیلی از مردانی که در این جمع می‌شناسیم، در زندان دارو مصرف نمی‌کنند. همین موضوع باعث می‌شود بیماری‌شان شدت بگیرد.»

ترس از طرد شدن، حتی در زندان
«مطهره» به تازگی به جمع این زنان اضافه شده است. او هم ویروس اچ‌آی‌وی را از همسرش گرفته و چند سالی است که با این بیماری سر و کله می‌زند؛ شوهری که مصرف‌کننده مواد است و هنوز هم دوران حبسش را در زندان تهران بزرگ می‌گذراند. او می‌گوید: «در ملاقات شرعی‌های زندان خبری از وسایل پیشگیری از انتقال ویروس‌های مقاربتی نیست و ملاقات‌کنندگان باید خودشان این وسایل و حتی وسایل دیگر را به همراه داشته باشند. کافی‌ است در هر بندی، از یک جمع ۲۰۰ نفره، یک نفر مبتلا به این ویروس باشد تا آن را به همه مصرف‌کنندگان دیگر منتقل کند.»

او که چند سالی است فرزندش را به تنهایی و در غیاب همسرش بزرگ می‌کند، می‌گوید: «وقتی یک زندانی آزاد می‌شود، با انجام یک تست و آزمایش ساده می‌توان فهمید که به بیماری‌های خونی مبتلا شده یا نه! درواقع اگر این آزمایش‌ها در تمام زندان‌ها از افراد گرفته می‌شد، احتمال زیادی برای پیشگیری از ابتلای بسیاری از زنان وجود داشت. ولی در عمل این اتفاق صورت نمی‌گیرد. یا حتی وقتی زندانی به مرخصی می‌آید، باید وضعیت سلامتش مشخص باشد. در غیر این صورت حتما دیگران را مبتلا خواهد کرد و زندگی افراد دیگر به همین سادگی از دست می‌رود.»

او به‌عنوان زنی که همسرش‌ به اچ‌آی‌وی مبتلا شده، معتقد است تا وقتی امکان تست و آزمایش برای زندانیانی که به مرخصی می‌آیند فراهم نشده، بهتر است که اجازه خروج از زندان را به زندانیان ندهند. مطهره می‌گوید: «بیانش ساده به‌ نظر می‌رسد. اما روزی که من متوجه این بیماری شدم، انگار دنیا برای من تمام‌شده بود. باردار بودم و تا به دنیا آمدن بچه، مردم و زنده شدم. همسرم هم همینطور. خیلی بی‌قرار بود و کارمان شده بود گریه کردن. خوشبختانه بچه‌مان مبتلا نبود و همین برای ما امیدواری بزرگی بود.

من ناخواسته درگیر این بیماری شده بودم. نمی‌خواستم فرزندم هم این حس را با خودش داشته باشد و زندگی سختی در انتظارش باشد. شاید اگر فرهنگ و عرف جامعه شکل دیگری بود، من و شوهرم و دیگر مبتلایان هم زندگی آرام‌تری داشتیم. اما می‌دانیم که عنوان کردن این بیماری مساوی است با طرد شدن. همسرم در زندان داروهایش را به هیچ وجه نمی‌خورد. چون چند همشهری در زندان هستند و او نمی‌خواهد آنها از بیماری‌اش باخبر شوند و از ترس خبردار شدن دیگران، اصلا نمی‌پذیرد که دارو را نزد خود نگه دارد و مصرف کند.»

زندانیان از ما کمک می‌خواهند
ابتلا و شیوع بیماری اچ‌آی‌وی در زندان‌ها، چرخه بزرگی دارد. «عاطفه سهرابی» روانشناس انجمن احیای ارزش‌ها و مشاور جلسات گروهی می‌گوید: «بسیاری از اتفاق‌هایی که در چرخه ایدز با آن روبه‌رو هستیم، خارج از کنترل ماست. جرم در هر جامعه‌ای رخ می‌دهد و مجازات مشخصی دارد. افراد درگیر سوءمصرف، در زندان هم راهی برای مصرف مخدر پیدا می‌کنند و در همین مسیر ممکن است ناقل بیماری‌های زیادی باشند. آگاهی رسانی، حداقل کاری است که می‌توان در این زمینه انجام داد تا افراد کمتری ناخواسته وارد این چرخه شوند و به طبع، جمعیت دیگری را درگیر بیماری خود کنند.»

با اعضای گروه درباره نوع مواجهه با ترس‌ها و اضطراب‌ها و ناراحتی‌هایشان حرف می‌زند. به آنها یادآوری می‌کند که تا وقتی رفتارشان به کسی آسیبی نرسانده، جای نگرانی‌ نیست و آنها حق دارند دلشان بخواهد بیماری را از دیگران مخفی کنند. سهرابی می‌گوید: «ماه‌های پایانی سال مراجعان زیادی از زندانیان داریم که برای مرخصی بیرون آمده‌اند و به سراغ ما می‌آیند تا از ما کمک بگیرند. این بیماری تنها در زندان‌های مخصوص مردان نیست و در زندان‌های زنان هم شاهد شیوع اچ‌آی‌وی هستیم.»

او درباره محدود بودن امکانات بهداشتی در زندان‌ها می‌گوید که باعث شده تا آزمایش‌هایی مثل هپاتیت و اچ‌آی‌وی از اولویت خارج شوند: «بارها ما مسئله آزمایش اچ‌آی‌وی و ایدز و بیماری‌های دیگر در زندان‌ها را مطرح کرده‌ایم. همچنین نیاز به‌وجود حریم خصوصی برای افرادی که به بیماری مبتلا هستند و باید دارو مصرف کنند. اما چنین امکانی در زندان‌ها فراهم نیست. حتی اگر فرد مبتلا هم شناسایی شود، هیچ مراقبت و نظارتی بر درمان این فرد وجود ندارد و عملا گرفتن آزمایش را بی‌اثر می‌کند.»

یک راهنمایی مهم
مبتلایان به ویروس اچ‌آی‌وی با دریافت داروی به موقع و مراقبت‌های سلامتی، می‌توانند از ابتلا به ایدز مصون بمانند. درواقع این مرحله از بیماری وقتی اتفاق می‌افتد که فرد داروی خود را به موقع مصرف نکند و سطح ایمنی بدن خود را تا حدی پایین بیاورد که به فاجعه تبدیل شود. درواقع افراد مبتلا به اچ‌آی‌وی می‌توانند با مراقبت‌های به موقع، طول عمری طبیعی داشته باشند.

افراد اچ‌آی‌وی مثبت می‌توانند مانند هر فرد دیگری ازدواج کنند، بچه‌دار شوند و فرزندی غیرمبتلا به این ویروس داشته باشند. به شرطی که مراقبت‌های لازم را انجام دهند؛ ازجمله شیر ندادن مادر مبتلا به نوزاد و زایمان از طریق سزارین.

«الهه شعبانی» مدیر انجمن احیای ارزش‌ها می‌گوید: «هم‌اکنون بیشترین راه انتقال این بیماری در کشور، روابط جنسیِ محافظت‌نشده است. استفاده از کاندوم مهم‌ترین راه پیشگیری از این بیماری است.»

او به افرادی که از ابتلای خود به این بیماری نگران هستند، توصیه‌ای مهم می‌کند: «هر فردی که فکر می‌کند ممکن است به این ویروس مبتلا باشد، می‌تواند به مراکز بیماری‌های رفتاری شهر خود مراجعه کند. آدرس این مراکز و شماره تماس آنها در اینترنت در دسترس است. به یاد داشته باشید که تست‌های اچ‌آی‌وی در ایران کاملا رایگان و محرمانه است و همچنین افراد می‌توانند در صورت نیاز با شماره ۶۶۹۰۱۰۱۰ برای دریافت مشاوره تخصصی تماس بگیرند.»‌

وکیل سپیده رشنو: قرار بازداشت موقت رشنو به قرار وثیقه تبدیل شد

اینترنشنال

نعیم‌رضا نظامی‌چهارمحالی، وکیل سپیده رشنو، با اشاره به برگزاری جلسه اول رسیدگی به اتهامات موکلش گفت قرار بازداشت موقت او تبدیل به قرار وثیقه شده است.

رشنو به «اجتماع و تبانی علیه علیه امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام و تشویق به فساد و فحشا» متهم است.

درخواست ملوان برای حضور بانوان در دیدار با ذوب آهن

ایسنا

درخواست ملوان برای حضور بانوان در دیدار با ذوب آهن

باشگاه ملوان با ارسال نامه‌ای به فدراسیون فوتبال خواستار حضور بانوان در ورزشگاه سیروس قایقران در دیدار این تیم برابر ذوب‌آهن شد.

به گزارش ایسنا، باشگاه ملوان با ارسال نامه‌ای به فدراسیون فوتبال درخواست کرد که مجوز حضور بانوان در ورزشگاه سیروس قایقران را در دیدار این تیم برابر ذوب‌آهن در هفته چهارم لیگ برتر فوتبال صادر کند.

ملوانی‌ها در این نامه تاکید کردند که زیرساخت‌های مناسب حضور هواداران در ورزشگاه سیروس قایقران فراهم شده و آن‌ها می توانند علاوه بر آقایان، از بانوان هوادار تیم‌شان در دیدار فردا (سه‌شنبه) برابر ذوب‌آهن میزبانی کنند.

تاکنون مجوزی برای ورود بانوان به ورزشگاه سیروس قایقران صادر نشده است.

یک ماه بی‌خبری از سرنوشت سوما علیزاده شهروند بازداشت شده اهل بوکان

هه‌نگاو

یک ماه بی‌خبری از سرنوشت سوما علیزاده شهروند بازداشت شده اهل بوکان

سوما علیزاده شهروند بازداشت شده اهل بوکان که ماه گذشته از بند زنان زندان ارومیه به مکان نامعلومی منتقل شده سرنوشتش نامعلوم بوده و پیگیری‌های خانواده‌اش نیز بی‌نتیجه مانده است.

سوما علیزاده ۲۹ ساله و اهل بوکان روز دوشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۱ (۲۵ جولای ۲۰۲۲) توسط نیروهای اداره اطلاعات بوکان بازداشت و روز سه‌شنبه ۴ مرداد به بند زنان زندان مرکزی ارومیه منتقل شده بود.

وی روز شنبه ۸ مرداد پس از آنکه توسط ماموران امنیتی زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته به مکان نامعلومی منتقل شد و از آن زمان هیچ اطلاعی از سرنوشت و محل نگهداریش در دسترس نیست و پیگیری‌های خانواده‌اش نیز در این زمینه بی‌نتیجه مانده است.

هه‌نگاو پیشتر گزارش داده بود که سوما علیزاده توسط نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به همکاری با یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت متهم شده است.

زن‌کشی در قطور، زن جوان به دست برادر و پسرعموهایش به قتل رسید

هه‌نگاو

یک زن جوان اهل بخش قطور (کوتول) از توابع شهرستان خوی با هویت آیسل دومانی ۲۸ ساله به بهانه هر آنچه ناموس خوانده می‌شود توسط برادر و دو پسر عموی خود به قتل رسید.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، آیسل دومانی اهل روستای ”گرناویک“ که مادر دو فرزند خردسال نیز می‌باشد، روز شنبه ۵ شهریور ۱۴۰۱ (۲۷ آگوست ۲۰۲۲) توسط برادر و دو پسر عمویش مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته که منجر به فوت وی شده است.

یک منبع مطلع در اینباره به هه‌نگاو گفت: ” آیسل دومانی طی دو سال گذشته چندین بار توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و شکنجه شده است و آیسل هر بار پس از برگشتن به منزل پدری و مادریش توسط خانواده‌اش مورد بی‌احترامی قرار گرفته و ناچارش کرده‌اند که به نزد همسر خود برگردد“.

این منبع در ادامه اعلام کرد ”آیسل دومانی آخرین باری که توسط همسرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته و پس از بازگشت به منزل پدری و مادری نیز مورد بی‌احترامی و حتی ضرب و شتم قرار گرفته بود، از منزل خارج شده و نهایتاً روز گذشته به بهانه رابطه با یک فرد دیگر به قتل رسیده شده است“.

در زندان زنان چه خبر است؟ | زنانی که ایدز را از شوهرانِ زندانیِ خود می‌گیرند | همه مردها دور هم می‌نشستند و با یک سرنگ …

همشهری آنلاین

زندان - زندانی

به گزارش همشهری آنلاین، سال‌هاست در جلسات مشاوره گروهی در انجمن احیای ارزش‌ها دور هم جمع می‌شوند تا به کمک هم، کلاف سردرگمی که فرهنگ اشتباه، عرف و تبعیض‌های جامعه پیش رویشان گذاشته باز کنند. زنان مبتلا به اچ‌آی‌وی، مخاطب اصلی این دورهمی هستند.

اغلب زنانی که دور میز بزرگ کارگاه مشاوره نشسته‌اند، این ویروس را از همسرشان که سال‌ها پیش در زندان به سر می‌برده‌اند، گرفته‌اند. گرچه حالا که سال‌ها از ابتلای آنها گذشته، دیگر برایشان فرقی نمی‌کند چه‌کسی مقصر بود! اما همگی یک خواسته مشترک دارند؛ راهی برای جلوگیری از ابتلای دیگران پیدا شود.

