۱۴۰۱ دی ۸, پنجشنبه

فایل صوتی الهام مدرسی از زندان: حالم روز به روز بدتر می‌شود اما توجهی نمی‌کنند

VOAPNN

بازداشت کیمیا وهابی‌فر، دانشجوی دانشگاه کُردستان

هه‌نگاو

بازداشت کیمیا وهابی‌فر، دانشجوی دانشگاه کُردستان

کیمیا وهابی‌فر، اهل سنندج و از دانشجویان دانشگاه کُردستان این شهر، توسط نیروهای حکومتی بازداشت شده است.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز چهارشنبه ٣٠ آذر ١٤٠١ (٢١ دسامبر ٢٠٢٢) کیمیا وهابی‌فر، دانشجوی ٢٢ ساله مورد ربایش نیروهای حکومتی قرار گرفت.

بنابر آنچه به دست هه‌نگاو رسیده، این شهروند در روز یادشده و هنگامی که در یک مغازه گل‌فروشی در یکی از خیابان‌های سنندج حضور داشته، ربوده شده است.

هه‌نگاو مطلع شده است که، کیمیا وهابی‌فر، دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه کُردستان، پس از بازداشت به کانون اصلاح و تربیت منتقل شده است.

تاکنون از دلایل بازداشت و وضعیت عمومی و سلامت این شهروند اطلاع دقیقی در دسترس قرار نگرفته است و نتوانسته است ک هبا خانواده‌اش تماس داشته باشد.

پیام ویدیویی خواهر فرزانه قره‌حسنلو‌‌‌‌ که خودش به تبعید و همسرش به اعدام محکوم شده است

BBC

ملیحه قره‌حسنلو، خواهر فرزانه قره‌حسنلو‌‌‌‌، از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های سه ماه اخیر، در یک پیام ویدیویی با حمایت از خواهر و شوهر خواهرش حمید قره حسنلو گفته است آن‌ها انسان‌هایی نیکوکار و وظیفه‌شناس هستند و قادر به واردآوردن هیچ آسیبی به هیچ انسانی نیستند.

دکتر حمید قره حسنلو پزشک ۵۳ ساله یکی از پنج نفری است که به اتهام قتل یک بسیجی در حاشیه مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج به اعدام محکوم شده است. همسر او فرزانه قره‌حسنلو هم به ۲۵ سال تبعید محکوم شده است.

اما این دو هم مانند خیلی بازداشت‌شدگان دیگر در روند قضایی شتاب‌زده و نا شفاف محاکمه شده‌اند که حتی امکان گرفتن وکیل هم نداشته‌اند.

خانواده آنان می‌گویند دادگاه بر اساس اعترافات زیر شکنجه چنین حکم‌هایی داده است.

۱۴۰۱ دی ۶, سه‌شنبه

مهسا پیروی، معترض ۲۵ ساله به ۱۰ سال زندان محکوم شد

ايران امروز

مهسا پیروی ۲۵ ساله که در مهرماه به دلیل درآوردن روسری و چرخاندن آن در بلوار میرداماد تهران دستگیر و سه روز بعد با قرار وثیقه دو و نیم میلیاردی آزاد شده بود، توسط شعبه پانزده دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام «تشویق به فساد و فحشا» به تحمل ۱۰ سال زندان محکوم شده است.

اعتراضات سراسری؛ نیلوفر اباذریان در بابل بازداشت شد

خبرگزاری هرانا

روز دوشنبه ۲۸ آذرماه، نیلوفر اباذریان، شهروند ساکن بابل، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۲۸ آذرماه ۱۴۰۱، یک شهروند در بابل توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

هویت وی، “نیلوفر اباذریان، ۳۴ ساله، فارغ التحصیل طراحی پارچه از دانشگاه هنر تهران” توسط هرانا احراز شده است.
تاکنون از اتهامات مطروحه علیه این شهروند بازداشتی، اطلاعی حاصل نشده است.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱
بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

نرگس محمدی: «تعرض جنسی به زنان معترض ابزار سرکوب حکومت است»

BBC

نرگس محمدی

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر سیاسی در نامه‌ای از زندان «تعرض جنسی به زنان معترض را ابزاری برای سرکوب معترضان دانسته است».

خانم محمدی در این نامه که به طور اختصاصی در اختیار بی بی سی قرار گرفته، جزئیات تازه‌ای از آزار جنسی و فیزیکی زنان را نوشته است: «در روزهای اخیر تعدادی از بازداشت شدگان وقایع اخیر از محل دستگیریشان در خیابان ها و از سلول‌های انفرادی بندهای امنیتی اوین و برخی بازداشتگاههای نامعلوم و از زندان قرچک ورامین به بند عمومی زندان اوین منتقل شده اند که روایت های تکان دهنده ای‌از شیوه تعرض به زنان دارند.»

خانم محمدی در این نامه تعرض به زنان معترض را «جنایات حکومت» توصیف کرده که «افشا نکردن آن موجب تداوم این شیوه سرکوبگرانه علیه زنان» می‌شود.

نرگس محمدی یکی از روایات را چنین بازگو می‌کند: «یکی از این دختران پس از بازداشت در تجمعات اعتراضی توسط دو نیروی امنیتی سوار موتور می شود. یک مامور در جلو می‌نشیند و یک مامور در عقب می نشیند و دختر در میان راه بارها مورد اذیت و آزار و تعرض جنسی قرار می گیرد.»

در روایتی دیگر: «یکی دیگر از زنان بازداشتی حکایت کرده است که در سلول بازجویی در زندان قرچک مورد تعرض فیزیکی از ناحیه سینه‌هایش توسط بازجو قرار می‌گیرد که پس از داد و فریاد او، بازجو از سلول بیرون می رود.»

در این نامه خانم محمدی همچنین به نحوه بازداشت یکی از فعالان شناخته شده زن اشاره می کند که «آثار کبودی و زخم بر روی شکم و دور مچ دست و پایش دیده می شد. حین انتقال به زندان با دستبند یک دست و پایش را به گیره‌های بالای سرش در ماشین بسته بودند و در حالتی که او آویزان بوده با دست مورد تعرض جنسی قرار گرفته است.»

در این نامه خانم نرگس محمدی به اعزام زنان بازداشتی به اداره آگاهی شاپور اشاره می‌کند و می‌نویسد: «آگاهی شاپور یکی از بدنام ترین و مخوف ترین بازداشت گاه‌های تهران است و ضرب و شتم و آویزان کردن و شکنجه‌های فیزیکی برای اقرار گرفتن و اعتراف در آن امری رایج است و آمار چشمگیری از کشته شدگان در بازجویی ها را دارد.»

این فعال حقوق بشر در ادامه افزوده: « با وجود گزارش کردن این موارد به مسئولان مربوطه، هیچگونه پیگیری از سوی آن‌ها صورت نگرفته است.»

او به دادخواهی زندانیان از حشمت‌الله حیات‌الغیب، رییس سازمان زندان‌های تهران، کاظم قریب آبادی مسئول حقوق بشر قوه قضائیه و زهره الهیان نماینده مجلس اشاره می‌کند که «نه تنها بی تاثیر بوده است، بلکه صدا و سیمای حکومتی حکومت در برنامه ۲۰:۳۰ این اتفاقات را را تکذیب کرده و پس از اعتراض بازداشتی ها به این نوع برخورد ویدا ربانی و مژگان اینانلو که از جمله معترضان بودند، از زندان قرچک به اوین متقل کرده‌اند تا اعتراضشان شنیده نشود.»

خانم محمدی با اشاره به اینکه «کشور من ماه‌ها است که شاهد خیزش عظیم مردمی و اعتراضات گسترده خیابانی است»، حضور زنان در این مبارزات را تاثیرگذار خوانده و نوشته: «حکومت استبدادی زن‌ستیز برای همین برخورد خشونت آمیز با زنان را شدت بخشیده است.»

آزاده دواچی، کنشگر حقوق زنان در گفتگو با بی بی سی می گوید: «استفاده از خشونت جنسی و تعرض به زنان زندانی، یکی از ابزارهای دیرینه جمهوری اسلامی برای تحت فشار قرار دادن زنان و خانواده‌هایشان است. این مساله از آن جا اهمیت دارد که تعرض جنسی به زنان، همیشه نوعی شرم و تابو در فرد و خانواده و جامعه را به وجود می‌آورد.»

او در ادامه می‌گوید: «زنان قربانی و خانواده‌هایشان تمایل چندانی به بیان آنچه بر آنها گذشته است ندارند و بازگویی آن تابو و شرم چه در خانواده و چه در جامعه محسوب می شود. با آگاهی از این مساله ، بدن زنان به ابزاری برای تحت فشار قرار دادن تبدیل می شود ، ابزاری که کا رآیی خود را در بخش وسیعی از لایه های جامعه نشان می‌دهد و می تواند سرکوب زنان را برای ادامه اعتراضات تحت تاثیر قرار دهد.»

پیش از این هم شبکه خبری سی‌ان‌ان با انتشار یک گزارش تحقیقی از «تعرض جنسی و تجاوز» به بعضی از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر در زندان‌های ایران خبر داده بود.

سی‌ان‌ان این گزارش را با استناد به شهادت تعدادی از بازداشت‌شدگان آزاد شده یا منابع بیمارستانی منتشر و تایید کرده بود که زنان جوان و دختران و پسران نوجوان در زندان‌ها مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.