گزارشی که می‌خوانید محصول گپ و گفتی خودمانی در پایان یکی از همین جلسات مشاوره گروهی با زنان مبتلا به اچ‌آی‌وی است که این ویروس، سوغات همسرشان از زندان است. به‌گفته همه این زنان، اغلب مردان خودشان هم از این بیماری بی‌خبر هستند و نبود امکانی برای آزمایش‌های اولیه در زندان‌ها، باعث ابتلای دایره بزرگ‌تری از افراد در ارتباط با این زندانیان شده است.

برای حفظ حریم مصاحبه شونده‌ها از نام مستعار استفاده شده است.

حتی اگر می‌دانستم مبتلا به ایدز است، با او ازدواج می‌کردم
«آلاله» وقتی متوجه بیماری‌اش شد که ماه‌های اول بارداری را می‌گذراند. بچه‌ای که در رحمش رشد می‌کرد، هنوز ۳ ماهه نشده بود که بارداری با سقط ناگهانی، متوقف شد. بعد از بارداری دوم بود که نتیجه آزمایش‌های اولیه غربالگری، خبر از مشکوک بودن او به ویروس اچ‌آی‌وی می‌داد؛ ویروسی که تا قبل از آن، کسی خبری از وجودش نداشت.

او می‌گوید: «قبل از ازدواج، همسرم درباره سابقه زندان و سوءمصرف مواد به من گفته بود. اما او را دوست داشتم و این اعتراف را هم پای صداقتش گذاشتم. حتی خود او هم قبل از بارداری دوم من و آزمایش غربالگری اولیه نمی‌دانست مبتلاست.»

ماه‌های نخست بعد از مثبت شدن آزمایش، برای همه مبتلایان ماه‌های سخت و طاقت‌فرسایی بود؛ بحرانی که حتی به آن فکر نمی‌کردند پیش پایشان چاله بزرگ و سیاهی باز کرده بود و تصور می‌کردند مرگ در حال بلعیدن همه زندگی‌شان است. آلاله می‌گوید: «همسرم قبل از ازدواج چند سال زندانی بود. آنقدر با هم صادق و روراست بودیم که حتی گاهی خاطرات زندانش را هم برای من تعریف می‌کرد. تعریف می‌کرد چگونه در زندان مواد به دست می‌آورد. قاچاقچی‌هایی بودند که کارشان وارد کردن مواد به داخل زندان بود. آن را به هزار روش عجیب و غریب به زندان می‌بردند. برای بردن مواد به داخل زندان هم روش‌شان این بود که خلاف‌های کوچک می‌کردند و دستگیر می‌شدند تا جنس‌ها را در زندان بفروشند.»

اما می‌گفت‌ وسایل مصرف و تزریق محدود و کم بود: «همسرم تعریف می‌کند که همه دور تا دور می‌نشستند و جمعی ۲۰-۱۵ نفره یک سرنگ را برای تزریق دست به‌ دست می‌کردند. اگر هم یکی می‌خواست برای نفر بعد مرام بگذارد و سرنگ تمیز تحویلش دهد، سوزن را بعد از خارج کردن از رگ، روی زبانش می‌کشید تا با آب دهان تمیز شود!»

آلاله می‌گوید: «حتی اگر می‌دانستم مبتلا به ایدز است، با او ازدواج می‌کردم. اما این حق من بود که بدانم و دانسته این انتخاب را کنم. سال ۱۳۸۵ که ما ازدواج کردیم، در آزمایش‌های قبل از ازدواج خبری از تست اچ‌آی‌وی نبود. خب من یا هر زن دیگری چطور می‌تواند گمان ببرد که مردی که به‌عنوان همسر انتخاب کرده، مبتلا به این بیماری است؟! درحالی‌که در آزمایش‌های اجباری قبل از ازدواج می‌توان از وجود این بیماری آگاه شد. البته به این شرط که بیماری در دوره پنجره‌ای خود نباشد و در آزمایش‌ها وجود ویروس مشخص شود.»

چرا من؟
سال‌ها از وقتی که اغلب زنان این کارگاه متوجه ابتلای خود به اچ‌آی‌وی شده‌اند، می‌گذرد. ۶ ماه نخست را روزهایی جهنمی می‌دانند که همه دنیا را پیش چشمشان تیره و تار کرده بود. اما کم‌کم به زندگی با این ویروس اخت گرفتند و بیماری خود را پذیرفتند.

«سمانه» یکی از زن‌ها که بی‌خبر از ابتلای همسرش، بعد از آزادی او از زندان به اچ‌آی‌وی مبتلا شد، می‌گوید: «همه ما یک سؤال مشترک در سرمان داشتیم؛ چرا من؟! اما بالاخره با این موضوع کنار آمدیم. تازه بعد از کنار آمدن خودمان با این ویروس و بیماری، باید با این مسئله کنار می‌آمدیم که اطرافیان و خانواده را چطور از این بیماری آگاه کنیم؟ آیا اصلا این کار درستی است؟ پاسخ به این سؤال برای هر فردی با دیگری متفاوت است و بستگی به سطح فرهنگ و میزان پذیرش خانواده‌ها دارد. اغلب ما حتی از فرزندان خودمان هم این موضوع را پنهان کرده‌ایم.»

و پنهان کردن بیماری از خانواده و اطرافیان را مساوی با کم شدن حمایت‌های اطرافیان می‌داند؛ به شرطی که آنها هم این بیماری را بپذیرند و برخورد حمایت‌گرانه‌ای در مواجهه با آن داشته باشند. به‌گفته او عذاب وجدان تنها وجه منفی پنهان کردن بیماری اچ‌آی‌وی نیست.

این مبتلا می‌گوید: «بیماران مبتلا به اچ‌آی‌وی برای جلوگیری از پیشرفت بیماری و رسیدن به شرایط جسمی پایدار باید مرتب و روزانه دارو مصرف کنند. اما این کار برای افرادی که بیماری خود را از خانواده پنهان کرده‌اند، بسیار سخت است. باید ظرف داروها را عوض کرد و مدام آن را جایی دور از چشم و دسترس دیگران قرار داد. اما افراد در زندان با مشکلاتی چند برابر بیشتر از این روبه‌رو هستند؛ برای اینکه توسط دیگر زندانیان اذیت نشوند، معمولا دوست ندارند که مسئله بیماری را به بقیه بگویند. اما هیچ فضای اختصاصی و حریم شخصی‌ای هم وجود ندارد که با خیال راحت بتوانند هر روز آنجا قرص و داروی خود را مصرف کنند. برای همین هم خیلی از مردانی که در این جمع می‌شناسیم، در زندان دارو مصرف نمی‌کنند. همین موضوع باعث می‌شود بیماری‌شان شدت بگیرد.»

ترس از طرد شدن، حتی در زندان
«مطهره» به تازگی به جمع این زنان اضافه شده است. او هم ویروس اچ‌آی‌وی را از همسرش گرفته و چند سالی است که با این بیماری سر و کله می‌زند؛ شوهری که مصرف‌کننده مواد است و هنوز هم دوران حبسش را در زندان تهران بزرگ می‌گذراند. او می‌گوید: «در ملاقات شرعی‌های زندان خبری از وسایل پیشگیری از انتقال ویروس‌های مقاربتی نیست و ملاقات‌کنندگان باید خودشان این وسایل و حتی وسایل دیگر را به همراه داشته باشند. کافی‌ است در هر بندی، از یک جمع ۲۰۰ نفره، یک نفر مبتلا به این ویروس باشد تا آن را به همه مصرف‌کنندگان دیگر منتقل کند.»

او که چند سالی است فرزندش را به تنهایی و در غیاب همسرش بزرگ می‌کند، می‌گوید: «وقتی یک زندانی آزاد می‌شود، با انجام یک تست و آزمایش ساده می‌توان فهمید که به بیماری‌های خونی مبتلا شده یا نه! درواقع اگر این آزمایش‌ها در تمام زندان‌ها از افراد گرفته می‌شد، احتمال زیادی برای پیشگیری از ابتلای بسیاری از زنان وجود داشت. ولی در عمل این اتفاق صورت نمی‌گیرد. یا حتی وقتی زندانی به مرخصی می‌آید، باید وضعیت سلامتش مشخص باشد. در غیر این صورت حتما دیگران را مبتلا خواهد کرد و زندگی افراد دیگر به همین سادگی از دست می‌رود.»

او به‌عنوان زنی که همسرش‌ به اچ‌آی‌وی مبتلا شده، معتقد است تا وقتی امکان تست و آزمایش برای زندانیانی که به مرخصی می‌آیند فراهم نشده، بهتر است که اجازه خروج از زندان را به زندانیان ندهند. مطهره می‌گوید: «بیانش ساده به‌ نظر می‌رسد. اما روزی که من متوجه این بیماری شدم، انگار دنیا برای من تمام‌شده بود. باردار بودم و تا به دنیا آمدن بچه، مردم و زنده شدم. همسرم هم همینطور. خیلی بی‌قرار بود و کارمان شده بود گریه کردن. خوشبختانه بچه‌مان مبتلا نبود و همین برای ما امیدواری بزرگی بود.

من ناخواسته درگیر این بیماری شده بودم. نمی‌خواستم فرزندم هم این حس را با خودش داشته باشد و زندگی سختی در انتظارش باشد. شاید اگر فرهنگ و عرف جامعه شکل دیگری بود، من و شوهرم و دیگر مبتلایان هم زندگی آرام‌تری داشتیم. اما می‌دانیم که عنوان کردن این بیماری مساوی است با طرد شدن. همسرم در زندان داروهایش را به هیچ وجه نمی‌خورد. چون چند همشهری در زندان هستند و او نمی‌خواهد آنها از بیماری‌اش باخبر شوند و از ترس خبردار شدن دیگران، اصلا نمی‌پذیرد که دارو را نزد خود نگه دارد و مصرف کند.»

زندانیان از ما کمک می‌خواهند
ابتلا و شیوع بیماری اچ‌آی‌وی در زندان‌ها، چرخه بزرگی دارد. «عاطفه سهرابی» روانشناس انجمن احیای ارزش‌ها و مشاور جلسات گروهی می‌گوید: «بسیاری از اتفاق‌هایی که در چرخه ایدز با آن روبه‌رو هستیم، خارج از کنترل ماست. جرم در هر جامعه‌ای رخ می‌دهد و مجازات مشخصی دارد. افراد درگیر سوءمصرف، در زندان هم راهی برای مصرف مخدر پیدا می‌کنند و در همین مسیر ممکن است ناقل بیماری‌های زیادی باشند. آگاهی رسانی، حداقل کاری است که می‌توان در این زمینه انجام داد تا افراد کمتری ناخواسته وارد این چرخه شوند و به طبع، جمعیت دیگری را درگیر بیماری خود کنند.»

با اعضای گروه درباره نوع مواجهه با ترس‌ها و اضطراب‌ها و ناراحتی‌هایشان حرف می‌زند. به آنها یادآوری می‌کند که تا وقتی رفتارشان به کسی آسیبی نرسانده، جای نگرانی‌ نیست و آنها حق دارند دلشان بخواهد بیماری را از دیگران مخفی کنند. سهرابی می‌گوید: «ماه‌های پایانی سال مراجعان زیادی از زندانیان داریم که برای مرخصی بیرون آمده‌اند و به سراغ ما می‌آیند تا از ما کمک بگیرند. این بیماری تنها در زندان‌های مخصوص مردان نیست و در زندان‌های زنان هم شاهد شیوع اچ‌آی‌وی هستیم.»

او درباره محدود بودن امکانات بهداشتی در زندان‌ها می‌گوید که باعث شده تا آزمایش‌هایی مثل هپاتیت و اچ‌آی‌وی از اولویت خارج شوند: «بارها ما مسئله آزمایش اچ‌آی‌وی و ایدز و بیماری‌های دیگر در زندان‌ها را مطرح کرده‌ایم. همچنین نیاز به‌وجود حریم خصوصی برای افرادی که به بیماری مبتلا هستند و باید دارو مصرف کنند. اما چنین امکانی در زندان‌ها فراهم نیست. حتی اگر فرد مبتلا هم شناسایی شود، هیچ مراقبت و نظارتی بر درمان این فرد وجود ندارد و عملا گرفتن آزمایش را بی‌اثر می‌کند.»

یک راهنمایی مهم
مبتلایان به ویروس اچ‌آی‌وی با دریافت داروی به موقع و مراقبت‌های سلامتی، می‌توانند از ابتلا به ایدز مصون بمانند. درواقع این مرحله از بیماری وقتی اتفاق می‌افتد که فرد داروی خود را به موقع مصرف نکند و سطح ایمنی بدن خود را تا حدی پایین بیاورد که به فاجعه تبدیل شود. درواقع افراد مبتلا به اچ‌آی‌وی می‌توانند با مراقبت‌های به موقع، طول عمری طبیعی داشته باشند.

افراد اچ‌آی‌وی مثبت می‌توانند مانند هر فرد دیگری ازدواج کنند، بچه‌دار شوند و فرزندی غیرمبتلا به این ویروس داشته باشند. به شرطی که مراقبت‌های لازم را انجام دهند؛ ازجمله شیر ندادن مادر مبتلا به نوزاد و زایمان از طریق سزارین.

«الهه شعبانی» مدیر انجمن احیای ارزش‌ها می‌گوید: «هم‌اکنون بیشترین راه انتقال این بیماری در کشور، روابط جنسیِ محافظت‌نشده است. استفاده از کاندوم مهم‌ترین راه پیشگیری از این بیماری است.»

او به افرادی که از ابتلای خود به این بیماری نگران هستند، توصیه‌ای مهم می‌کند: «هر فردی که فکر می‌کند ممکن است به این ویروس مبتلا باشد، می‌تواند به مراکز بیماری‌های رفتاری شهر خود مراجعه کند. آدرس این مراکز و شماره تماس آنها در اینترنت در دسترس است. به یاد داشته باشید که تست‌های اچ‌آی‌وی در ایران کاملا رایگان و محرمانه است و همچنین افراد می‌توانند در صورت نیاز با شماره ۶۶۹۰۱۰۱۰ برای دریافت مشاوره تخصصی تماس بگیرند.»‌

۱۴۰۱ شهریور ۸, سه‌شنبه

واله زمانی، فعال کارگری با تودیع قرار وثیقه دو میلیارد تومانی به صورت موقت آزاد شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

واله زمانی، فعال کارگری، پس از اتمام بازجویی با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.‌ او در زمان بازداشت و بازجویی از دسترسی به خدمات پزشکی و ملاقات با وکیل محروم شده بود.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛روز یکشنبه شش شهریور ماه ۱۴۰۱، واله زمانی، فعال کارگری و از اعضای سندیکای نقاشان ساختمانی استان البرز، پس از طی مراحل بازجویی و تفهیم اتهام با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.‌

بر اساس این گزارش، این فعال کارگری از تاریخ ۹ خردادماه ۱۴۰۱، در بازداشت و تحت بازجویی بود.ی

یک‌ منبع نزدیک به این فعال کارگری، گفت:”واله زمانی پس از اتمام بازجوئی ها و تبدیل قرار وی به وثیقه ای به مبلغ دو میلیارد تومان تومان تا اتمام مراحل دادرسی آزاد شد.”
این فعال کارگری از لحظه بازداشت خود از دسترسی به خدمات پزشکی و حق درمان برای معاینه و مراجعه به پزشک متخصص محروم و به مدت طولانی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات محبوس و تحت بازجویی قرار گرفته بو‌د.‌

معاون امور زنان رئیسی: هدف از محدود کردن غربالگری «نظام‌مند» کردن آن است

رادیو فردا

معاون امور زنان ابراهیم رئیسی در دفاع از سیاست‌های جمعیتی دولت سیزدهم، از «محدود شدن غربالگری جنین» با عنوان «نظام‌مند» کردن این موضوع نام برد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، انسیه خزعلی روز شنبه، پنجم شهریور گفت که توصیه به غربالگری وظیفه پزشک است، ‌اما اگر زنی درخواست کند پزشک می‌تواند برای او غربالگری بنویسد.

بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت ایران، ۲۸ خرداد، دستورالعمل اجرای ماده ۵۳ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را با هدف «حفظ و مراقبت از جنین سالم» ابلاغ کرد.

بر اساس این دستورالعمل، مادران باردار کمتر از ۳۵ سال که سابقه تولد فرزند دارای مشکلات ژنتیکی و سندروم داون ندارند، نیاز به غربالگری ندارند، اما زنان بالای ۳۵ سال و کسانی که سابقه زایمان فرزندی با مشکلات ژنتیکی یا سندروم داون دارند، باید تحت غربالگری قرار گیرند.

بر اساس دستورالعمل جدید‌ همچنین «مباشرت یا معاونت در سقط جنین جرم‌انگاری و برای فرد خاطی جرایم سنگین در نظر گرفته می‌شود».

در واکنش به ابلاغ این دستورالعمل پنجاه تشکل علمی پزشکی در نامه‌ای خطاب به وزیر بهداشت ایران آن را «مغایر اصول اخلاقی و قانونی» اعلام کردند و خواستار لغو آن شدند و این «بدعت‌گذاری در نظام پزشکی و سلامت کشور» را موجب «تضییع حقوق و سلامت خانم‌های باردار» عنوان کردند.

کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران از نگرانی‌های حکومت و به‌ طور خاص رهبر جمهوری اسلامی است. علی خامنه‌ای بهمن سال ۹۹ در سخنانی بار دیگر بر «ازدواج بهنگام و فرزندآوری» به‌ عنوان «نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور» تأکید کرده بود.

در پی تاکید مقامات دولت سیزدهم برای اجرای فرمان‌های رهبر جمهوری اسلامی در حوزه جمعیت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران، روز ۲۵ آبان قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را برای اجرا به وزارت بهداشت و معاونت امور زنان و خانواده ابلاغ کرد.

ابلاغ این قانون با هدف افزایش جمعیت به هر قیمت و کیفیتی با واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی مواجه شد.

افزایش نگرانی نسبت به وضعیت فعال دانشجویی، لیلا حسین زاده

صدای بازداشت شدگان

افزایش نگرانی نسبت به وضعیت فعال دانشجویی، لیلا حسین زاده

ابتلای لیلا حسین زاده، فعال صنفی دانشجویی بازداشتی و زندانی سیاسی سابق، به بیماری خودایمنی در کنار تداوم بازداشت وی، موجب افزایش نگرانی خانواده و نزدیکان او شده است. خانم حسین زاده که از تاریخ ۲۹ مردادماه در بازداشت بسر میبرد، پیشتر به دلیل همین بیماری صعب العلاج مشمول «عدم تحمل کیفر» شناخته شده و از زندان آزاد شده بود.

طبق گزارش دریافتی و به نقل از منابع فعال حقوق بشر در ایران، لیلا حسین زاده، فعال صنفی دانشجویی بازداشتی و زندانی سیاسی سابق کماکان در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

یک منبع نزدیک به خانواده خانم حسین زاده در این خصوص وضعیت این فعال دانشجویی گفت: «لیلا در اردیبهشت ۹۹ به دلیل بروز یک بیماری صعب العلاج مشمول «عدم تحمل کیفر» شناخته و از زندان آزاد شده بود. با این حال این دومین بار است که علیرغم به رسمیت شناخته شدن بیماری اش توسط نیروهای وزارت اطلاعات همراه با ضرب و شتم بازداشت میشود. علاوه بر آنکه استرس ناشی از بازداشت شرایطش را وخیمتر میکند. همچنین عدم دسترسی به داروهای موردنیاز و یا ارائه داروهای بی کیفیت با عوارض جانبی بالا در بازداشت های گذشته او سابقه داشته است. همه این موارد در کنار هم تنها باعث افزایش نگرانی ما در خصوص سلامت و وضعیت لیلا میشود.»

لازم به یادآوری است که نیروهای سرکوبگر امنیتی روز شنبه ۲۹ مردادماه ۱۴۰۱، لیلا حسین زاده، فعال صنفی دانشجویی و زندانی سیاسی سابق را مقابل منزل شخصی‌اش، همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.

خانم حسین زاده پیشتر توسط شعبه ۲۸ «دادگاه» انقلاب تهران به ریاست «قاضی» محمدرضا عموزاد از بابت اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به ۵ سال حبس تعزیری و دو سال منع فعالیت در فضای مجازی محکوم شده بود. آذرماه امسال این محکومیت توسط شعبه ۳۶ «دادگاه» تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد. شرکت در مراسم تولد محمد شریفی مقدم، درویش گنابادی زندان مقایل دانشگاه صنعتی شریف و سر دادن سرود «خون ارغوانها» از مصادیق اتهام این زندانی سیاسی سابق عنوان شده است.

وی روز شنبه ۱۸ دیماه ۱۴۰۰، طی ابلاغیه‌ای جهت اجرای حکم حبس به واحد اجرای احکام دادسرای اوین احضار شده بود. احضار خانم حسین زاده در شرایطی صورت گرفته بود که وی به دلیل عدم تحمل کیفر از بابت پرونده پیشین خود از زندان آزاد شده بود.

لیلا حسین‌زاده از دانشجویان دانشگاه تهران که در زمینه مطالبات صنفی دانشجویان فعالیت دارد. او پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.

معاون امور زنان رئیسی: هدف از محدود کردن غربالگری «نظام‌مند» کردن آن است

رادیو فردا

معاون امور زنان ابراهیم رئیسی در دفاع از سیاست‌های جمعیتی دولت سیزدهم، از «محدود شدن غربالگری جنین» با عنوان «نظام‌مند» کردن این موضوع نام برد.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، انسیه خزعلی روز شنبه، پنجم شهریور گفت که توصیه به غربالگری وظیفه پزشک است، ‌اما اگر زنی درخواست کند پزشک می‌تواند برای او غربالگری بنویسد.

بهرام عین‌اللهی، وزیر بهداشت ایران، ۲۸ خرداد، دستورالعمل اجرای ماده ۵۳ قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را با هدف «حفظ و مراقبت از جنین سالم» ابلاغ کرد.

بر اساس این دستورالعمل، مادران باردار کمتر از ۳۵ سال که سابقه تولد فرزند دارای مشکلات ژنتیکی و سندروم داون ندارند، نیاز به غربالگری ندارند، اما زنان بالای ۳۵ سال و کسانی که سابقه زایمان فرزندی با مشکلات ژنتیکی یا سندروم داون دارند، باید تحت غربالگری قرار گیرند.

بر اساس دستورالعمل جدید‌ همچنین «مباشرت یا معاونت در سقط جنین جرم‌انگاری و برای فرد خاطی جرایم سنگین در نظر گرفته می‌شود».

در واکنش به ابلاغ این دستورالعمل پنجاه تشکل علمی پزشکی در نامه‌ای خطاب به وزیر بهداشت ایران آن را «مغایر اصول اخلاقی و قانونی» اعلام کردند و خواستار لغو آن شدند و این «بدعت‌گذاری در نظام پزشکی و سلامت کشور» را موجب «تضییع حقوق و سلامت خانم‌های باردار» عنوان کردند.

کاهش نرخ رشد جمعیت در ایران از نگرانی‌های حکومت و به‌ طور خاص رهبر جمهوری اسلامی است. علی خامنه‌ای بهمن سال ۹۹ در سخنانی بار دیگر بر «ازدواج بهنگام و فرزندآوری» به‌ عنوان «نیازهای حیاتی امروز و فردای کشور» تأکید کرده بود.

در پی تاکید مقامات دولت سیزدهم برای اجرای فرمان‌های رهبر جمهوری اسلامی در حوزه جمعیت ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران، روز ۲۵ آبان قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» را برای اجرا به وزارت بهداشت و معاونت امور زنان و خانواده ابلاغ کرد.

ابلاغ این قانون با هدف افزایش جمعیت به هر قیمت و کیفیتی با واکنش‌های گسترده داخلی و بین‌المللی مواجه شد.

کشف حجاب بازیگر ایرانی؛ معاون رئیسی: چادر کالای فرهنگی است

VOAPNN

یک بازیگر شناخته‌شده سینما و تلویزیون پس از مهاجرت از ایران، با برداشتن روسری‌اش و انداختن آن بر زمین، ضمن مخالفت با حجاب اجباری گفت که پس از این آزادی را انتخاب خواهد کرد.

نیوشا مدبر، ۳۷ ساله بازیگر سینما و تلویزیون است که به‌ویژه با نقش‌آفرینی در سریال «کیمیا» در سال ۱۳۹۴ به شهرت رسید.

او در ویدئویی که در حساب اینستاگرام خود به همراه هشتگ‌هایی از جمله «نه به حجاب اجباری» و «سپیده رشنو» منتشر کرده، می‌گوید، «هر زنی که حجاب ندارد، باعث فساد نمی‌شود.»

خانم مدبر تأکید می‌کند: «از این به بعد می‌خواهم خودم باشم، خود واقعی‌ام بدون سانسور بدون نقاب. انتخاب من آزادی است. من از این به بعد می‌خواهم خودم باشم.»

در مقابل گسترش مخالفت‌ها با حجاب اجباری، مقامات جمهوری اسلامی در تداوم سیاست ترویج «حجاب و عفاف» تسهیلات ویژه‌ای برای فعالان اقتصادی در این عرصه فراهم کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری مهر در روز یک‌شنبه ۶ شهریور، انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهوری، با تأکید بر این که «وزارت کشور دنبال پشتیبانی از متولیان فرهنگ حجاب و عفاف است»، گفته «ملزومات حجاب و به صورت خاص چادر» قرار است به عنوان «کالای فرهنگی» معرفی شود تا «هم قیمت آن کم شود و هم پشتیبانی‌های لازم برای واردات و حمایت از کارخانه‌ها برای تولید پارچه آن انجام گیرد.»