علیرغم محدودیت رسانه‌ها، ‌سی‌ان‌ان از ۱۱ مورد خشونت جنسی علیه معترضان در زندان های ایران مطلع شده و توانسته بود تقریبا نیمی از آنها را تایید کند.

در این گزارش به نقل از یکی از قربانیان نوشته شده «بازجو آنها را از بازداشتگاه به اتاق کوچک‌تری منتقل می‌کرد و آنجا به آنها تعرض جنسی می‌شد.»

در این گزارش به پرونده آرمیتا عباسی هم اشاره شد که پیشتر قوه قضائیه نیز نام او را برده بود. پس از آغاز اعتراضات آرمیتا عباسی در شبکه‌های اجتماعی به صراحت از حکومت جمهوری اسلامی انتقاد کرده بود. سی‌ان‌ان از اعمال «وحشیانه جنسی» ‌نیروهای امنیتی در این پرونده گزارش داد.

مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان هم در این باره گفته بود بر اساس اخبار و روایت برخی از محبوسین به برخی از زندانیان زن «تعرض» صورت گرفته است.

او در توییتی نوشت «اخباری مبنی بر تعرض جنسی به زندانیان زن به قصد تحقیر، سرکوب و اعتراف اجباری در رسانه‌ها بازتاب یافته و روایت برخی از زندانیان مؤید این امر است.»

نرگس محمدی پیش از این هم در چند مورد از روایت های ثبت شده در کتاب “شکنجه سفید”، اشاراتی صریح به تلاش‌های بازجویان برای آزار جنسی زندانیان زن داشت.

نیلوفر بیانی از متهمین پرونده‌ زندانیان محیط زیستی هم در شرح حالی از خود نوشته بود که «بازجویان اطلاعات سپاه برای گرفتن اعترافات ساختگی او را تهدید به شکنجه‌های فیزیکی و جنسی کرده اند.»

نرگس محمدی در ادامه نامه خود می‌نویسد: «روز سه شنبه در حیاط زندان مشغول بازی والیبال بودیم که یکی از بچه‌ها خبر انتخاب نیلوفر بیانی، سپیده قلیان و من را از طرف بی بی سی به عنوان زنان شجاع داد. از اینکه در بین صد زن برتر شجاع و تاثیر گذار جهان قرار گرفته‌ایم، احساس قدرت بیشتری کردیم.»

خانم محمدی در اشاره به پیشرو بودن زنان در جنبش اعتراضی اخیر ایران می‌نویسد: «در آن شب به فکر این بودم که شجاعت به عنوان یکی از فضایل انسانی، قابل احترام و تمجید و باعث رشد فرد است.»

به نوشته این فعال حقوق بشر: «اگر رسانه‌ها نبودند بسیاری از وقایع و جنبش‌ها و افراد مبارز به رغم شجاعت و ایستادگی و آرمانخواهی؛ چنین تاثیری در جهان پیرامونشان نمی‌گذاشتند و تعداد بیشتری از آدم های فعال و مبارز زندگیشان به راحتی از دست می رفت.»

بی‌بی‌سی بیست روز پیش فهرست خود از ۱۰۰ زن الهام‌بخش و اثرگذار در سراسر جهان را منتشر کرد.

این فهرست نشان‌دهنده نقش زنان سراسر جهان در کانون درگیری‌ها در سال ۲۰۲۲ است – از معترضان زن که دلیرانه خواهان تغییر در ایران هستند تا زنان حاضر در جنگ و مقاومت در اوکراین و روسیه.

در این فهرست از ایران، گوهر عشقی، رویا پیرایی، سپیده قلیان، نیلوفر بیانی، الناز رکابی، نازنین زاغری، زارا محمدی، نرگس محمدی، زری امیرابراهیمی و لیلی انتخاب شده‌اند.

لیلی، یکی از تصاوير نمادین اعتراض‌های جاری در ایران، زنی جوان است که از او فیلمی گرفته شده که موهای خود را به شکل دم اسبی می‌بندد و آماده ادامه اعتراض در خیابان می‌شود. عکس او نماد شهامت معترضان ایرانی شد ولی هویت او با حديث نجفی، که در طی تظاهرات معترضان کشته شد، اشتباه گرفته شد.

زن واقعی پشت این عکس در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی گفت که «برای آدم‌هایی مثل حدیث نجفی و مهسا امینی خواهد جنگید». او گفت که ما از رژيم ايران «با تهدید به کشته شدن نمی‌ترسیم. ما به آزادی ایران امید داریم.»

۱۴۰۱ دی ۵, دوشنبه

زیبا امیدی‌فر، روزنامەنگار بازداشت‌شده بر اثر شدت شکنجه بستری شد

هه‌نگاو

زیبا امیدی‌فر، روزنامەنگار بازداشت‌شده بر اثر شدت شکنجه بستری شد

زیبا امیدی‌فر، خبرنگار اهل قروه به دلیل کاهش سطح هوشیاری ناشی از شکنجه جسمی و روانی در بازداشتگاه، به بیمارستان منتقل شد.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، زیبا امیدی‌فر روزنامه‌نگار جوان اهل شهرستان قروه در اثر شکنجه شدید روحی و جسمانی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران سنند جبا کاهش سطح هوشیاری ربرو شده و به بیمارستان منتقل شده است.

به گفته منابع مطلع هه‌نگاو، این شهروند در حال حاضر در بخش سایکوسوماتیک (روان‌تنی) بیمارستان کوثر سنندج تحت مراقبت‌های ویژه قرار دارد.

این منبع مطلع افزود: “زیبا امیدی‌فر، به دلیل افت فشار و کاهش سطح هوشیاری تحت درمان طولانی‌مدت قرار گرفته است.”

روز پنجشنبه ١٧ آذر ١٤٠١ (٨ دسامبر ٢٠٢٢) زیبا امیدی‌فر از خبرنگاران رسانه‌های داخلی کُردستان، پس از بازداشت به بازداشتگاه‌ اطلاعات سپاه سنندج منتقل شد.

این خبرنگار ساکن قروه، مهر ماه سال ١۴٠٠، در بخش توسعه اقتصادی جشنواره “پینووس” مقام دوم را به دست آورده بود.

۱۴۰۱ دی ۳, شنبه

نیروهای حکومتی پریسا حبیب‌پور، دانشجوی دانشگاه کُردستان را ربودند

هه‌نگاو

نیروهای حکومتی پریسا حبیب‌پور، دانشجوی دانشگاه کُردستان را ربودند

پریسا حبیب‌پور، ساکن تهران و از دانشجویان دانشگاه کُردستان در سنندج، حین بازگشت به شهر محل سکونت خود، در ترمینال مسافربری توسط نیروهای حکومتی ربوده شد.

بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، شامگاه دوشنبه ٢٨ آذر ١٤٠١ (١٩ دسامبر ٢٠٢٢) پریسا حبیب‌پور، اهل ارومیه در حالی که در ترمینال مسافربری سنندج عازم تهران بوده، مورد ربایش نیروهای حکومتی قرار گرفته است.

طبق آنچه به دست هه‌نگاو رسیده، این شهروند ٢١ ساله، از دانشجویان رشته اقتصاد دانشگاه کُردستان است.

طبق استناد به آمار به ثبت رسیده در مرکز آمار و اسناد سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، از شنبه ٢۶ شهریور سال جاری تاکنون، با احتساب نام پریسا حبیب‌پور ٨٧ دانشجوی کُرد توسط نهادهای حکومتی بازداشت و یا ربوده شده‌اند.

ازدواج اجباری؛ خودکشی یک دختر ۱۵ ساله در سوسنگرد

خبرگزاری هرانا

روز یکشنبه ۲۷ آذر، یک دختر نوجوان ۱۵ ساله ساکن سوسنگرد، برای امتناع از ازدواج اجباری از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌ های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱، یک دختر نوجوان ساکن روستای ابوحمیضه از توابع شهر سوسنگرد دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.

هویت این نوجوان «زینب حریزی مزرعه، ۱۵ ساله» توسط هرانا احراز شده است.
یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “این دختر نوجوان به دلیل مخالفت با ازدواج اجباری با پسرعموی خود توسط پدر و برادرش مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. سپس زمانی که در منزل تنها بود، از طریق حلق آویز کردن دست به خودکشی زد و جان خود را از دست داد.”

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌ های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

برگزاری جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نازنین زهرا سروی

خبرگزاری هرانا

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نازنین زهرا سروی، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری، روز یکشنبه ۲۷ آذر در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات نازنین زهرا سروی، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری برگزار شد.

در جریان این جلسه که روز یکشنبه ۲۷ آذرماه در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج برگزار شده و خانم سروی از بابت اتهام “اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” به دفاع از خود پرداخته است.
یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “بازپرس پرونده مبلغ وثیقه را ۵۰۰ میلیون تومان افزایش داده بود و خانواده نازنین زهرا توانایی مالی تامین وثیقه را نداشتند، به همین دلیل خانم سروی از قاضی پرونده خواست تا مبلغ وثیقه را کاهش دهد اما او این میزان را به سه میلیارد تومان افزایش داد! نهایتا هم نازنین زهرا در پی ناتوانی در تامین این مبلغ بازداشت و به در بند زنان کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شد.”

منبع مطلع افزود: “مادر نازنین زهرا از بیماری دیابت رنج میبرد؛ شرایط روحی پیش آمده و امتناع از تزریق انسولین شرایط را بدتر کرده و نیازمند به عمل جراحی است. با این حال گفته است تا آزادی دخترش از جراحی امتناع میکند.”