او همچنین از پی‌گیری‌ها برای تأسیس بازارچه‌های «فروش لوازم حجاب» در هر استان خبر داده و گفته است که وزارت کشور به دنبال «حمایت از اصنافی است که در ارتباط با عفاف و حجاب کار می‌کنند.»

در حالی که اعتراضات عمومی نسبت به حضور «گشت‌های شرعی» تحت عنوان «گشت ارشاد»‌ و «گشت امر به معروف» در خیابان‌های ایران رو به گسترش است،‌ ابراهیم رئیسی هشتم مرداد در دیدار با اعضای ستاد «احیای امر به معروف و نهی از منکر» گفته، دولت سیزدهم جمهوری اسلامی «مصمم به امر به معروف و نهی از منکرات» است.

همچنین رئیس پلیس تهران ادعا کرده است که برخورد با بدحجابی در راستای «مطالبات مردمی» است.

۱۴۰۱ شهریور ۶, یکشنبه

بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز؛ بهیه معنوی پور، شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی

بهیه معنوی‌پور

بهیه معنوی‌پور، شهروند بهایی ساکن شیراز، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی؛ روز پنج شنبه سه شهریور ۱۴۰۱، بهیه معنوی‌پور شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شد.

آزادی خانم معنوی‌پور با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است. تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

بهیه معنوی‌پور ۳۲ ساله همزمان با چند تن دیگر از شهروندان بهایی ساکن شیراز روز ⁧سه شنبه ۲۸ تیر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ماموران در هنگام بازداشت اقدام به تفتیش منزل این شهروند کردند. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.

بیانیه بیش از ۸۰ فعال مدنی: خودکشی سعدا خَدیرزاده، زن‌کشی است

IRANWIRE

سعدا خدیرزاده، در دوران بارداری‌اش دستگیر شده و در طول دوران مدت بارداری و پس از زایمانش تحت فشارهای امنیتی بوده است.

بیش از ۸۰ فعال حوزه برابری جنسی و جنسیتی با انتشار بیانیه‌ای نسبت به وضعیت خَدیرزاده، زندانی سیاسی کرد، در بند زندان زندان مرکزی ارومیه هشدار داده‌اند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط او شده‌اند.

امضا کنندگان این بیانیه اقدام به خودکشی این مادر زندانی را اقدام به قتل حکومتی و زن‌کشی خوانده‌اند. به تازگی خبر اقدام به خودکشی این زن زندانی کرد برای فعالان برابری اتنیکی و جنسیتی نگرانی‌های بسیاری ایجاد کرده است.

سعدا خدیرزاده، در دوران بارداری‌اش دستگیر شده و در طول دوران مدت بارداری و پس از زایمانش تحت فشارهای امنیتی بوده است. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۱ فیلمی از اعتراف‌های اجباری او به همراه تکذیب خبر خودکشی‌اش پخش کرد.

این بیانیه به در حاشیه بودن شرایط این زن زندانی سیاسی کرد، ارجاع داده است و رسانه‌ها، فعالان حقوق بشر و فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی را به توجه بیشتری در رابطه با زندانیان زن، اعم از سیاسی و جرایم عمومی، که ابعاد مختلفی از تبعیض را تجربه می‌کنند دعوت کرده است: «سعدا خدیرزاده زن و مادر زندانی کردی است که ابعاد مختلفی از ستم در پیکر او بازنمایی می‌شوند، از جمله تبعیض جنسیتی، تبعیض به زنان به حاشیه رانده شده، و تبعیض به مادران به طور کلی و مادران زندانی به طور خاص. با وجود وضعیت نگران‌کننده این زن زندانی در ماه‌های گذشته و اطلاع رسانی برخی فعالان حقوق بشر، خاصه فعالان حقوق بشر کرد، وضعیت این زندانی سیاسی در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ و حتی توسط خود فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی مورد توجه ویژه‌ای واقع نشد.»

این بیانیه همچنین با پیوند زدن وضعیت سعدا خدیرزاده در ماه‌های گذشته در شرایط اسفناک بند زنان زندان ارومیه به وضعیت نگران‌کننده دیگر زندانیان، خصوصا زندانیان زن در زندان‌های سراسر ایران، با اشاره به نامه اخیر ۱۶ زن زندانی سیاسی درباره شیوع دوباره کرونا در بند زنان اوین هشدار می‌دهند که: «تراکم بالای جمعیت و مساله عدم دسترسی زندانیان به حداقل‌های سلامت و بهداشت، به بخشی از روند از بین بردن سازماندهی شده و آسیب جدی به زندانیان تبدیل شده است.»

امضا کنندگان این بیانیه از فعالان مدنی و رسانه‌ها درخواست کرده‌اند: «از فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی، فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همینطور از تمام رسانه‌ها می‌خواهیم، در مورد وضعیت زندانیان زن، خبررسانی و اقدام‌های حمایتی جدی تری انجام دهند، به ویژه درباره آنهایی که لایه‌های در هم‌تنیده تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع‌رسانی می‌کنند، مانند سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و سپیدار. ما خواستار پرسشگری همراه با آگاهی جنسیتی در پرونده زندانیان زن، افزایش حساسیت به شرایط زندانیان باردار، مادر و فرزندانشان، افزایش حساسیت نسبت به وضعیت زندانیان زن به حاشیه رانده شده و زندانیان زن بیمار و دارای معلولیت، انعکاس شرایط و نیازهای زندانیان زن در رسانه‌ها و بلند کردن خواست آزادی زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی که خطری را متوجه جامعه نمی‌کنند، هستیم.»

متن بیانیه فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی درباره وضعیت وخیم زندانیان زن

خبر هولناک اقدام به خودکشی سُعدا خَدیرزاده، زندانی سیاسی کرد، در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ در بند زنان زندان مرکزی ارومیه و پخش بخش‌هایی از اعترافات تلویزیونی او توسط خبرگزاری قوه قضاییه در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۱ به همراه تکذیب خبر خودکشی، بار دیگر لزوم توجه خاص به وضعیت زندانیان زن، به ویژه زندانیان زنی را که فرصت دیده شدن و شنیده شدن کمتری دارند، یادآور شد. نامه اعتراضی ۱۶ زن زندانی سیاسی در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ از زندان اوین نیز دلیل دیگری شد برای نوشتن این بیانیه و هشدار درباره وضعیت وخیم زندانیان زن اعم از زندانیان سیاسی و جرایم عمومی.

تقاطع تبعیض‌ها در زندگی سعدا خدیرزاده

سعدا خدیرزاده، مادر زندانی، که گفته می‌شود برای اعمال فشار به همسرش زندانی شده، تقریبا تمام دوره بارداری را در بازداشت موقت و بلاتکلیفی در وضعیت اسفناک بهداشتی و تراکم بالای جمعیت در زندان ارومیه گذراند. پیش از زایمان، خبرهایی هشداردهنده از وضعیت او منتشر شد و خود در فایلی صوتی از زندان در اردیبهشت ماه با اعلام اعتصاب غذا در ماه هشتم بارداری، از فشارهای امنیتی برای اعتراف‌گیری، شکنجه روانی و آزارهای کلامی با ماهیت جنسی پرده برداشت. او با اعتراض به جلوگیری از آزادی‌اش با وجود بارداری، شرایط وخیم سلامت و ارائه مدارک پزشکی لازم، اظهار کرد که «گروگان» گرفته شده است و گفت: «درخواست دارم صدای من باشید، کسی را ندارم کارهایم را پیگیری کند.» (اطلاعات بیشتر در این مورد)

سعدا خدیرزاده زن و مادر زندانی کردی است که ابعاد مختلفی از ستم در پیکر او بازنمایی می‌شوند، از جمله تبعیض جنسیتی، تبعیض به زنان به حاشیه رانده شده، و تبعیض به مادران به طور کلی و مادران زندانی به طور خاص. با وجود وضعیت نگران‌کننده این زن زندانی در ماه‌های گذشته و اطلاع رسانی برخی فعالان حقوق بشر، خاصه فعالان حقوق بشر کرد، وضعیت این زندانی سیاسی در فضای شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بزرگ و حتی توسط خود فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی مورد توجه ویژه‌ای واقع نشد.

ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، اقدام به خودکشی سعدا خدیرزاده را بخشی از فرایند قتل حکومتی زندانیان از طرفی و زن‌کشی سیستماتیک در جمهوری اسلامی از طرف دیگر می‌دانیم. چرا که خودکشی زنان در شرایط سلطه جنسی و جنسیتی و تحت فشار در دسته زن‌کشی‌ها ـ سوسایدال فمیساد ـ قرار می‌گیرد. جدای از وضعیت وخیم حقوق بشر و نقض حقوق زندانیان در زندان‌های جمهوری اسلامی، خاصه زندان‌های حاشیه، وضعیت زنان زندانی سیاسی و آنها که در رابطه با اتهامات انتسابی به همسرانشان و برای اعمال فشار به آنها زندانی شده‌اند، معمولا حامل بار شدید سلطه جنسیتی نیز هست.

زندان یا شکنجه‌گاه زنان

علاوه بر آمار بالای اعدام‌، سرکوب خونین و کشتار مردم معترض در خیابان‌ها، به کشتن دادن زندانیان به طور کلی و زندانیان سیاسی به طور خاص، در زندان‌های جمهوری اسلامی اوج گرفته است. در چنین شرایطی جدای از وضعیت وخیم امنیت زندان‌ها، تراکم بالای جمعیت و مساله عدم دسترسی زندانیان به حداقل‌های سلامت و بهداشت، به بخشی از روند از بین بردن سازماندهی شده و آسیب جدی به زندانیان تبدیل شده است. زندانیان زن در این وضعیت در شرایط ویژه‌‌تری قرار دارند.

در نامه‌ ۱۶ زن زندانی سیاسی از زندان اوین برای هشدار درباره شیوع دوباره کرونا در بند زنان اوین آمده است: «هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود، با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.» (متن کامل نامه)

در محکومیت وضعیت وخیم زندانیان زن در زندان‌های سراسر ایران از بعد حقوق زنان، همچنین باید در نظر داشت که اتهام بسیاری از زندانیان زن جرایم عمومی، ریشه در تبعیض‌های جنسی و جنسیتی دارد. بسیاری از این زندانیان در شرایطی که به ازدواج در کودکی واداشته شده بوده و در معرض انواع خشونت‌های جنسی و جنسیتی چون خشونت خانگی، اقتصادی و قانونی بوده‌اند، به جرم‌های انتسابی دست زده‌اند یا در چنین شرایطی به این اتهام‌ها دستگیر شده‌اند. همچنین، مصادیق خشونت جنسی و جنسیتی از زمان مواجهه زنان با پلیس تا زمان بازداشت، بازجویی، دادگاه و زندان بسیار زیاد است. این موارد شامل آزار و تعرض جنسی و جنسیتی، انجام تست بکارت و همچنین جرم‌انگاری حیات آزادانه زنان در رابطه با پوشش و آزادی‌های اولیه انسانی می‌شود. این روند تبعیض‌آمیز، زنان را در یک شرایط قانونی و قضایی اساسا جرم‌انگارانه قرار می‌دهد. همچنین باید توجه داشت که زندانیان زن از اقدام‌های حمایتی عمومی و خاص کمتری برخوردارند و به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی مردسالار حاکم بر ایران در بسیاری از اوقات بی‌نام و بی‌چهره می‌مانند.

ما چه کنیم؟

ما، گروهی از فعالان حقوق زنان، علاوه بر خواست آزادی فوری و بدون قید و شرط سعدا خدیرزاده همراه با نوزادش سولینا (آلا)، از فعالان حوزه برابری جنسی و جنسیتی، فعالان حقوق بشر، فعالان اجتماعی و سیاسی و همینطور از تمام رسانه‌ها می‌خواهیم، در مورد وضعیت زندانیان زن، خبررسانی و اقدام‌های حمایتی جدی تری انجام دهند، به ویژه درباره آنهایی که لایه‌های در هم‌تنیده تبعیض و محرومیت را تجربه و به دشواری از شرایط خود در زندان اطلاع‌رسانی می‌کنند، مانند سعدا خدیرزاده و زندانیان زن عرب در زندان شیبان و سپیدار. ما خواستار پرسشگری همراه با آگاهی جنسیتی در پرونده زندانیان زن، افزایش حساسیت به شرایط زندانیان باردار، مادر و فرزندانشان، افزایش حساسیت نسبت به وضعیت زندانیان زن به حاشیه رانده شده و زندانیان زن بیمار و دارای معلولیت، انعکاس شرایط و نیازهای زندانیان زن در رسانه‌ها و بلند کردن خواست آزادی زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی که خطری را متوجه جامعه نمی‌کنند، هستیم.

امضاکنندگان اولیه، به ترتیب حروف الفبا:

آزاده پورزند (پژوهشگر حقوق بشر)

آزاده دواچی ( پژوهشگر و فعال حقوق زنان)

آزاده زیلایی

آسیه امینی

آیدا قجر (روزنامه‌نگار و مدافع حقوق بشر)

الاهه مشعوف (فعال زنان و حقوق بشر)

الهه امانی (رئیس شبکه بین فرهنگی زنان)

الهه امیدی

الهه ایمانیان (کنشگر و پژوهشگر فمینیست)

امیرا ذوالقدری (فعال برابری جنسی و جنسیتی)

اندیشه جعفری

انوشه مشعوف (روانشناس)

پروانه حسینی (پژوهشگر و فعال حقوق زنان)

پروین ملک (فعال زنان)

پری عسگری (مدیر تلویزیون الوند و بنیانگذار سازمان زنان خاورمیانه)

ترانه روستا (فعال حقوق زنان)

توران جیگاره‌ای

تونیا ولی اوغلی (کنشگر حقوق زنان)

جلوه جواهری

رضوان مقدم (پژوهشگر و کنشگر حقوق زنان)

روناک فرجی (روزنامه‌نگار)

سارا دماوندان (روزنامه‌نگار)

ساينا ش. (طراح)

سمانه سوادی (کنشگر برابری جنسیتی)

سوسن رخش (جامعه‌شناس و فعال حقوق زنان)

سولماز ایکدر (روزنامه نگار)

سونیا کریمی

سهیلا آذربخت

سهیلا ستاری (فعال سیاسی-مدنی و پژوهشگر امور زنان و تکنیک)

سیمین اسکویی (دادخواه)

شقایق نوروزی (موسس صفحه#می_تو ایران)

شمیم آزاده

شهرزاد ارشدی (هنرمند و کنشگر عدالت اجتماعی)

شهرزاد چنگلوایی (هنرمند)

شهلا انتصاری (فعال سیاسی و حقوق زنان)

شهلا شفیق (جامعه شناس و نویسنده)

شهلا عبقری (استاد دانشگاه)

شهین نوائی

شیما شهرابی (روزنامه‌نگار)

شیوا محبوبی (فعال حقوق زنان و آزادی زندانیان سیاسی)

شیوا نظرآهاری

صبا آلاله (روانشناس بالینی)

صونا کاظمی (استاد دانشگاه)

طیبه رحیلی

عصمت بهرامی

فاطمه اختصاری (نویسنده)

فاطمە کریمی

فتحیه زرکش

فرح طوطی پور

فرح کمانگر

فرزانه سوری

فروغ شلالوند (عضو خانواده خاوران، فعال دادخواهی و حقوق زنان)

فریبا بقراطی

فریده پورعبدالله (کنشگر حقوق بشر)

فلورا روحانی

کاوه کرمانشاهی

گلرخ جهانگیری (فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی، فعال حقوق زنان)

محبوبه پوکرت

محبوبه عباسقلی زاده

مریم دهکردی (روزنامه‌نگار)

منصوره شجاعی (پژوهشگر و‌فعال جنبش زنان)

منیره کاظمی (مدافع حقوق زنان)

منیژه حبشی (حقوقدان)

مهدیه گلرو (فمینیست)

مهرانگیز کار (نویسنده و حقوقدان)

مهشید پگاهی

مهناز قزللو (مدافع حقوق بشر)

مهین خدیوی (شاعر و ناشر)

مولود حاجی‌زاده (روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان)

میترا فاضلی

مینا خانی (فمینیست و تحلیلگر اجتماعی)

میهن روستا

نازیلا طوبایی (از خانواده‌های دادخواهان)

ندا دهقانی

نسیم روشنایی

نسیم مقرب-صحرا (فعال حقوق زنان)

نعیمه دوستدار (روزنامه‌نگار و فعال حقوق زنان)

نگین شیرآقایی (رورنامه‌نگار و کارآفرین)

نيره انصاری (حقوق‌دان، متخصص حقوق بین‌الملل و کوشنده حقوق بشر)

هایده روش (زندانی سیاسی سابق و کنشگر مدنی)

یاسمین فهبد (پژوهشگر و آرتیویست)

بازداشتگاه وزارت اطلاعات شیراز؛ بهیه معنوی پور، شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی

بهیه معنوی‌پور

بهیه معنوی‌پور، شهروند بهایی ساکن شیراز، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ آزاد شد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی مدنی؛ روز پنج شنبه سه شهریور ۱۴۰۱، بهیه معنوی‌پور شهروند بهایی با تودیع قرار وثیقه از بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز آزاد شد.

آزادی خانم معنوی‌پور با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی صورت گرفته است. تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

بهیه معنوی‌پور ۳۲ ساله همزمان با چند تن دیگر از شهروندان بهایی ساکن شیراز روز ⁧سه شنبه ۲۸ تیر، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. ماموران در هنگام بازداشت اقدام به تفتیش منزل این شهروند کردند. وی پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز موسوم به پلاک ۱۰۰ منتقل شدند.

آیا امکان حق طلبی و انتقاد از دولت و دولتمردان در ایران وجود دارد؟ اطلاعیه ۱۴۶۲

با توجه به موج گسترده سرکوب، شکنجه، حبس های طولانی مدت و حتی اعدام در مورد منتقدین ومعترضین به نقض حق آزادی اندیشه و بیان و شرایط نابسامان کشور بدلیل سومدیریت رهبر و مسؤلین دولت جمهوری اسلامی ایران، ما فعالان حقوق بشر، خشونت دولت جمهوری اسلامی ایران با منتقدین و معترضین رامحکوم کرده و خواستار نظارت بر سیستم دادرسی ایران، و توقف برخوردهای قهری و خشونت آمیز آنها هستیم. کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران نمایندگی منطقه جنوب آلمان تهیه و تدوین: شهلا شاهسونی Die Versorgung & die Verfassung: Shahla Shahsavani گویندگان: امیرحسین کریمی، زهرا رهایی، شهلا شاهسونی Erzählungen: Amirhosein Karimi, Zahra Rahaei, Shahla Shahsavani #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

آیا امکان حق طلبی و انتقاد از دولت و دولتمردان در ایران وجود دارد؟ اطلاعیه ۱۴۶۲

با توجه به موج گسترده سرکوب، شکنجه، حبس های طولانی مدت و حتی اعدام در مورد منتقدین ومعترضین به نقض حق آزادی اندیشه و بیان و شرایط نابسامان کشور بدلیل سومدیریت رهبر و مسؤلین دولت جمهوری اسلامی ایران، ما فعالان حقوق بشر، خشونت دولت جمهوری اسلامی ایران با منتقدین و معترضین رامحکوم کرده و خواستار نظارت بر سیستم دادرسی ایران، و توقف برخوردهای قهری و خشونت آمیز آنها هستیم. کانون دفاع ازحقوق بشر در ایران نمایندگی منطقه جنوب آلمان تهیه و تدوین: شهلا شاهسونی Die Versorgung & die Verfassung: Shahla Shahsavani گویندگان: امیرحسین کریمی، زهرا رهایی، شهلا شاهسونی Erzählungen: Amirhosein Karimi, Zahra Rahaei, Shahla Shahsavani #حق #بشر #اعلاميه_جهانى_حقوق_بشر آگاهی از حقوق ذاتی و حقوق شهروندی راه رسیدن به عدالت اجتماعی، آزادی و استقلال است. به احترام آزادی بیان و آگاهی رسانی کلیه کلیپ ها و تحقیقات حقوق بشری و آماری تنظیم شده توسط کانون دفاع از حقوق بشر در ایران قابل استفاده برای همکان است حتی بدون ذکر نام کانون.

۱۴۰۱ شهریور ۴, جمعه

استان گلستان؛ منزل شخصی شاهین صمیمی و هدی کنعان، توسط نیروهای امنیتی در گرگان تفتیش شد

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

چشم لیگ برتر فوتبال ایران به حضور زنان در ورزشگاه روشن شد

بی بی سی

حضور پانصد تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی در مسابقه استقلال تهران و مس کرمان را شاید بتوان در جنبش زنان و تاریخ ورزش بعد از انقلاب ثبت کرد.

امروز (پنج‌شنبه) برای اولین بار این پانصد زن در یک مسابقه لیگ برتر ایران، قانونی و با داشتن بلیت و بدون ضرب‌وشتم و گاز اشک‌آور و بازداشت، در جایگاه ویژه زنان، در ورزشگاه فوتبال تماشا کردند.

گفته شد بلیت‌ها در بازار سیاه تا دو میلیون تومان فروش رفته است.

البته باز هم گفته شد زنان حاضر در ورزشگاه «گزینش» شده بودند تا مطابق «شئونات» رفتار و حجابشان را حفظ کنند به خصوص که چشم دوربین‌ها به آنها دوخته شده.

حبیب‌الله شیرازی رئیس هیات فوتبال استان تهران گزینشی بودن تماشاگران زن را تکذیب کرد و گفت «همه باید از طریق سامانه بلیت فروشی اقدام می‌کردند.»

به گزارش ایسنا پنجاه زن هم بدون بلیت به ورزشگاه رفتند که سی نفرشان «به روش‌های مختلف» توانستند وارد ورزشگاه آزادی شوند.
تماشاگران زن، تیم میزبان یعنی استقلال را تشویق می‌کردند و سرمربی و بازیکنان استقلال پیش از شروع بازی به سمت آنها رفتند و با تشویق مواجه شدند.

حساب توییتر وابسته به باشگاه فوتبال استقلال هم از آنها استقبال کرد: «از اینکه امروز در ورزشگاه آزادی حضور دارید، خوشحالیم.»

بسیاری از کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویر زنان در ورزشگاه آزادی از «دختر آبی» یاد کردند.

اکانت «صدای تاج» نوشت برای حضور زنان در ورزشگاه «دو نفر نقش مهمی» داشتند: «اول سحر خدایاری یا دختر آبی که جانش رو در این راه گذاشت و دوم وریا غفوری که با حمایت از حق زنان در این مورد، جایگاهش در استقلال رو از دست داد.»

در ویدئوهایی که منتشر شده صدای تماشاچیان زن به گوش می‌رسد که دختر آبی را فریاد می‌کنند. سی اردیبهشت ۱۳۹۸ تیم استقلال در همین ورزشگاه مسابقه داشت، اما نه در لیگ برتر ایران، بلکه در لیگ قهرمانان باشگاه آسیا با العین. در آن مسابقه، سحر خدایاری سعی کرد وارد ورزشگاه شود اما بازداشت و با وثیقه آزاد شد.

او بعد برای پیگیری پرونده خود به دادگاه مراجعه کرد اما گفتند دادگاهش به تعویق افتاده است. سحر خدایاری ۱۸ شهریور ۹۸ خودسوزی کرد. این موضوع بازتابی جهانی داشت.

این البته اولین بار نیست که زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند رسما در ورزشگاه فوتبال تماشا کنند.

دو روز بعد از مرگ دختر آبی، فیفا اعلام کرد هیاتی را به ایران می‌فرستد تا ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال را در این کشور بررسی کند.

پس از سفر این هیات، سی شهریور ۹۸ فیفا ایران را ملزم به حضور زنان در ورزشگاه برای مسابقات ملی و بین‌المللی کرد.

۱۸ مهر ۹۸، درست یک ‌ماه بعد از خودسوزی دختر آبی، چهار هزار زن برای نخستین بار بعد از انقلاب اجازه یافتند فوتبال مردان را در ورزشگاه تماشا کنند. در آن روز ایران ۱۴ بر صفر کامبوج را شکست داد.
اما آیا رویداد امروز به این معناست که رفتن زنان به ورزشگاه برای تماشای فوتبال مردان از این به بعد یک اتفاق عادی می‌شود؟

به دشواری می‌توان دلیلی یافت که چنین می‌شود.

نظام جمهوری اسلامی یا حداقل بخش قدرت‌مدار آن به هر قیمتی که بوده سعی کرده است جلوی حضور زنان در ورزشگاه را بگیرد.

فروردین همین امسال برای مسابقه ایران با لبنان در مشهد، «نزدیک به سه هزار بلیت» به زنان فروخته شد اما هیچ‌یک به ورزشگاه راه پیدا نکردند بلکه یگان ویژه نیروی انتظامی با گاز اشک‌آور و اسپری فلفل از آنها استقبال کرد.

مبارزه مستمر زنان ایرانی که در راهش جان هم داده‌اند و نیز فشارهای بین‌المللی جمهوری اسلامی را وادار به رعایت هرچند محدود این حق بدیهی کرده است.

گزینشی بودن حضور زنان در ورزشگاه از همان سال ۹۸ و بازی ایران و کامبوج مطرح بوده است. مدیریت جمعیت زنان ممکن است رویکردی جدید باشد در حالی که تخلف بعدی می‌تواند به محرومیت ایران از فیفا ختم شود.

از دیگر مسائل مطرح در این زمینه آن است که معلوم نیست آیا این اجازه فقط محدود به تهران می‌ماند یا در شهرهای دیگر مثل ماجرای مشهد، به مجازات زنان منجر نمی‌شود؟

همچنین آیا امنیت زنان در برگشت از ورزشگاه تامین می‌شود؟

فعلا اما تماشاچیان زن طرفدار استقلال که در ورزشگاه بودند راضی به خانه رفته‌اند. استقلال این بازی را یک بر صفر از مس کرمان برد.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

هشدار زندانیان سیاسی درباره شیوع گسترده کرونا در بند زنان زندان اوین

بالاترین ها

شماری از زنان زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین با انتشار نامه‌ای درباره وضعیت زندانیان‌ در شرایط شیوع کرونا در این زندان ابراز نگرانی کردند.