نازنین زهرا سروی، در تاریخ ۱۳ آبان ماه امسال در رابطه با اعتراضات سراسری در سنندج بازداشت و در تاریخ ۲۵ آبان با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

نازنین زهرا سروی، فرزند علی و دانشجوی مقطع دکترای رشته معماری در دانشگاه کردستان واقع در سنندج است.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱
بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

منا قدرت، شهروند بهائی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد

خبرگزاری هرانا

روز دوشنبه ۲۸ آذر ماه، منا قدرت، شهروند بهائی توسط نیروهای امنیتی در یزد بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۱، منا قدرت، شهروند بهائی بازداشت شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “خانم قدرت در خیابان توسط ماموران اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه یزد منتقل شد. ماموران ضمن تفتیش منزل وی، شماری از لوازم شخصی از جمله تلفن همراه، لپ تاپ و کتاب ها را ضبط کرده و با خود برده اند.”
منا قدرت، ۳۹ ساله و دارای دو فرزند است.

تا لحظه تنظیم این گزارش، از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دسترس نیست.

شهروندان بهائی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهائی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهائیان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

بازداشت و آزادی؛ گزارشی از آخرین وضعیت ۳ شهروند

خبرگزاری هرانا

طی هفته های اخیر، علی میرزاپور توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت و به زندان این شهر منتقل شد. همزمان، عسل لباسچی و امیرعلی نجار شهروندان بازداشتی، آزاد شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۱، عسل لباسچی، بازیگر و کارگردان تئاتر آزاد شد.

آزادی خانم لباسچی با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تاپایان مراحل دادرسی صورت گرفته است.
عسل لباسچی، بازیگر، کارگردان تئاتر و سرپرست گروه هنری هیچ در روز یکشنبه ۱۵ آبان ماه توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود واقع در شهرک اکباتان تهران بازداشت شده بود.

از سوی دیگر، امیرعلی نجار، دانشجوی ورودی ۱۴۰۱ دانشکده نفت دانشگاه صنعتی امیرکبیر، که در تاریخ ۲۴ آبان ماه، بازداشت شده بود، آزاد شد.
همچنین به گزارش کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، علی میرزاپور توسط نیروهای امنیتی در تبریز بازداشت و به زندان این شهر منتقل شد.

در این گزارش آمده است: “آقای میرزاپور، ۲۲ ساله، اهل روستای چله خانه صوفیان استان آذربایجان شرقی و دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد حدود یک ماه پیش بازداشت و در طی یک تماس تلفنی با خانواده خود از انتقالش به زندان تبریز خبر داده است. علاوه براین او درخواست کرده که برایش وکیل گرفته شود.”

تا لحظه تنظیم این گزارش از دلایل بازداشت و اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دست نیست.

در رابطه با اعتراضات سراسری ۱۴۰۱
بازداشت مهسا امینی زن جوان ۲۲ ساله به بهانه بدحجابی توسط پلیس امنیت اخلاقی و سپس جان باختن او در زمان بازداشت به موج گسترده ای از اعتراضات سراسری در ایران دامن زد. معترضان در طولانی ترین اعتراض سراسری-پیوسته در عمر جمهوری اسلامی، با شعار محوری “زن، زندگی، آزادی” از ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ در اعتراض به عملکرد، قوانین و ساختار حکومت به خیابانها آمدند. هزاران بازداشت شده، صدها کشته و زخمی از جمله نتایج برخورد خشونت آمیز نهادهای امنیتی-انتظامی با معترضان است.

۱۴۰۱ آذر ۳۰, چهارشنبه

واکنش ها به بازداشت ترانه علیدوستی؛ پریناز ایزد‌یار: «باز می‌شه این در، صبح می‌شه این شب»

شبکه کلمه

شبکه کلمه/ پریناز ایزد‌یار بازیگر سرشناس سینمای ایران با انتشار تصویری از خود در کنار ترانه علیدوستی با ارجاع به دیالوگی از سریال شهرزاد که هر دو در آن نقش داشته بودند، نوشت: «باز می‌شه این در، صبح می‌شه این شب».

همزمان، کانون هنرمندان ایرانی فیلم و تئاتر، برون‌مرز نیز با انتشار بیانیه‌ای خواهان آزادی هر چه سریعتر ترانه علیدوستی و همه هنرمندان و زندانیان سیاسی دربند شده و تاکید نمود که «از تمام امکانات خود برای رسیدن به این هدف استفاده خواهد کرد».

از دیگر سو، مدیر جشنواره فیلم تورنتو هم خانم “علیدوستی” را از بااستعدادترین و شناخته‌شده‌ترین بازیگران زن ایرانی توصیف کرد.

گلشیفته فراهانی نیز، با انتشار عکسی از خود در کنار ترانه علیدوستی او را «بازیگر شجاع ایران» توصیف کرد.

در همین حال گزارش شده که جمعی از اهالی سینما برای پیگیری وضعیت ترانه علیدوستی، امروز ( یکشنبه) مقابل زندان اوین حاضر تحصن کردند.

تعدادی از این سینماگرایان معترض عبارتنداز: رخشان بنی‌اعتماد، پیمان معادی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، غزل شاکری، امیرحسین فتحی، مارال جیرانی، طلا معتضدی، هنگامه قاضیانی، میترا حجار و سعید روستایی.

بلندگوهای نفرت‌پراکنی؛ احمد خاتمی: زنان بی‌حجاب، همسران دزدها هستند

ایران‌وایر

احمد خاتمی از ابتدای شروع اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی، یکی از مشوقان اصلی قوه قضاییه برای برخورد سخت با معترضان است: «از رییس قوه قضاییه که در نماز جمعه نیز حضور دارد از زبان مردم درخواست دارم که با سران اغتشاش قاطع‌ترین برخورد عبرت آموز صورت گیرد.»

سید «احمد خاتمی»، سخنگوی مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران، یکی از جلوداران نفرت‌افکنی در جمهوری اسلامی است؛ او هر جایی که «علی خامنه‌ای» از بیان صریح خودداری می‌کند، به فاصله چند روز، همان نظرات را با صراحت کامل و بدون پرده‌پوشی، به زبان می‌آورد.

***

«ما تشکر می‌کنیم از قاطعیت قوه‌قضاییه که در همین روزها، اولین اغتشاشگر را به حکم قانون پای چوبه دار فرستاد، تا بدانند قانون در این کشور حکمفرماست. این‌ها در پی بردگی زن هستند، در حالی که اسلام به زن حیات و کرامت داد و شخصیت زن را احیا کرد.»

این نخستین واکنش یکی از مقامات بلند پایه جمهوری اسلامی، به اعدام ناگهانی «محسن شکاری»، یکی از بازداشت شده‌های اعتراضات ۱۴۰۱ ایران است؛ سید «احمد خاتمی»، سخنگوی مجلس خبرگان رهبری، امام جمعه موقت تهران، عضو فقهای شورای نگهبان، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو شورای عالی حوزه‌های علمیه کشور.

روحانی ۶۲ ساله‌ای که در همه دو دهه گذشته تلاش کرده بلندگوی جناح تندرو جمهوری اسلامی باشد؛ نظرات رهبر جمهوری اسلامی را «ضریب» بدهد و با صدای بلند و الفاظ تندتر و میمیک‌های خاص و بعضا رعب‌آور در چهره‌اش بازگو کند: «عده‌ای می‌گویند چرا به چهار تار موی زن که بیرون است گیر می‌دهید، اما به دزدی ها و اختلاس‌ها گیر نمی‌دهید؟ بزرگ شدن گناهی به معنای تحقیر گناه دیگر نیست، قطعا دزدی کردن و اختلاس گناه است، اما بی‌حجابی هم گناه است، اتفاقا بسیاری از بی‌حجاب‌ها، زن‌ها و بچه‌های همان دزدها هستند.»

خاتمی که زمانی برای خالی نبودن دست اصولگرایان برای داشتن یک «خاتمی»، علم شد، از این دست سخنرانی‌های منفور کننده بسیار دارد، که اتفاقا تلاش نمی‌کند آن‌ها را تکذیب کند، بیشتر تلاش دارد آن‌ها را «تبیین» کند! به عنوان مثال درباره انتساب زنان بی‌حجاب به دزدان گفته است: «من گفتم بسیاری از بی‌حجاب‌ها برخاسته از همین خانواده‌هایی هستند که تدین ندارند؛ این حرفی بود که من زدم. اصلا در کلام من اسمی از “دزدها” نبود. بعد از خطبه دیدم که منتشر شده فلانی گفته است که اکثر بی‌حجاب‌ها از خانواده دزدها هستند.»

او از ابتدای شروع اعتراضات پس از مرگ «مهسا امینی»، یکی از مشوقان اصلی قوه‌قضاییه برای برخورد سخت با معترضان است: «از رییس قوه‌قضاییه که در نماز جمعه نیز حضور دارد از زبان مردم درخواست دارم، که با سران اغتشاش قاطع‌ترین برخورد عبرت‌آموز صورت گیرد.»