به گزارش آواتودی، ۱۶ زن زندانی سیاسی در نامه خود عنوان کرده‌اند: چندین هفته است که سویه‌ جدید کرونا در بند زنان اوین شیوع پیدا کرده و هر روز به تعداد مبتلایان افزوده می‌شود.

آنها با ابراز نگرانی درباره اوج‌گیری مجدد کرونا در زندان و وضعیت سلامتی زندانیان افزودند: با توجه به افزایش ناگهانی و بی‌رویه شمار زندانیان و‌ عدم تناسب تعداد افراد با فضا و‌ امکانات بند و نبود فضای مناسب برای جداسازی و‌ قرنطینه افراد مبتلا و تاخیر جدی در گرفتن تست و‌ عدم مراقب‌های پزشکی لازم، نگرانی نسبت به حفظ جان و سلامت زندانیان افزایش پیدا کرده است.

این زندانیان با بیان اینکه اخیرا عسل محمدی و ثمین احسانی در زندان به کرونا مبتلا شده‌اند، اظهار داشتند: آنها تمام شب را در اتاقی که فاقد امکانات بوده و بیشتر به یک سلول شباهت دارد نگهداری شده‌اند، در حالی که تمام مدت درب اتاق قفل بوده و‌ بیماران با وجود ضعف شدید حتی قادر به راه رفتن تا محل تهیه آب هم نبوده‌اند. زندانبانان حتی یک بار در طول شب به آنان سر نزدند و‌ در پاسخ به اعتراض بیماران گفته‌اند؛ مگر ما پرستار هستیم؟

۱۶ زن زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین عنوان کردند: این اولین بار نیست که بند زنان در اوین و سایر زندان‌ها از جمله قرچک ورامین شاهد این وضعیت بی‌توجهی به شرایط جانی و‌ سلامت زندانیان است. اما آنچه این روزها شرایط را وخیم کرده‌، افزایش هر روزه‌ آمار زندانیان زن مبتلا به کرونا بوده و این در حالی است که در بند زنان بیماران ریوی و قلبی نیز حضور دارند!

اسامی زندانیان معترض به عدم رسیدگی به وضعیت زندانیان در زندان اوین به این شرح است: هستی امیری نرگس ادیب، فریبا اسدی، لیلا قلیخانی‌‌گنجه، سپیده قلیان، زهره سرو، ملیحه جعفری، نسرین جوادی، گلاره عباسی، صبا کردافشاری، زینب همرنگ، عالیه مطلب‌زاده، شکیلا منفرد، عسل محمدی، نرگس محمدی و فرنگیس مظلوم.

۱۴۰۱ شهریور ۲, چهارشنبه

اختصاصی ایران‌وایر؛ فریب فیفا با ۵۰۰ زن گزینشی در بازی استقلال

IRANWIRE

زنان گزینشی عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی هستند.

پس‌ از انقلاب اسلامی و ممنوعیت‌ها برای ورود زنان به ورزشگاه‌ها، زنان ایران رسما از آغاز دهه شصت، از ورود به استادیوم‌‌های آزادی و امجدیه (شیرودی) و سایر ورزشگاه‌های کشور برای تماشای فوتبال منع شدند.

فدراسیون جهانی فوتبال، طی یک‌‌دهه اخیر بارها به ایران نامه نوشت و خواستار باز شدن قفل درهای ورزشگاه‌ها به روی زنان شده است.

حتی «جیانی اینفانتینو»، رییس فیفا با «حسن روحانی»، رییس جمهور پیشین ایران ملاقات کرد، اما نتیجه‌ای برای زنان ایران نداشت.

هفته اول مرداد، رسانه‌های ایران از رسیدن نامه‌ای از فیفا در مورد ورود زنان به ورزشگاه‌ها خبر دادند. «حمید سجادی»، وزیر ورزش و جوانان گفت که این نامه الزام‌آور نیست، ولی هفته گذشته مشخص شد که فیفا در مورد حضور زنان در لیگ برتر ایران جدی‌تر از گذشته شده است.

نامه‌ اخیر فیفا، بر ورود زنان به ورزشگاه‌ها در لیگ برتر فوتبال مردان تاکید کرده و لحن آن دستوری است. حالا فدراسیون فوتبال با سرپرستی «میرشاد ماجدی» مامور شده تا با نمایشی دیگر، با حضور گزینشی زنان در دیدار استقلال تهران و مس کرمان، بار دیگر فیفا را متقاعد کند که زنان برای ورود به ورزشگاه‌های ایران مشکلی ندارند.

قرار است از بازی استقلال و حدود ۵۰۰ زن به عنوان دروغی جدید به فیفا، برای آزاد بودن حضور زنان در ورزشگاه‌های ایران استفاده شود.

استقلال، مجری نقشه سرپرست فدراسیون
«احمد وحیدی» وزیر کشور درباره بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها گفته است: «این موضوع مانعی ندارد، اما شرطش این است که ورزشگاه‌ها آماده باشند. تا این آمادگی‌ها به وجود بیاید، زمان می‌برد. ورزشگاه‌هایی که آمادگی دارند و تا حدی که بتوانند این بحث را پوشش بدهند، منعی برای حضور بانوان ندارند.»

وزیر کشور کمترین علاقه‌ای برای ورود زنان به استادیوم‌ها ندارد و حتی پس‌از فاجعه استادیوم مشهد و پاشیدن اسپری فلفل به صورت زنانی که قصد ورود به ورزشگاه‌ را داشتند نیز، از ماموران امنیتی ورزشگاه تقدیر و حمایت شده بود.

منابع ایران‌وایر مطلع شده‌اند که وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال دستور داده تا در دیدار پیش‌روی استقلال در ورزشگاه آزادی، شرایط حضور زنان گزینشی فراهم شود.

ماجدی سرپرست فدراسیون که شاید در مجمع هشتم شهریور حکم خروج از فدراسیون را دریافت کند، «مصطفی آجورلو» را دعوت کرده و از او خواسته تا باشگاهش در «مدیریت» این مسئله به او کمک کند. سردار مصطفی آجرلو قرار است برای حضور زنان گزینشی در بازی هفته سوم استقلال به فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش و وزارت کشور کمک کنند.

قرار براین است که از طریق هیات‌ فوتبال استان‌ها، ۵۰۰ مربی و بازیکن زن معرفی شوند و با دراختیار قرار دادن شماره ملی خود، در سامانه بلیط فروشی ثبت نام شوند. این زنان عمدتا از نیروهای حراست و کارکنان نیروی انتظامی خواهند بود.

به این ترتیب در روز بازی استقلال با مس کرمان یعنی پنجشنبه سوم شهریور، زنانی وارد ورزشگاه آزادی می‌شوند تا رضایت فیفا را جلب کنند.

سامانه بلیت فروشی بلااستفاده برای زنان
از زمانی که فدراسیون فوتبال سایت بلیت‌فروشی را به راه انداخته، زنان جز در چند مورد خاص آن هم اوایل راه‌اندازی سامانه، موفق به تهیه بلیت نشدند. این سامانه، برای کد ملی زنان ایران قفل است و به آن‌ها اجازه خرید بلیت را نمی‌دهد.

در دیدار پرسپولیس و فولاد خوزستان با بازگشایی سامانه، زنان پرتعدادی قصد خریداری بلیت را داشتند، اما با وارد کردن مشخصات در سامانه با پیام عدم‌ تطابق مشخصات فردی مواجه شدند.

در مواردی هم «تکمیل ظرفیت»، پیامی بود که از طی شدن ادامه مراحل تهیه بلیت ممانعت می‌کرد.

برای بازی پیش‌رو هم ۵۰۰ کد ملی از پیش جمع‌آوری شده در هیات فوتبال استان‌ها و در سامانه ثبت می‌شود، تا باز هم زنان مشتاق فوتبال با خطای سامانه مواجه شوند.

برخی از کارشناسان حتی در رسانه‌های بین‌المللی و غیرفارسی زبان، بارها ادعا کرده‌اند که بعید است فدراسیون جهانی فوتبال از این پولتیک و بازی ایران آگاه نباشد.

زنانی که چون سامانه به رویشان بسته است، احتمالا بازهم مقابل ورزشگاه تجمع می‌کنند، اما راهشان نمی‌دهند؛ یا باز گاز فلفل به صورت‌شان می‌زنند یا با ون‌های نیروی انتظامی به بازداشتگاه منتقل می‌شوند. فیفا هم طبق معمول واکنشی نشان نمی‌دهد.

در عوض، تصاویر زنان گزینشی زینت‌بخش رسانه‌های حکومتی می‌شود که از این اتفاق، به عنوان «گامی رو به جلو» و تدبیر دولت ابراهیم رییسی یاد خواهند کرد.

تاکید حکومت بر دوگانگی جنسی و‌جنسیتی، حتی در طراحی لباس

IRANWIRE

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است.

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است. در مرداد ۱۴۰۱، «ایسنا»، خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی، دستورالعمل اجرایی صدور شناسه یکپارچه مد و لباس ایرانی را منتشر کرد. آن‌چه در این دستورالعمل بسیار قابل توجه است، شاخص‌هایی هستند که برای بررسی طرح‌‌‌‌های ارایه شده به کار گرفته می‌شوند. یکی از این شاخص‌ها که طراحان مد و لباس می‌بایست در طرح‌های خود در نظر بگیرند و در غیر این صورت طرح آن‌ها پذیرفته نخواهد شد، این است که از «الگوهای بدن‌نما و اندام‌نما(جذب)، شبیه کردن پوشاک بانوان به آقایان و بالعکس، مصداق لباس شهرت، تبرج و انگشت‌نمایی در اجتماع، ایجاد سیالیت جنسی در پوشاک با طراحی لباس فاقد جنسیت (UNISEX)» پرهیز شود؛ تاکیدی بر دوگانه‌های جنسی و‌ جنسیتی و کلیشه‌های تعریف شده برای زنان و مردان در جامعه‌ای مثل ایران. این کلیشه‌ها و چارچوب‌های غلط، زندگی را برای بخشی از جامعه دشوار می‌کنند

؛ آن بخش از جامعه که جنس و جنسیت و گرایش جنسی خود را خارج از این قالب‌ها تعریف می‌کنند و در دوگانه‌های کلیشه‌ای زنانه و مردانه نمی‌گنجند؛ جامعه رنگین‌کمانی که نه تنها انواع خشونت، سرکوب، تبعیض و تعارض را در خانواده و جامعه تجربه می‌کنند، حتی نمی‌توانند بیان جنسیتی متناسب به هویت جنسی و جنسیتی خود را در قالب لباس و پوشش دل‌خواه داشته باشند.

استفاده از واژه «سیالیت جنسی» و پرهیز از آن در طراحی و تولید پوشاک از سوی حکومت در حالی است که جنس و جنسیت خود پدیده‌ای سیال و شناور است و در طول زمان می‌تواند متغیر و در حرکت باشد؛ موضوعی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان شاهد آن هستیم و آن کاهش تفاوت‌ها و تبعیض‌های جنسیتی در بین افراد است. این تفاوت‌ها می‌توانند از ظاهر و پوشش افراد تا قوانینی باشند که بین انسان‌ها فرق گذاشته و آن‌ها را دچار محدودیت، محرومیت و تبعیض می‌کنند؛ تفکری دوقطبی که «زهرا چیذری»، دبیر گروه اجتماعی خبرگزاری «جام‌جم» نیز در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ در گزارشی با عنوان «سرریز هفته‌های مد پاریس و میلان به خیابان‌های تهران» بر آن پافشاری و‌ تاکید می‌کند.

او که عامل اصلی ترویج مد و فشن غربی را شبکه‌های اجتماعی و مخصوصا اینستاگرام می‌داند، در این‌ گزارش می‌نویسد: «مطابق برخی گزارش‌ها، چیزی حدود هزار و ۵۰۰ طراح لباس از بستر شبکه‌های اجتماعی برای ذائقه‌سازی و مدیریت پوشش در جامعه ما بهره می‌گیرند. جدیدترین نسخه‌های طراحی این طراحان هم به‌ دست فشن‌بلاگر‌ها می‌رسد تا فعالیت‌هایشان را در فضای مجازی روی ذائقه‌سازی و جهت‌دهی پوشش در جامعه برنامه‌ریزی کنند. از این هزار و ۵۰۰ تولیدکننده پوشاک،۵۰۰ تولیدکننده در فضای مجازی فعالیت دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهند تنها هشت درصد از تولیدات آن‌ها محصولاتی سالم به شمار می‌آیند و بقیه پوشش‌هایی با حالتی از عریانی و نیمه عریانی یا سیالیت جنسی هستند.»