نکته جالب این‌که دفتر احمد خاتمی، برای تکذیب سخنان جنجالی امام جمعه موقت تهران و جانشین «محمد یزدی» در شورای نگهبان، تلاشی نمی‌کند، اما بسیار تلاش می‌کند رسانه‌ها به‌جای «حجت الاسلام والمسلمین» او را «آیت الله» بخوانند. تلاشی نه چندان موفق که فقط در رسانه‌های اصولگرا و جبهه انقلاب موثر بوده، و رسانه‌های مستقل و اصلاح‌طلب، چندان تن به این واژه نمی‌دهد.

بسیاری اعتقاد دارند بلندگوی تند و تیز نظام که در همه سخنرانی‌هایش تلاش دارد کاسه داغ‌تر از آش باشد و نمادی از سوپرانقلابی‌های معروف است، همه منویات واقعی رهبر جمهوری اسلامی را به زبان می‌آورد. به عنوان مثال در مذاکرات احیای برجام: «آمریکا در پی مذاکره نیست در پی غارتگری است، خط مقام معظم رهبری در این عرصه روشن است،‌ باید تمام تحریم ها از جمله تحریم های حقوق‌بشری و غیره ذلک لغو شود، نه تعلیق؛ یعنی به طور دائم لغو شود. با مذاکره نه تنها گره‌ای باز نمی‌شود، بلکه بر حجم مشکلات افزوده می‌شود، با امید بستن به بیگانگان چیزی عاید ملت نمی‌شود. شرایط کنونی شرایط صلح نیست و تجربه چند سال گذشته نیز می‌گوید که مذاکره جواب نمی‌دهد و این تنها مقاومت است که نسخه شفابخش است.»

سید احمد خاتمی، مانند همه منبری‌های بلندگودار، درباره هر موضوعی اظهارنظر می‌کند و البته معمولا خلاف جهت عامه مردم؛ برخورد با معترضان، سختگیری در حجاب، ارتباط با آمریکا، غرب، گرانی، فضای مجازی، اینترنت و حتی ارتباط با کشورهای همسایه.

معمول است که هرجا رهبر جمهوری اسلامی به صراحت موضع گیری نمی‌کند، سید احمد خاتمی، در کمترین زمان ممکن از سخنرانی خامنه‌ای، صریح‌ترین و تندترین مواضع را به زبان می‌آورد؛ از جمله در ماجرای تلاش اعراب و اسراییل برای عادی سازی روابط.

خاتمی در فاصله کمتر از ۱۰ روز، سه بار کشورهای عربی را به دلیل تلاش برای عادی‌سازی روابط با اسراییل به حمله موشکی تهدید کرد: «ایران همسایه‌ای است که اگر خوب همسایه‌داری کنند، خوب می‌بینند و اگر همسایه‌دار بد باشند، سیلی می‌خورند؛ بنابراین این هشداری به کشورهای همسایه است. کشورهای همسایه باید بدانند با ایران ضعیف زمان شاه مواجه نیستند، بلکه با ایران مقتدری رو‌به‌رو هستند که بخشی را در مانورهای نظامی مختلف، از جمله موشک‌ها دیدند.»

و یا در ماجرای بستن فضای مجازی؛ علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی که یکی از منتقدان «ول بودن» فضای مجازی است، هیچگاه به صورت علنی و در سخنرانی‌هایش از دولت‌ها نخواسته اینترنت را تعطیل و یا محدود کنند، اما سید احمد خاتمی مدتی پس از انتخابات ۱۴۰۰، که رهبر جمهوری اسلامی پس از بلوای ردصلاحیت‌ها، گفت: «اینکه من می گویم فضای مجازی رها است، یک نمونه‌اش همین است که بدون هیچ قید و بندی این چیزها را منتشر کردند.» چنین خواسته‌ای را خیلی علنی و رک و راست داشت.

او چند ماه پیش از جنجال طرح صیانت، و دو هفته مانده به شروع دولت سیزدهم، خطاب به رئیسی گفت: «متاسفانه این دولت (دولت روحانی) اقدام تاثیرگذاری در زمینه مقابله با فضای مجازی آلوده انجام نداد. تقاضای ما از دولت منتخب (دولت رییسی) این است که در زمینه مقابله با فضای مجازی آلوده مقابله کند، استفاده از اینترنت را در ایران برای جامعه هدف محدود کنید. رهبر معظم انقلاب بارها تذکر دادند که اینترنت ملی شکل دهید، ولی متاسفانه آقایان به توصیه‌های رهبر انقلاب گوش ندادند و ندادند و ندادند؛ انتظار و مطالبه نخست ما از رییس‌جمهور منتخب این است که توصیه ولایت را جدی بگیرد.»

نکته اینجاست که خاتمی پای ثابت عمده نشست‌ها و جلسات جبهه انقلاب است و اظهارنظرهای تند و تیز و عصبی‌کننده‌اش فقط به نماز جمعه خلاصه نمی‌شود؛ یادواره و کنگره شهدا در نقاط مختلف ایران، در جمع بسیجیان، در جمع زنان، در جمع طلبه‌ها، دیدار با پلیس، سخنرانی ۲۲ بهمن و…

عجیب اینکه او هیچ گاه تلاش نمی‌کند موضع متعادلی بگیرد. حتی اگر موضعی انتقادی نداشته باشد، در حمایت هم آنقدر تندروی می‌کند که خودش مجبور به توضیحات اضافه‌ای می‌شود: «جراحی‌، نارضایتی به همراه دارد اما دولت و شخص رییس‌جمهور صادقانه وارد میدان شد و گفت آبرویم را کف دستم گذاشتم و حاضرم آبرویم برود. آیا این جای بلوا دارد یا تشکر؟ باید بگوییم ممنونیم از صداقتت که با مردم روراست رفتار می‌کنی.»

نفرت‌پراکنی‌های احمدخاتمی از بلندگوهای رسمی نظام

۲۵ آذر ۱۴۰۱

بدترین جرم از منظر قرآن، ایستادن در مقابل انبیاست، در عصر غیبت نیز بدترین جرم و گناه، درافتادن با جانشینان انبیا و اولیا است و ولی فقیه جانشین عام امام زمان(عج) است که عاقبت خوبی ندارد. قاتلی که خودش می‌گوید مستحق چندبار اعدام هستم، آن وقت کسانی به نام دانشجو از این قاتل حمایت می‌کنند. طوری عمل کردند که آمریکا و رژیم صهیونیستی بگوید بارک الله. شما بزرگ‌تر از این‌ها هستید، کشور در آینده دست شماست.

۱۸ آذر ۱۴۰۱:

اغتشاشگران از تهدید گرفته تا ناامن کردن فضا برای خانم های چادری و عمامه پرانی پیش رفتند، و اگر حضور مردم و قاطعیت قوه‌قضاییه نبود، این پیروان رضاخان و داعش دست به هر جنایتی می زدند. ما تشکر می‌کنیم از قاطعیت قوه‌قضاییه که در همین روزها اولین اغتشاشگر را به حکم قانون پای چوبه دار فرستاد تا بدانند قانون در این کشور حکمفرماست.

۲۷ آبان ۱۴۰۱

مرگ بر دیکتاتور یک مصداقش همین اغتشاشگران هستند. مسوول ما به دانشگاه می‌رود اما اجازه صحبت به او نمی دهند.

قوه‌قضاییه تشکر می‌کنم که وارد صحنه شده و لیدرهای اغتشاش را محاکمه می‌کند. ما راضی به ریخته شدن خون هیچ کس نیستیم، اما اگر کسانی از ریختن خون مردم لذت می‌برند، نباید با آن‌ها برخورد شود؟ باید شود و اشد مجازات هم باید باشد.

بیش از ۲۰ سال است در حوزه علمیه قم خارج فقه و اصول تدریس می‌کنم، به قضات می‌گویم برخی از این اغتشاش‌گران سه عنوان دارند؛ اول «قاتل» که می گوید بیرون هم روم باز هم می‌کشم. دوم، محارب ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی. سوم، این‌ها «باغی» هستند که توضیحش مفصل است. الان دستگاه قضایی یک عنوان را گرفته است، اما ما از آن‌ها تشکر می‌کنیم و درباره این‌هایی هم که گرفتند می‌گوییم قانون را رعایت کنید.

اینکه کسانی اصرار دارند اغتشاش را اعتراض نام نهند، مغلطه سیاسی است. از دل این اغتشاش ترور زاییده شد. می‌گویند نگویید این‌ها را، لج می‌کنند. غلط می‌کنند پس قانون کجا نشسته که این جنایتکاران را سر جای خود بنشاند؟

۲۹ مهر ۱۴۰۱

به کسانی که سردسته اغتشاشات بودند یا هستند و پول دریافت می‌کنند تا شعار بنویسند و یا اقدامات ضد امنیت ملی انجام می‌دهند، نباید رحم شود و باید با اشد مجازات با آن‌ها برخورد شود و قوه‌قضاییه باید طوری با این اغتشاشگران برخورد کند که دیگر هوس اغتشاش مجدد رخ ندهد.

آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم‌های مرتجع منطقه و رژیم‌های آدم کش متحد شده بودند و به بچه‌های فریب خورده گفته بودند یک هفته در خیابان باشید نظام فرو خواهد پاشید. باید به آن‌ها گفت: «شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه.»

در طول این یک ماه چهار خط دنبال شد. خط اول خط وحشی‌گری بود. یعنی قرآن سوزی، مسجد سوزی و حجاب از سر زن مسلمان کشیدن، ماموران امنیت را زیر تیغ قرار دادن که مثال آن در دوره منافقین اتفاق افتاده بود … این روز‌ها هم یکی خودکشی می‌کند، می‌گویند اغتشاش؛ یکی به اذعان اقوامش بیماری زمینه‌ای دارد، اما ربط می‌دهند به اغتشاشات.

۲۳ مهر ۱۴۰۱

لیدرهای اغتشاش از خارج تغذیه می‌شوند پول می‌گیرند و هدایت می‌شوند، با بنده به عنوان عضو حقوقی مجمع تشخیص مصلحت نظام تماس گرفتند و تهدید کردند که اگر استعفا ندهی سر تو را روی سینه ات می‌گذاریم.

مطلقا از دین و از تک تک اجزا دین از جمله حجاب عقب نشینی نخواهیم کرد. حجاب حکم قطعی دین است و به فضل خدا نظام اسلامی از این حکم قطعی عقب نشینی نخواهد کرد. دشمن این عقب نشینی را دنبال می‌کند، این شلوغی‌ها و جنجال‌ها برای این است که ما از دین عقب نشینی کنیم و به یاری خدا تا آخرین نفر، تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون در این راه ایستاده ایم.

۱۳ مهر ۱۴۰۱

در فضای مجازی همه دیدند که اغتشاشگران پلیس را کتک می‌زدند و الفاظ نادرست به کار می‌بردند، بدون هیچ تردید، اغتشاشگران مرتبط با آمریکا و رژیم صهیونیستی بودند. اگرچه برخی‌ها بدشان می‌آید، چرا که خط را مزدوران آمریکا دادند و پول هم گرفتند و برخی جوانان نپخته به عنوان ابزار از آنان استفاده شد، در حالی که اغتشاشگران ضد اسلام بودند… مسلمان چادر از زن مسلمان نمی‌کشد و این کار را رضا خان قلدر انجام می‌دهد و از طرفی ضد مردم بودند.

۷ مهر ۱۴۰۱

و آشوبگران در پی آن هستند شهیدان فراموش شوند و فرهنگ شهادت از این مملکت رخت بربندد، در حالی کور خواندند و این انقلاب به دست صاحب اصلیش سپرده خواهد شد.

۱ مهر ۱۴۰۱

رییس جمهور منفور آمریکا در سازمان ملل روی این اغتشاشات مانور داد. اغتشاشات بسیار اندک هستند و به معنای این که عددی نیستند.

دل این دشمنان به حال آن خانم نسوخته بود، بلکه دل آن‌ها برای مقابله با نظام و مقابله با مردم لک زده بود. مساله اغتشاشگران نیز مساله آن خانم نبود. قصه آن‌ها مقابله با دین بود. دلیلش هم سوزاندن قرآن و مسجد است. چادر را از سر مسلمان کشیدند و کار رضاخانی انجام دادند. این یعنی ضدیت با دین. این اغتشاشات علیه مردم بود.

امروز اشک تمساح می‌ریزند. این خیلی خنده‌دار است که اکنون به حمایت از این خانم برخواسته‌اند. اصلا به قیافه و قامت شما نمی‌آید، شما جلادان آدمکش کجا و حمایت از این خانم کجا؟

در این اغتشاش دو گروه حضور داشتند، یک گروه برخی جوانان نپخته و فریب خورده بودند که تحت تاثیر شبکه های ماهواره‌ای بیگانه و فضای مجازی به میدان آمدند و در حقیقت سران اغتشاش از آن‌ها استفاده کردند. متاسفانه در این حادثه هم برخی از کسانی که نان نظام را خورده‌اند، با اغتشاشات همصدا شده‌اند.

از رییس قوه‌قضاییه از زبان مردم درخواست دارم که با سران اغتشاش قاطع‌ترین برخورد عبرت آموز صورت گیرد.

۱۸ شهریور ۱۴۰۱

مساله این است که دشمن با حاکمیت اسلام مشکل دارد، برخی می‌گویند بهانه به دست دشمن ندهید، کدام بهانه؟ مشکل دشمنان، اصل اسلام است.

ورشکستگان سیاسی جرات نداشتند به شهید سلیمانی به خاطر شهرت او توهین کنند؛ بنابراین به شهید همدانی اهانت کردند، همان بزرگی که در فتنه ۱۳۸۸ خوش درخشید و قهرمانانه به میدان آمد و توطئه آن‌ها را ناکام گذاشت. آن‌ها به دروغ می‌گویند که علاقه مردم به انقلاب کم شده است، اما ما شاهد حضور پر رنگ مردم در تشییع پیکر حاج قاسم، روز قدس و … هستیم که دلیلی بر دروغ بودن ادعاهای آن‌هاست.

چه مذاکرات به نتیجه برسد یا نرسد، ذره‌ای از نفرت ما از آمریکا کاسته نخواهد شد. نتیجه مذاکرات باید رفع همه تحریم‌های هسته‌ای و غیر هسته‌ای علیه ایران باشد.

۷ مرداد ۱۴۰۱

من گفتم بسیاری از بی‌حجاب‌ها برخاسته از همین خانواده‌هایی هستند که تدین ندارند؛ این حرفی بود که من زدم. اصلا در کلام من اسمی از «دزدها» نبود. بعد از خطبه دیدم که منتشر شده فلانی گفته است که اکثر بی‌حجاب‌ها از خانواده دزدها هستند.

بخشی از حرف من را تحریف کردند. گفته بودم بسیاری از کسانی که «بی‌حجاب هستند» اما «شل‌حجابی و کم‌حجابی» را به حرف من اضافه کردند. کم حجابی هم گناه است، اما من درباره «بی‌حجابی» حرف زدم.

من گفتم اکثر آن‌ها یعنی برخی از آن‌ها؛ چه بسا یک خانمی از خانواده متدینی باشد اما از آن‌ها بریده باشد. من گفتم «اکثر»؛ اکثر مفهوم دارد. کلمه دزد را من اصلا نگفتم؛ هم تلویزیون این خطبه‌ها را پخش کرده است و مردم دیده‌اند و هم مکتوب خطبه‌ها که از ابتدا تا انتها آن را می‌نویسم موجود است.

۴ مرداد ۱۴۰۱

بازگشت به دوران طاغوت خطر بزرگی است که باید مراقب بود، و مرتجعان کسانی هستند که می‌خواهند ارزش‌های دوران طاغوت از جمله بی‌حجابی را ترویج کنند؛ بی‌حجابی بی تردید از جلوه‌های ارتجاع است زیرا مساله حجاب از مسلمات است و برخی شبهه می‌کنند که امامان جمعه مساله بی‌حجابی را مطرح می‌کنند تا گرانی‌ها را بپوشانند، در حالی‌که این دروغ است زیرا بیشترین فریاد را در خصوص گرانی‌ها ائمه جمعه زده‌اند.

۲۷ تیر ۱۴۰۱

در سایت سازمان سنجش مشخص است که دختر بنده در کنکور سراسری پزشکی قبول شده است نه دامپزشکی. دختر من مطلقا در بیمارستان بهارلو عضو هیات علمی نبوده است و هم اکنون طرحش را در منطقه محروم در بندرعباس می گذراند و مطلقا در هیچ مرحله‌ای از نام من استفاده نکرده و تنها نمره دخترم بالا بوده است.

تمام این تخریب‌ها به دلیل موضعی است من در برابر بی حجابی گرفته‌ام و این دروغ‌ها، اولین و آخرین نیست و یقین دارم که این دروغ ها ادامه خواهد یافت.

۲۴ تیر ۱۴۰۱

اکثر بی‌حجاب‌ها لقمه حساب و کتاب شده ندارند، هر گناهی، حتی بی‌حجابی حرام است و خاستگاه بی‌حجاب‌ها یا اختلاس‌گران، حقوق‌های نجومی بگیران، یا اهالی معاملات خلاف شرعند و بسیاری از بی‌حجاب‌ها به این خانواده‌های غیرمتعهد باز می‌گردند.

تکیه‌گاه حرف من بی‌حجاب‌ها هستند و گفته‌ایم اکثر افراد، اما برخی آن را به تمام جامعه تعمیم داده و بحث شُل حجاب‌ها را مطرح کرده‌اند. صحبت‌های من در خطبه‌های نمازجمعه تهران تحریف شده بود و روی سخنان من در آن روز بی‌حجاب‌ها بودند.

۱۷ تیر ۱۴۰۱

عده‌ای می‌گویند چرا به چهار تار موی زن که بیرون است گیر می دهید، اما به دزدی‌ها و اختلاس‌ها گیر نمی دهید. بنده و سایر خطبای جمعه از جمله کسانی هستیم که همواره بر برخورد با دزدان و مفسدان اقتصادی تاکید داشتیم و قوه‌قضاییه نیز ورود خوبی به این عرصه داشته است، اما بزرگ شدن گناهی به معنای تحقیر گناه دیگر نیست، قطعا دزدی کردن و اختلاس گناه است، اما بی‌حجابی هم گناه است، اتفاقا بسیاری از بی‌حجاب‌ها، زن‌ها و بچه‌های همان دزدها هستند.

چه بسا دامن زنندگان به بی‌حجابی خودشان دست به صحنه سازی بزنند. متدینین باید مراقب باشند که در این دام نیفتند.

تاریخ بی‌حجابی در این کشور به دو نفر باز می‌گردد؛ اولین فرد قرة العین بهایی بوده که در سال ۱۲۶۳ با بی حجابی مردم را به بهایت دعوت می کرد و دومین فرد رضاخان قلدر بود که در ۱۲خرداد ۱۳۱۳، او را به ترکیه بردند و ۱۰ روز به او یاد دادند چطور دین ستیز باشد و اولین چیزی که یادش دادند این بود که برای پیشرفت باید حجاب برداشته شود، آن هم به عنوان نوکر و برده پذیرفت.