او در ادامه می‌گوید که نبض مد و لباس در دست برنامه‌ریزان فرهنگی کشور نیست: «تمرکز اغلب این طراحان بر نیمه عریانی و سیالیت جنسی است؛ این تمرکز را می‌توان در مانتو‌های کوتاه و جلو باز دید که خیلی وقت‌ها به لباس‌های مردانه شبیه‌اند؛ هم‌چنان که در بسیاری از لباس‌های مردانه شاهد استفاده از المان‌های زنانه هم‌چون پولک یا نگین هستیم؛ لباس‌هایی که شاید تا یکی دو دهه پیش مردان و زنان زیر بار پوشیدن آن‌ها نمی‌رفتند اما هم‌اکنون جوانانی که در شبکه‌های اجتماعی جدیدترین مد‌های پوشش را دنبال می‌کنند، آن‌چنان ذهن‌شان با تصاویر فشن بلاگر‌ها و نوع پوشش و آرایش سایر بلاگر‌ها گره خورده است که خود داوطلبانه سراغ لباس‌های زرق و برق‌دار می‌روند که تا پیش از این تنها به قامت زنان می‌نشستند. زنان و دختران جوان هم به دنبال پوشش‌هایی هستند که بیشتر رنگ و روی مردانه دارند.»

«زینب پیغمبر‌زاده»، کنش‌گر و پژوهش‌گر برابری جنسیتی در این رابطه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «به نظر من مهم است که به یاد داشته باشيم نه این نوع طراحی لباس جديد است و نه واکنش‌های محافظه‌کاران در سراسر دنیا به این لباس‌ها. در طول قرن بیستم، مخصوصا در دهه ۱۹۶۰ که در غرب به دوره انقلاب جنسی معروف شد، مدام این نگرانی وجود داشت که شلوار پوشیدن زنان یا آرایش مردان مرزهای زنانگی و مردانگی را از بین ببرد. در ایران هم این نگاه‌ها قرن‌ها وجود داشته است که آن دسته از مردهای اروپایی که مثل مردهای ایرانی ریش و سبیل ندارند، به اندازه کافی مرد نیستند. در دوره مدرن نیز این نگرانی به وجود آمد که ممکن است پیروی مردهای ایرانی از مردان غربی، مردانگی آن‌ها را خدشه‌دار کند. در طول تاریخ، در همه فرهنگ‌ها پوشش و آرایش، به‌ویژه پوشش و آرایشی که زنانه محسوب می‌شوند، نماد مهمی از فرهنگ جامعه تلقی شده و با گسترش ارتباطات بین فرهنگ‌های مختلف، همواره این نگرانی وجود داشته است که با تاثیرپذیری از پوششی که بیگانه به شمار می‌روند، فرهنگ بومی از بین برود.»

با این وجود، دلیل نگرانی حکومت و عاملان وابسته به آن هرچه که باشد، می‌بایست به خاطر داشته باشند که دنیای امروز در حال درنوردیدن قله‌های برابری و شکستن دوگانه‌ها و تابوهای جنسی و جنسیتی است. با بگیر و ببندها و اجرای سازکارهایی هم‌چون طرح یکپارچه‌سازی مد و لباس ایرانی که البته بیشتر حکومتی‌ است تا ایرانی، شاید بتوانند روند این تغییرات را در ایران کمی کند کنند اما هرگز موفق به متوقف کردن آن نخواهند شد.

تاکید حکومت بر دوگانگی جنسی و‌جنسیتی، حتی در طراحی لباس

IRANWIRE

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است.

نظارت سخت‌گیرانه بر لباس و پوشش شهروندان یکی از ابزارهای کنترل و پافشاری حکومت بر دوگانه‌‌های جنسی و جنسیتی در سال‌های پس از انقلاب است. در مرداد ۱۴۰۱، «ایسنا»، خبرگزاری دانشجویان ایران در گزارشی، دستورالعمل اجرایی صدور شناسه یکپارچه مد و لباس ایرانی را منتشر کرد. آن‌چه در این دستورالعمل بسیار قابل توجه است، شاخص‌هایی هستند که برای بررسی طرح‌‌‌‌های ارایه شده به کار گرفته می‌شوند. یکی از این شاخص‌ها که طراحان مد و لباس می‌بایست در طرح‌های خود در نظر بگیرند و در غیر این صورت طرح آن‌ها پذیرفته نخواهد شد، این است که از «الگوهای بدن‌نما و اندام‌نما(جذب)، شبیه کردن پوشاک بانوان به آقایان و بالعکس، مصداق لباس شهرت، تبرج و انگشت‌نمایی در اجتماع، ایجاد سیالیت جنسی در پوشاک با طراحی لباس فاقد جنسیت (UNISEX)» پرهیز شود؛ تاکیدی بر دوگانه‌های جنسی و‌ جنسیتی و کلیشه‌های تعریف شده برای زنان و مردان در جامعه‌ای مثل ایران. این کلیشه‌ها و چارچوب‌های غلط، زندگی را برای بخشی از جامعه دشوار می‌کنند

؛ آن بخش از جامعه که جنس و جنسیت و گرایش جنسی خود را خارج از این قالب‌ها تعریف می‌کنند و در دوگانه‌های کلیشه‌ای زنانه و مردانه نمی‌گنجند؛ جامعه رنگین‌کمانی که نه تنها انواع خشونت، سرکوب، تبعیض و تعارض را در خانواده و جامعه تجربه می‌کنند، حتی نمی‌توانند بیان جنسیتی متناسب به هویت جنسی و جنسیتی خود را در قالب لباس و پوشش دل‌خواه داشته باشند.

استفاده از واژه «سیالیت جنسی» و پرهیز از آن در طراحی و تولید پوشاک از سوی حکومت در حالی است که جنس و جنسیت خود پدیده‌ای سیال و شناور است و در طول زمان می‌تواند متغیر و در حرکت باشد؛ موضوعی که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان شاهد آن هستیم و آن کاهش تفاوت‌ها و تبعیض‌های جنسیتی در بین افراد است. این تفاوت‌ها می‌توانند از ظاهر و پوشش افراد تا قوانینی باشند که بین انسان‌ها فرق گذاشته و آن‌ها را دچار محدودیت، محرومیت و تبعیض می‌کنند؛ تفکری دوقطبی که «زهرا چیذری»، دبیر گروه اجتماعی خبرگزاری «جام‌جم» نیز در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ در گزارشی با عنوان «سرریز هفته‌های مد پاریس و میلان به خیابان‌های تهران» بر آن پافشاری و‌ تاکید می‌کند.

او که عامل اصلی ترویج مد و فشن غربی را شبکه‌های اجتماعی و مخصوصا اینستاگرام می‌داند، در این‌ گزارش می‌نویسد: «مطابق برخی گزارش‌ها، چیزی حدود هزار و ۵۰۰ طراح لباس از بستر شبکه‌های اجتماعی برای ذائقه‌سازی و مدیریت پوشش در جامعه ما بهره می‌گیرند. جدیدترین نسخه‌های طراحی این طراحان هم به‌ دست فشن‌بلاگر‌ها می‌رسد تا فعالیت‌هایشان را در فضای مجازی روی ذائقه‌سازی و جهت‌دهی پوشش در جامعه برنامه‌ریزی کنند. از این هزار و ۵۰۰ تولیدکننده پوشاک،۵۰۰ تولیدکننده در فضای مجازی فعالیت دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهند تنها هشت درصد از تولیدات آن‌ها محصولاتی سالم به شمار می‌آیند و بقیه پوشش‌هایی با حالتی از عریانی و نیمه عریانی یا سیالیت جنسی هستند.»

او در ادامه می‌گوید که نبض مد و لباس در دست برنامه‌ریزان فرهنگی کشور نیست: «تمرکز اغلب این طراحان بر نیمه عریانی و سیالیت جنسی است؛ این تمرکز را می‌توان در مانتو‌های کوتاه و جلو باز دید که خیلی وقت‌ها به لباس‌های مردانه شبیه‌اند؛ هم‌چنان که در بسیاری از لباس‌های مردانه شاهد استفاده از المان‌های زنانه هم‌چون پولک یا نگین هستیم؛ لباس‌هایی که شاید تا یکی دو دهه پیش مردان و زنان زیر بار پوشیدن آن‌ها نمی‌رفتند اما هم‌اکنون جوانانی که در شبکه‌های اجتماعی جدیدترین مد‌های پوشش را دنبال می‌کنند، آن‌چنان ذهن‌شان با تصاویر فشن بلاگر‌ها و نوع پوشش و آرایش سایر بلاگر‌ها گره خورده است که خود داوطلبانه سراغ لباس‌های زرق و برق‌دار می‌روند که تا پیش از این تنها به قامت زنان می‌نشستند. زنان و دختران جوان هم به دنبال پوشش‌هایی هستند که بیشتر رنگ و روی مردانه دارند.»

«زینب پیغمبر‌زاده»، کنش‌گر و پژوهش‌گر برابری جنسیتی در این رابطه به «ایران‌وایر» می‌گوید: «به نظر من مهم است که به یاد داشته باشيم نه این نوع طراحی لباس جديد است و نه واکنش‌های محافظه‌کاران در سراسر دنیا به این لباس‌ها. در طول قرن بیستم، مخصوصا در دهه ۱۹۶۰ که در غرب به دوره انقلاب جنسی معروف شد، مدام این نگرانی وجود داشت که شلوار پوشیدن زنان یا آرایش مردان مرزهای زنانگی و مردانگی را از بین ببرد. در ایران هم این نگاه‌ها قرن‌ها وجود داشته است که آن دسته از مردهای اروپایی که مثل مردهای ایرانی ریش و سبیل ندارند، به اندازه کافی مرد نیستند. در دوره مدرن نیز این نگرانی به وجود آمد که ممکن است پیروی مردهای ایرانی از مردان غربی، مردانگی آن‌ها را خدشه‌دار کند. در طول تاریخ، در همه فرهنگ‌ها پوشش و آرایش، به‌ویژه پوشش و آرایشی که زنانه محسوب می‌شوند، نماد مهمی از فرهنگ جامعه تلقی شده و با گسترش ارتباطات بین فرهنگ‌های مختلف، همواره این نگرانی وجود داشته است که با تاثیرپذیری از پوششی که بیگانه به شمار می‌روند، فرهنگ بومی از بین برود.»

با این وجود، دلیل نگرانی حکومت و عاملان وابسته به آن هرچه که باشد، می‌بایست به خاطر داشته باشند که دنیای امروز در حال درنوردیدن قله‌های برابری و شکستن دوگانه‌ها و تابوهای جنسی و جنسیتی است. با بگیر و ببندها و اجرای سازکارهایی هم‌چون طرح یکپارچه‌سازی مد و لباس ایرانی که البته بیشتر حکومتی‌ است تا ایرانی، شاید بتوانند روند این تغییرات را در ایران کمی کند کنند اما هرگز موفق به متوقف کردن آن نخواهند شد.

زندان اوین؛ اعزام به بیمارستان فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی به صورت اورژانسی

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

فرنگیس مظلوم

فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در پی وخامت وضعیت جسمی خود به بیمارستان اعزام شد. او در حال سپری کردن محکومیت یک سال حبس خود به سر می‌برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ روز یکشنبه ۳۰ مردادماه ۱۴۰۱، فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی وخامت اوضاع جسمانی به صورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شد. وی در حال تحمل حبس تعزیری ۱ ساله خود است.

یک منبع مطلع به حقوق بشر در ایران گفت:”امروز خانواده فرنگیس مظلوم برای ملاقات به زندان اوین رفتند اما به آنها اعلام شد که این زندانی سیاسی در پی وخامت وضعیت جسمانی به بیمارستان اعزام شده اما اعلام نکردند که بر اثر چه مشکلی و علت اعزام وی جه بوده و حتی اسم و نام بیمارستان را ه اعلام نکردند و همین مورد باعث نگرانی فرزندان وی شده است.”

لازم به ذکر است، فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱، با توجه به‌ دریافت ابلاغیه قبلی پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای زندان اوین بازداشت و برای تحمل حبس به این زندان منتقل شد و این در حالی است که از بیماری قلبی، و مشکلات حرکتی در رنج است و تحمل کیفر و محیط زندان برای او مناسب نیست.

همچنین، در تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۰، فرنگیس مظلوم، پس از مراجعه به واحد اجرای احکام دادسرای زندان اوین و انجام مراحل اولیه بازداشت با توجه به مشکلات عدیده جسمانی تا زمان ابلاغ نتیجه کمیسیون پزشکی قانونی اجرای حکم حبس تعزیری او تعلیق شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۲۹مهر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست علی مظلوم، با اتهامات اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام، در مجموع به تحمل ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تائید شد.

با اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی اجرای ۱ سال حبس تعزیری از بابت اتهام از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق، برای فرنگیس مظلوم لازم به اجرا است.

جلسه اول واخواهی به پرونده فرنگیس مظلوم در تاریخ ۴ شهریور ماه و دومین جلسه دادرسی هم در تاریخ ۷ مهر ماه ۱۳۹۹، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم با حضور فرنگیس مظلوم و علی شریف زاده اردکانی برگزار شده بود و این فعال مدنی دفاعیات خود را به قاضی دادگاه ارائه کرده بود.