۷ تیر ۱۴۰۱

برخی دوباره می‌خواهند تز رضاخانی جدایی دین از سیاست را احیا کنند، ادامه داد: برخی می‌گویند، برای نجات روحانیت باید همه روحانیت مسوول از مسوولیت‌های خود کنار بروند، برخی نمی‌فهمند چه می‌گویند، همه کنار بروند به این معناست که حکومت را به دیگران بسپاریم و بگوییم ما اهلش نیستیم. روحانیت به صحنه آمده و به فضل خدا با تمام قوا در صحنه می‌ماند.

برخی افراد کوته نظر به صراحت می‌گویند بین حکومت جمهوری اسلامی و شاه، حکومت شاه را انتخاب می‌کنند، دهنت پر از خاک باد، این‌ها قطعا روز قیامت با شاه محشور می‌شوند، شاهی که هم او و هم پدرش برای اسلام زدایی آمده بودند.

۴ تیر ۱۴۰۱

روزی روزگاری شل‌حجابی و بدحجابی بود، اما الان برخی از کلان‌شهر‌ها به‌سمت بی‌حجابی کامل رفته‌اند؛ گاهی اوقات می‌بینیم که محبت سیدالشهدا این فرد «بی‌حجاب» را به این مجلس کشیده است. باید از این سرمایه برای گسترش حجاب و عفاف استفاده کرد تا ان‌شاالله این خانم بی‌حجاب، با مجلس عاشورایی شما متحول شود.

۲۰ خرداد ۱۴۰۱

این فضای مجازی خوب بوده، هست و خواهد بود، اما فضای مجازی نوع دوم آن است که دشمن به آن خط می‌دهد، آمریکا به آن خط می‌دهد امیدوارم که حرف ما را تحریف نکنند، ما هیچ وقت با اصل فضای مجازی مخالف نبودیم، بلکه با فضای مجازی که آمریکا به آن خط می‌دهد دشمن بوده، هستیم و خواهیم بود.

بعضی از بازرسان آژانس چشم آمریکا و اسراییل هستند و با گزارش‌هایی که از مراکز هسته‌ای ما می‌برند، سبب می‌شوند تا دشمنان بتوانند به مراکز هسته‌ای ما حمله کرده و یا دانشمندان هسته‌ای ما را ترور کنند. هدف این‌ها از این قطعنامه این است که در مذاکرات برجام امتیاز بگیرند. به آن‌ها می‌گویم که بدانند انقلاب به کسی باج نمی‌دهد و تو دهن زورگو می‌زند.

۶ خرداد ۱۴۰۱

کسی نیست که از گرانی‌های افسارگسیخته در رنج نباشد اما خدمتگزاران را دلسوز می‌دانیم، این مردمی شدن یارانه ها سخت است اما ان شاالله این بُرهه تمام شود و با موفقیت به پایان خود برسد.

۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

مسوولان قصه گرانی‌‌ها را باز کنند؛ مسوولان خدمتگزار مردم هستند، لیکن آن‌طور که باید موضوع گرانی‌ها برای مردم باز نشده است. چه آن‌هایی که به رئیسی رای دادند و چه آن‌هایی که به رئیسی رای ندادند، می‌گویند طرح آزادسازی یارانه‌ها لازم است.

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱

جراحی‌، نارضایتی به همراه دارد اما دولت و شخص رییس‌جمهور صادقانه وارد میدان شد و گفت آبرویم را کف دستم گذاشتم و حاضرم آبرویم برود. آیا این جای بلوا دارد یا تشکر؟ باید بگوییم ممنونیم از صداقتت که با مردم روراست رفتار می‌کنی.

گاهی برخی طوری می‌نویسند و طوری می‌گویند که کینه از آن می‌بارد. طوری انتقاد شود که در میدان دشمن بازی نکنیم. رسانه‌های بیگانه را ببینیم و فضای مجازی آلوده که کل نظام، اسلام و قرآن را زیر سوال می‌برند. طوری انتقاد نکنیم که آب به آسیاب دشمنان انقلاب و قرآن بریزیم. صدا‌وسیما که در حقیقت زبان این ملت است، در خدمت مسوولان قرار بگیرد.

۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

همه تحریم‌ها بلااستثنا لغو شود، تحریم‌های هسته‌ای و حقوق‌بشری و غیره… قطعا سپاه باید از لیست تحریم‌ها خارج بشود، اگر کسی هم‌نوا با آمریکا و اسراییل بگوید که سپاه از لیست تحریم‌ها نباید خارج شود، این سخن ضدملی و همسویی با اجانب است و آزادی بیان نیست. مسوولان با این اراجیف برخورد کنند و قرار نیست هرکسی هرچیزی به ذهنش آمد، ولو به ضرر نظام اسلامی و همسویی با دشمن بگوید؛ سپاه محبوب بوده و هست و خواهد بود.

۵ فروردین ۱۴۰۱

دشمنان ۴۴ سال تلاش کردند که مردم را از انقلاب جدا کنند. نتوانستند و نخواهند توانست. به آن‌ها می‌گویم که در سال ۱۴۰۱ هم منتظر شکست‌های مفتضحانه دیگر هم باشند. با وجود نیروی انسانی و جوان، ذخایر عظیم نفت و گاز، روحیه مردم انقلابی داشتن رهبری فقیه و رزمنده دوره‌های بحرانی جنگ، دوراندیش جایی برای یاس وجود ندارد. این بزرگ فرمودند که آینده را به مراتب‌ روشن‌تر می‌بینند.

۶ اسفند ۱۴۰۰

طرح صیانت نه به بار است نه به دار. پس چرا با عصبانیت صحبت می کنند و عده‌ای می گویند خیانت و خباثت است؟ در فضایی آرام و منطقی است مساله بررسی شود و روال قانونی طی شود. وقتی قانون شد همه باید تبعیت کنند.

۲۲ بهمن ۱۴۰۰

شکر این نعمت همراهی با ولایت فقیه است. کسانی که جبهه رفتند و کسانی که در پشت جبهه خدمت گزار بودند، شرکت در انتخابات و راهپیمایی‌ها که چشم دنیا را خیره کرد مصداق شکر است. مصداق کفر هم این است که خدمات ولایت را نبینیم و تمام نارسایی‌ها را پای ولایت بگذاریم. کسانی که در این ۴۳ سال قدرت دست آن‌ها بود و ریل گذاری می‌کردند فقر و مشکلات نتیجه کار آن‌ها است که در کمال ناسپاسی نظام را متهم می‌کنند. من می‌بینم که هدف این آدم‌ها جدا کردن مردم که سرمایه نظام هستند از انقلاب اسلامی است.

۸ بهمن ۱۴۰۰

آمریکا در پی مذاکره نیست در پی غارتگری است. او (آمریکا) می گوید، هرچه من می‌گویم را بشنو. آن‌ها خواب و خیال غارت‌گری دارند، اما این خوابی است که هرگز تعبیر نشده و نخواهد شد. در این سال‌ها هر چه توانست توطئه کرد و اگر جایی این کار را نکرد، نه اینکه نخواست، بلکه نتوانست و از این به بعد هم نخواهد توانست. خط مقام معظم رهبری در این عرصه روشن است،‌ باید تمام تحریم‌ها از جمله تحریم‌های حقوق‌بشری و غیره ذلک لغو شود، نه تعلیق؛ یعنی به طور دائم لغو شود.

بعضی‌ها می گویند نه، با همه کشورها رابطه ندارید، اما این‌ها دنیا را آمریکا و انگلیس و برخی دیگر می‌بینند، انگار جاهای دیگر کشور محسوب نمی‌شوند.

۶ بهمن ۱۴۰۰

معنای نه شرقی، نه غربی، قطع رابطه با شرق و قطع رابطه با غرب نیست، بلکه معنای آن این است که نه اجازه به شرق می‌دهیم که در سرنوشت کشور موثر باشد و نه اجازه به غرب می‌دهیم.

سیاست ما این است که با همه دنیا براساس منافع خود ارتباط برقرار کنیم، مگر دو کشور که یکی رژیم صهیونیستی است که از بن و ریشه جعلی و غاصب است و دوم آمریکاست که به تعبیر امام راحل (ره) تا وقتی که آدم نشده، نظام اسلامی با این کشور ارتباطی نخواهد داشت.

۲۳ دی ۱۴۰۰

دولت بازرگان حدود ۹ ماه بر روی کار بود، اما پرورش یافتگان این نهضت همچنان وجود دارند، در آذرماه سال جاری یکی از افراد شاخص این جریان در کنفرانسی در تهران عملا بر جدایی حوزه‌های علمیه از سیاست و بازگشت محبوبیت طلاب در بین مردم تاکید کرد، در حالی که تکذیب دین از سیاست، یک سیاست رضاخانی و برابر با تکذیب امام علی(ع) است.

کسانی در پی احیای تز رضاخانی جدایی دین از سیاست هستند، این‌ها می‌خواهند حوزه را نظام جدا کنند، طلبه خوب، خطیب خوب و امام جماعت خوب را افرادی می‌دانند که در حمایت از انقلاب تقیه کند، هدف این است، ما به همراه امام عظیم الشان همراه علمی که ایشان برافراشتند خواهیم ماند.

۱۶ دی ۱۴۰۰

نظام اسلامی با اعتراض و مطالبه‌گری در ساختار مشخص شده مشکلی ندارد، چرا که بعضا برخی نارضایتی‌ها ایجاد می‌شود، اما ایجاد تنش و بهانه دست دشمن دادن مغایر با سیاست‌های نظام است و مردم هوشیار و با بصیرت نباید بهانه دست دشمن دهند.

دشمن به دنبال اجرایی کردن تز جدایی دین از سیاست است و امام راحل با تشکیل انقلاب این تز را شکست اما برخی ماموریت دارند این تز رضاخانی را مجددا احیا کنند.

۱۰ دی ۱۴۰۰

نهم دی به روز بصیرت و میثاق با ولایت نامیده شده است. روز بصیرت است چون مردم هدف فتنه‌گران را فهمیدند. فتنه‌گران نظام ولایی و سقوط آن را هدف قرار داده بودند. هشت ماه از خرداد و تا دی، تا توانستند اغتشاش آفریدند و تا توانستند دروغ گفتند. سرمایه مردم پای صندوق رای سوزاندند. پیشانی امام جماعت را شکستند. به عاشورای مردم هجمه کردند و سردسته آن‌ها گفت مردمان خداجوی و مومن.

مردم فهمیدند که دیگر قصه، قصه اعتراض به انتخابات نیست. اغتشاش با حمایت رییس جمهور آمریکا و اسراییل است. مردم به صحنه آمدند و این معنای بصیرت است. میثاق با ولایت بستند و سفره فتنه‌گران را برای همیشه بستند.

۱۲ آذر ۱۴۰۰

الحمدلله هیات باتجربه‌ای برای مذاکره اعزام شدند. آن‌ها مواضع‌شان را صریحا ابراز کردند و مواضع ضد آمریکایی را هم در سخن و هم در عمل نشان دادند. به یکایک مذاکره‌کنندگان که پاره تن مردم هستند این را می‌گویم، که البته سخن خودشان نیز می‌باشد، شما نماینده یک ملت شجاع هستید، ملتی که پای آرمان‌های خود تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون ایستاده است. بدانید این ملت به چیزی کمتر از لغو همه تحریم‌ها تن نخواهد داد.

۱۴ آبان ۱۴۰۰

اینکه مدام همسایه‌داری کنیم، اما ناجوانمردی ببینیم قابل تحمل نیست. من برخی کشورهای همسایه را نصیحت می‌کنم که شما همسایه قدرتمندی دارید که ارتش و سپاهش اولین قدرت نظامی در منطقه است. با این همسایه‌ مقتدر برادرانه رفتار کنید، وگرنه دود آن به چشم خودتان می‌رود. اینکه روابط خود را با رژیم صهیونیستی عادی می‌کنید، بدانید با طناب رژیم صهیونیستی به ته چاه می‌روید و نابود خواهید شد.

۷ آبان ۱۴۰۰

ایران همسایه‌ای است که اگر خوب همسایه‌داری کنند، خوب می‌بینند و اگر همسایه‌داری بد باشند، سیلی می‌خورند؛ربنابراین این هشداری به کشورهای همسایه است. ایران می‌خواهد با کشورهای همسایه روابط حسنه داشته باشد، اما در اظهارات و حرف‌ها باید دقت کنند و نیش و کنایه به ایران نزنند. ایران مقتدرترین ارتش و نیروهای مسلح را در منطقه دارد و مقتدر است، به طوری که دست رو دست نگذاشته که عده‌ای هر روز توطئه علیه کشور داشته باشند، ایران از منافع خود با تمام وجود حمایت می‌کند و توان و قدرت این کار را دارد و کشورهای همسایه باید بدانند با ایران ضعیف زمان شاه مواجه نیستند، بلکه با ایران مقتدری رو به رو هستند که بخشی را در مانورهای نظامی مختلف از جمله موشک‌ها دیدند.

۳ مرداد ۱۴۰۰

ذلت‌پذیری ضد فرهنگ عاشورایی است؛ ذلت‌پذیری یعنی اینکه همه مسائل کشور را به مذاکره با آمریکا ربط دهند؛ حتی آب خوردن را به مذاکره با آمریکا ربط می‌دهند؛ این فرهنگ کاملا با فرهنگ شهادت متضاد است.

رسانه‌ها و روزنامه‌های حامی آن‌ها مدعی شدند اگر مذاکرات انجام شود، تحریم‌ها برداشته می‌شود و نفس راحتی می‌کشیم، ولی پس از هشت سال دیدیم که نه تنها تحریم‌ها برداشته نشد، بلکه به مصیبت مردم افزوده شد. تردید نکنید که یکی از عوامل گرانی‌های افسار گسیخته، در حال حاضر همین علت است.

۲ مرداد ۱۴۰۰

متاسفانه این دولت (دولت روحانی) اقدام تاثیرگذاری در زمینه مقابله با فضای مجازی آلوده انجام نداد. تقاضای ما از دولت منتخب (دولت رییسی) این است که در زمینه مقابله با فضای مجازی آلوده مقابله کند. استفاده از اینترنت را در ایران برای جامعه هدف محدود کنید، تمام کشورهایی که فناوری اینترنت را در اختیار دارند، استفاده از اینترنت را برای جامعه هدف خود محدود کردند به طور مثال در کشور روسیه خبری از فضای مجازی کشور آمریکا نیست؛ همه کشورها توسعه یافته به سمت بومی‌سازی اینترنت رفته‌اند، ولی متاسفانه دولتمردان ما اقدامی در راستای تشکیل اینترنت ملی نکردند. رهبر معظم انقلاب بارها تذکر دادند که اینترنت ملی شکل دهید، ولی متاسفانه آقایان به توصیه‌های رهبر انقلاب گوش ندادند و ندادند و ندادند؛ انتظار و مطالبه نخست ما از رییس‌جمهور منتخب این است که توصیه ولایت را جدی بگیرد و هرچه سریع‌تر، این پروژه مهم را اجرایی کند.

۷ تیر ۱۴۰۰

قانون انتخابات ریاست جمهوری، شورای نگهبان را موظف نکرده دلایل عدم احراز صلاحیت را اعلام کند، اما در انتخابات مجلس، چون رد صلاحیت وجود دارد، این امکان وجود دارد که دلایل ردصلاحیت به خود کاندیداها اعلام شود. اما شورای نگهبان در انتخابات اخیر، از تعدادی از کاندیداها دعوت کرد و به آن‌ها گفت که به چه دلیل صلاحیت‌شان احراز نشده است. شورای نگهبان فقط گزارش نهادهای چهارگانه را لحاظ نمی‌کند، بلکه اگر نیاز باشد به صورت جداگانه هم تحقیق انجام می‌دهد، در واقع شورای نگهبان چشم و گوش بسته و صرفا بنابر گزارش نهادها، اعلام نظر نمی‌کند. اگر گزارشی مطابق با واقعیت باشد، در شورای نگهبان ترتیب اثر داده می‌شود و اگر مطابق با واقعیت نباشد، ترتیب اثر داده نمی‌شود.

۱ تیر ۱۴۰۱

بعد از انقلاب، استقبال فوق العاده مردمی را از نامزدی آیت‌الله رئیسی در موارد دیگری سراغ ندارم. البته ریاست جمهوری مقام معظم رهبری حساب جدایی دارد، بعد از دوره ایشان، این همه استقبال از یک نامزد ریاست جمهوری پدیده کم‌نظیر در تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود.

۳۱ خرداد ۱۴۰۰

در تحلیل‌هایشان خیلی که می‌خواستند لطف کنند، می‌گفتند ۱۵ تا ۲۰ درصد از واجدان شرایط در انتخابات شرکت می‌کنند و عدد خیلی زیادی که می‌گفتند ۳۰ درصد بود و در نظرسازی‌ها می‌خواستند وانمود کنند بیش از ۳۰ درصد مردم در انتخابات شرکت نمی‌کنند، اما به کوری چشمشان دیدیم که بیش از ۴۸ درصد رای دادند. دستگاه احراز هویت در شعب اخذ رای نیز متاسفانه از ابتدا تا آخر شب بازی درآورد.

۱۸ خرداد ۱۴۰۰

تفسیر قانون نیز برعهده شورای نگهبان است و طبق تفسیر این شورا، نظارت شورای نگهبان بر انتخابات، «استصوابی» است و شامل تمام مراحل انتخابات می‌شود؛ در مقابل نظارت استصوابی، نظارت استطلاعی مطرح است که در این نوع نظارت، عملا ناظر هیچ‌کاره است و نمی‌تواند بر فرآیند انتخابات، نظارت موثری داشته باشد و در واقع، این نظارت استصوابی است که می‌تواند منشا اثر باشد.

۱۳ خرداد ۱۴۰۰

کسانی که می‌گویند نباید ۱۲ نفر در شورای نگهبان برای مردم تصمیم بگیرند، در واقع قانون را زیر سوال می‌برند. افرادی که مهندسی انتخابات توسط شورای نگهبان را مطرح می‌کنند، باید در دنیا و آخرت پاسخگوی سخنان خود باشند.