وی، در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مظلوم، بدون تشکیل جلسه دادرسی بصورت غیابی با اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، هم به تحمل ۱سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل و در تاریخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجوئی و تفهیم اتهام با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان آزاد شده بود

زندان اوین؛ اعزام به بیمارستان فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی به صورت اورژانسی

کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی

فرنگیس مظلوم

فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در پی وخامت وضعیت جسمی خود به بیمارستان اعزام شد. او در حال سپری کردن محکومیت یک سال حبس خود به سر می‌برد.

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی؛ روز یکشنبه ۳۰ مردادماه ۱۴۰۱، فرنگیس مظلوم، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی وخامت اوضاع جسمانی به صورت اورژانسی به بیمارستان منتقل شد. وی در حال تحمل حبس تعزیری ۱ ساله خود است.

یک منبع مطلع به حقوق بشر در ایران گفت:”امروز خانواده فرنگیس مظلوم برای ملاقات به زندان اوین رفتند اما به آنها اعلام شد که این زندانی سیاسی در پی وخامت وضعیت جسمانی به بیمارستان اعزام شده اما اعلام نکردند که بر اثر چه مشکلی و علت اعزام وی جه بوده و حتی اسم و نام بیمارستان را ه اعلام نکردند و همین مورد باعث نگرانی فرزندان وی شده است.”

لازم به ذکر است، فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۱۱ مردادماه ۱۴۰۱، با توجه به‌ دریافت ابلاغیه قبلی پس از مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای زندان اوین بازداشت و برای تحمل حبس به این زندان منتقل شد و این در حالی است که از بیماری قلبی، و مشکلات حرکتی در رنج است و تحمل کیفر و محیط زندان برای او مناسب نیست.

همچنین، در تاریخ ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۰، فرنگیس مظلوم، پس از مراجعه به واحد اجرای احکام دادسرای زندان اوین و انجام مراحل اولیه بازداشت با توجه به مشکلات عدیده جسمانی تا زمان ابلاغ نتیجه کمیسیون پزشکی قانونی اجرای حکم حبس تعزیری او تعلیق شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۲۹مهر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست علی مظلوم، با اتهامات اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام، در مجموع به تحمل ۱ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد. این حکم توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تائید شد.

با اعمال ماده ۱۳۴ از قانون مجازات اسلامی اجرای ۱ سال حبس تعزیری از بابت اتهام از بابت اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق، برای فرنگیس مظلوم لازم به اجرا است.

جلسه اول واخواهی به پرونده فرنگیس مظلوم در تاریخ ۴ شهریور ماه و دومین جلسه دادرسی هم در تاریخ ۷ مهر ماه ۱۳۹۹، در شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی علی مظلوم با حضور فرنگیس مظلوم و علی شریف زاده اردکانی برگزار شده بود و این فعال مدنی دفاعیات خود را به قاضی دادگاه ارائه کرده بود.

وی، در تاریخ ۱۸ تیر ماه ۱۳۹۹، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مظلوم، بدون تشکیل جلسه دادرسی بصورت غیابی با اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم از طریق ارتباط گیری با سازمان مجاهدین خلق به تحمل ۵ سال حبس تعزیری و از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، هم به تحمل ۱سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

فرنگیس مظلوم، در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۸، توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت و به سلول انفرادی بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل و در تاریخ ۱۶ مهر ماه ۱۳۹۸، پس از اتمام مراحل بازجوئی و تفهیم اتهام با تودیع وثیقه ای به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان آزاد شده بود

۱۴۰۱ شهریور ۱, سه‌شنبه

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

IRANWIRE

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

هدی حدادی، نویسنده، شاعر و تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان در توییتر خود از ممیزی کتاب تازه‌اش خبر داده و دلیل آن را وجود چند واژه از جمله «آبان» اعلام کرده است.

خانم حدادی در حساب توییتر خود نوشته است: «امروز ناشر خبر داد که کتاب مجموعه اشعارم برای نوجوانان به خاطر کلمه (آبان) و چند کلمه‌ی دیگه مجوز ارشاد نگرفته و نخواهد گرفت!»

کتاب مجموعه اشعار هدی حدادی در حالی با ممیزی وزارت ارشاد روبرو شده که او تا کنون حدود هشتاد کتاب در هر سه حوزه تصویرگری، ادبیات داستانی و شعر در ایران و سایر کشورهای جهان به چاپ رسانده است.

خانم حدادی همچنین جوایز متعددی از جشنواره‌های ایرانی و خارجی از جمله مدال طلای بهترین کتاب تصویری در جایزه بین‌المللی کتاب آمریکا و پلاک طلای فستیوال براتیسلاوا را دریافت کرده است.

اعتراضات سراسری سال ۱۳۹۸ از روز ۲۴ آبان و به دنبال افزایش ناگهانی قیمت بنزین آغاز شده و به سرعت بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت.

نظام جمهوری اسلامی در واکنش به این اعتراضات دست به یکی از گسترده‌ترین کشتارهای خیابانی تاریخ معاصر ایران زد. شمار دقیق جانباختگان این اعتراضات مشخص نیست اما برخی منابع از جمله رویترز شمار کشته شدگان را تا ۱۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند.

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

IRANWIRE

کتاب شعر هدا حدادی به دلیل کلمه «آبان» مجوز نگرفت

هدی حدادی، نویسنده، شاعر و تصویرگر کتاب‌های کودک و نوجوان در توییتر خود از ممیزی کتاب تازه‌اش خبر داده و دلیل آن را وجود چند واژه از جمله «آبان» اعلام کرده است.

خانم حدادی در حساب توییتر خود نوشته است: «امروز ناشر خبر داد که کتاب مجموعه اشعارم برای نوجوانان به خاطر کلمه (آبان) و چند کلمه‌ی دیگه مجوز ارشاد نگرفته و نخواهد گرفت!»

کتاب مجموعه اشعار هدی حدادی در حالی با ممیزی وزارت ارشاد روبرو شده که او تا کنون حدود هشتاد کتاب در هر سه حوزه تصویرگری، ادبیات داستانی و شعر در ایران و سایر کشورهای جهان به چاپ رسانده است.

خانم حدادی همچنین جوایز متعددی از جشنواره‌های ایرانی و خارجی از جمله مدال طلای بهترین کتاب تصویری در جایزه بین‌المللی کتاب آمریکا و پلاک طلای فستیوال براتیسلاوا را دریافت کرده است.

اعتراضات سراسری سال ۱۳۹۸ از روز ۲۴ آبان و به دنبال افزایش ناگهانی قیمت بنزین آغاز شده و به سرعت بیشتر شهرهای ایران را فراگرفت.

نظام جمهوری اسلامی در واکنش به این اعتراضات دست به یکی از گسترده‌ترین کشتارهای خیابانی تاریخ معاصر ایران زد. شمار دقیق جانباختگان این اعتراضات مشخص نیست اما برخی منابع از جمله رویترز شمار کشته شدگان را تا ۱۵۰۰ نفر برآورد کرده‌اند.

قریب‌الوقوع بودن اجرای حکم اعدام یک زندانی زن در زندان ارومیه

هه‌نگاو

قریب‌الوقوع بودن اجرای حکم اعدام یک زندانی زن در زندان ارومیه

یک زن زندانی با هویت سحر مرادی ۲۷ ساله اهل بوکان که پیشتر به اتهام قتل عمد به اعدام محکوم شده است، در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارد.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، اخیراً مسئولین بند زنان زندان مرکزی ارومیه سحر مرادی را مطلع ساخته‌اند که حکم اعدام وی طی روزهای آینده در محوطه زندان اجرا خواهد شد.

سحر مرادی اهل بوکان شش سال پیش به اتهام قتل عمد بازداشت و توسط دستگاه قضایی به اعدام محکوم شده است.

قتل یک زن به دست همسرش در کرمانشاه

هه‌نگاو

قتل یک زن به دست همسرش در کرمانشاه

یک زن اهل کرمانشاه با هویت ثریا زنگنه آزاد ۵۷ ساله به دست همسرش با اسلحه به قتل رسید.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، ثریا زنگنه‌ آزاد شامگاه پنج‌شنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ (۱۸ آگوست ۲۰۲۲) توسط همسرش با هویت یدالله بیگزاده ۶۴ ساله با اسلحه شکاری به قتل رسیده است.

تا زمان تنظیم این خبر دلیل یا دلایل قتل خانم زنگنه آزاد توسط همسرش برای هه‌نگاو روشن نشده است.

گفتنیست که یدالله بیگزاده کارمند بازنشسته شرکت نفت کرمانشاه می‌باشد.

علیرغم تأمین وثیقه، رئیس دادگستری مهاباد با آزادی موقت سعدا خدیرزاده مخالفت می‌کند

خبرکوردستان

 

جواد بنایی، رئیس دادگستری مهاباد علیرغم تأمین وثیقه با آزادی موقت سعدا خدیرزاده، زندانی سیاسی کُرد محبوس در بند زنان زندان ارومیه مخالفت می‌کند.

به گفته یک منبع مطلع، رئیس دادگستری مهاباد هر بار به بهانه‌ای از پذیرش وثیقه برای آزادی خانم خدیرزاده خودداری می‌کند.

این منبع مطلع افزود: خانواده این زندانی سیاسی موفق به تأمین وثیقه سه میلیارد تومانی برای آزادی موقت وی شدند.

این منبع مطلع همچنین ضمن رد ادعاهای ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری استان آربایجان غربی در مورد وضعیت این زندانی سیاسی اعلام کرد: وثیقه درخواستی برای آزادی موقت سعدا خدیرزاده تأمین شده و آزادی موقت این زندانی سیاسی به دلیل بهانه‌های مسئولان قضایی به تأخیر افتاده است.

صبح روز پنج‌شنبه بیست و هفتم مردادماه، سعدا خدیرزاده زمانی که همه زندانیان در حال خواب و استراحت بودند با استفاده از روسری خود را حلق‌آویز که با اقدام به موقع زندانیان از خودکشی نجات پیدا کرد.

اقدام خانم خدیرزاده به‌ دنبال اعتراض به وضعیت بلاتکلیف در زندان ارومیه، فشار نیروهای امنیتی جهت اخذ اعترافات اجباری و عدم پذیرش وثیقه و آوردن بهانه‌های مختلف برای جلوگیری از آزادی موقت او بوده است.

این زندانی سیاسی متولد ۳ آذرماە ۱۳۶۸ است و زمانی که ۹ سال سن داشته پدرش فوت کرده است. مادر خانم خدیرزاده نیز در سال‌های گذشته فوت کرده و او تنها سه خواهر دارد که آنها ازدواج کرده‌اند. همچنین خانم خدیرزاده به‌دلیل فقر نتوانسته ادامه تحصیل دهد.

شعبه سوم دادگاه کیفری یک مستقر در شهرستان مهاباد برای آزادی موقت سعدا خدیرزاده قرار وثیقه سه میلیارد تومانی تعیین کرده است.

سعدا خدیر‌زاده کە روز دوشنبە سی‌ام خردادماه، فرزندش در یکی از‌ بیمارستان‌های نامشخص ارومیە بە دنیا آمد، پس از‌ یک روز عمل سزارین، روز سه‌شنبه سی و یکم خردادماه بە زندان ارومیە بازگرداندە شد.

ثبت کارهای اداری و صدور شناسامە فرزند این زندانی سیاسی بە بعد از آزادی او از‌ زندان موکول شدە است.

سعدا خدیرزادە، روز سه‌شنبه ششم اردیبهشت‌ماه در اعتراض به بلاتکلیفی‌اش در بند نسوان زندان ارومیه دست به اعتصاب غذا و دارو زد و پس از ١٢ روز با قول مساعد مسئولان زندان ارومیه مبنی بر آزادی موقت او با تودیع قرار وثیقه به اعتصاب خود پایان داد.

پیشتر، این شهروند طی دو نامه از دادستان پیرانشهر درخواست تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه کرده بود، اما دادستان و بازپرس پرونده با درخواست وی مخالفت کرده بودند.

سعدا خدیرزاده در درخواستش اعلام کرده بود که در حال حاضر در شرایط نامساعدی در زندان به سر می‌برد و به دلیل بارداری، فشار خون، ناراحتی کلیوی و دیسک کمر و ناراحتی قلبی و عصبی تحمل حبس برای وی سخت است.

روز دوشنبه هفدهم آبان‌ماه ١٤٠٠، این شهروند زن از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.

این شهروند طی مدت بازداشت از “ملاقات با خانواده” و “دسترسی به وکیل” محروم بوده است.

روز پنج‌شنبه بیست و دوم مهرماه ١٤٠٠، نیروهای امنیتی این شهروند را بدون ارائه حکم قضایی بازداشت کرده بودند.

تاکنون از دلیل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاع دقیقی به دست نیامده است.

سخنان کنایه آمیز “انور بجارزهی” به صحبت‌های مولوی عبدالحمید که باعث جریحه دار شدن احساسات مردم شد

به گزارش رسانک، روز جمعه ۲۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، “انور بجارزهی”، عضو مجلس دوره دوازدهم رژیم جمهوری اسلامی ایران در حوزه انتخابیه چابهار در سخن...