۱۱ خرداد ۱۴۰۰

معنی ندارد کاندیدایی بگوید چرا خانمی که در ماشین نشسته را دعوت به حجاب می‌کنید؟ ماشین فضای عمومی است و حجاب هم جز متن دین است. امر به حجاب هم امر به دین است و این کاندیدا بعدا می‌خواهد بیاید و قسم بخورد من به اسلام عمل می‌کنم. از کاندیدا‌های مورد تایید می‌خواهم که مراقب حرف‌هایشان باشند و تخریب نکنند و تهمت نزنند و خلاف واقع نگویند.

تفاوت بین احراز و رد صلاحیت این است که ما یک عدم احراز داریم، یعنی برای ما روشن نشده این می تواند کشور را اداره کند و این شرایط را دارد یا نه؟ یک احرازالعدم داریم یعنی اینکه می‌دانیم بی عرضه است و نمی‌تواند کشور را اداره کند و ما هرگز این را نگفتیم. گفتیم ما به اینجا نرسیدیم که این آقا بتواند. قانون اساسی هم گفته باید احراز شود. پس بنابراین هرگز عدم احراز این نیست که این آقا بی عرضه است و ما این را نگفتیم و گفتیم ما به این نرسیدیم.

دو برخورد بعد از رد صلاحیت‌ها وجود داشت. یکی برخورد وقیحانه‌ای بود که شورای نگهبان را فحش باران کردند و همچنان دارند به شورای نگهبان فحش می دهند. هنوز هم سفارش می‌کنم به همه عزیزانی که صلاحیتشان احراز نشده با رفتارشان با برخوردشان با متانت‌شان و با دعوت مردم به پای صندوق های رای، این برخورد نجیبانه را به تعبیر مقام معظم رهبری داشته باشند.

۳ فروردین ۱۴۰۰

زمزمه‌ای که متاسفانه از زمان بنی‌صدر آغاز شد؛ افرادی عنوان می‌کردند رییس‌جمهوری قدرتی ندارد و کاری از دست او ساخته نیست که خلاف واقع است. در حقیقت رییس‌جمهوری شخصیت شماره دو سیاسی کشور است که از بالاترین اختیارات در قانون اساسی برخوردار است. نمی‌توان گفت رییس‌جمهوری قدرتی ندارد و او فقط تدارکاتچی است. علاوه بر این، کسی که خود را داوطلب می‌کند باید بداند که می‌خواهد با این قانون اساسی کار کند، بنابراین اگر این قانون اساسی به نظر آن فرد کافی نیست، خودش را در معرض انتخاب قرار ندهد.

۲۶ دی ۱۳۹۹

مساله مذاکره‌ای دیگر در کار نیست. آن چنان‌که مسوولان هم تایید کردند. یک قراردادی به نام برجام بسته شده، بایستی به این قرارداد پایبند باشند. آن‌وقت در این جهت کاری که مجلس و دولت کردند، کار بسیار خرد ورزانه و حتی قرآنی هست، پای قراردادتان نایستادید، ما هم به همان اندازه که نایستادید در مقابلتان ایستادیم، به فضل خدا، غنی‌سازی ۲۰ درصدی را هم وارد صحنه کردیم هر مقداری که شما برگردید به تعهد، ما هم بر‌می‌گردیم.

اگر کسانی دارند القا می کنند که اگر با آمریکا آشتی کنیم، کشور بهشت برین می‌شود. خوب این یک دروغ است.

۲۱ آذر ۱۳۹۹

با مذاکره نه تنها گره‌ای باز نمی‌شود، بلکه بر حجم مشکلات افزوده می‌شود، با امید بستن به بیگانگان چیزی عاید ملت نمی‌شود.

براساس فرموده حضرت امام(ره)، آمریکا به سان سگ است؛ وقتی سگ انسانی را تعقیب می کند، اگر فرار کند آن نیز بیشتر تعقیبش خواهد کرد، اما اگر ایستاد، سگ نیز جلوتر نمی‌آید، بنابراین انعطاف بیشتر در برابر دشمن به ذلت و بردگی بیشتر می‌انجامد.

۲۵ آبان ۱۳۹۹

قانون اساسی تصریح دارد که کاندیداهای ریاست جمهوری از رجال باشند و مفهوم رجال هم روشن است. بنابراین ما در این عرصه تسلیم قانون هستیم.

شرایط کنونی، شرایط صلح نیست و تجربه چند سال گذشته نیز می‌گوید که مذاکره جواب نمی‌دهد و این تنها مقاومت است که نسخه شفابخش است.

۷ شهریور ۱۳۹۹

متأسفانه بی دینی هم گاهی در فضای مجازی موج می‌زند، بنده پیش از این گفته بودم فضای مجازی که توسط آمریکا، انگلیس و سرویس‌های جاسوسی اداره می‌شود، سگ هار است، نوار آن هم موجود است.

ترانه علیدوستی بازداشت شد

IRANWIRE

ترانه علیدوستی بازیگر سینما و تلویزیون ساعتی پیش بازداشت شد.

ترانه علیدوستی بازیگر سینما و تلویزیون ساعتی پیش بازداشت شد.

او که ۱۸ آبان ۱۴۰۱ با انتشار عکسی بدون حجاب اجباری به اعتراضات سراسری پیوسته بود٬ امروز ۲۶ آذر ۱۴۰۱ پس از تفتیش منزل شخصی‌اش بازداشت شد.

این هنرپیشه مشهور سینمای ایران پیش از بازداشت در حساب کاربری‌اش در شبکه اجتماعی توییتر نسبت به اعدام «محسن شکاری» ابراز انزجار کرده بود.

از نهاد بازداشت کننده و علت این بازداشت خبری در دست نیست.

از زمان آغاز اعتراضات سراسری در ایران در پی جانباختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد تا امروز، تعداد پرشماری از هنرمندان عرصه های مختلف بازداشت شدند.

خانه سینما در گزارشی در ۲۳ آبان ۱۴۰۱ اعلام کرد که  ۱۰۰ هنرمند بازداشت یا ممنوع الخروج شده‌اند.

پس از جلسه محرمانه نمایندگان مجلس  با قوه قضاییه برای بررسی اعتراضات اخیر در ۸ آذر ۱۴۰۱

ایرنا به نقل از یکی از نمایندگان مجلس نوشت: «نمایندگان خواستار برخورد جدی با افراد سرشناسی شدند که در ماه‌های اخیر در سناریوی دشمن بازی کرده و در آتش فتنه دمیدند.»

پس از آن بود که احضار و بازداشت چهره‌های مشهور از جمله هنرمندان شدت گرفت.

«شروین حاجی پور»، »کتایون ریاحی» و«هنگامه قاضیانی» از جمله هنرمندانی هستند که در طی اعتراضات بازداشت و سپس آزاد شدند.

هرچند هنوز «توماج صالحی»، «سهیلا گلستانی»، «حمید آذرپور»، «علی شادمان» و تعداد زیادی از هنرمندان دیگری در بازداشت به‌سر می برند و بعضا با اتهامات سنگینی نیز مواجه هستند.

خانه سینمای ایران ۱آذر۱۴۰۱، طی بیانیه‎ای اعلام کرد در اعتراض به ادامه خشونت‌ها علیه مردم و به دلیل احضار و بازداشت پی‌‌در‌پی هنرمندان، از اعضایش خواهد خواست از همکاری با پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی خودداری و تحصن کنند.

در همین رابطه، انجمن صنفی فیلمنامه‌ نویسان سینمای ایران، ۱۳آذر۱۴۰۱،با انتشار بیانیه‌ای ضمن انتقاد از حکومت جمهوری اسلامی به‌ دلیل «انکار مطالبات مردم»، خبر داد که تمام فعالیت‌های این انجمن به حالت تعلیق در آمده است.

براساس بیانیه این انجمن، «تا فرجام نامعلوم این شرایط، اعضای صنف می‌توانند براساس میل و اراده خود، برای دیگران و برای خویش بنویسند و یا فعالیت حرفه‌ای خود را متوقف کنند؛ اما مدیریت صنف، بنا به وظیفه اجتماعی و حرفه‌ای خود، فعلا از هرگونه ارتباط با نهادهای دولتی و در هر سطحی، اجتناب می‌کند.»

همسران دو روزنامه نگار بازداشتی که از مهسا امینی نوشته بودند، درباره وضعیت نامعلوم آنها ابراز نگرانی کردند

BBC

از راست الهه محمدی و نیلوفر حامدی. این دو نزدیک به سه ماه است که بابت نوشتن گزارشی درباره مهسا امینی، در زندان اوین در بازداشت هستند

همسران نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامه نگار ایرانی که یکی درباره مرگ مهسا امینی در بیمارستانی در بازداشت ماموران گشت ارشاد و دیگری درباره مراسم خاکسپاری او گزارش نوشته بودند و با شروع اعتراضات در ایران بازداشت شدند، درباره وضعیت نامعلوم همسران خود ابراز نگرانی کرده اند.

اعتراضات در ایران سه ماه پیش پس از مرگ خانم امینی آغاز شد که از سقز در استان کردستان به تهران آمده بود اما پس از بازداشت توسط ماموران گشت ارشاد، به حالت اغما رفت و در بیمارستان درگذشت.

خانم ها محمدی و حامدی پس از بالاگرفتن اعتراضات در ایران بازداشت شدند و اکنون نزدیک به سه ماه است که بابت نوشتن گزارشی درباره مهسا امینی، بدون تمدید قرار بازداشت در زندان اوین هستند.

محمدحسین آجرلو همسر نیلوفر حامدی به وبسایت خبری انصاف نیوز گفته است که ماموران وزارت اطلاعات ۳۱ شهریور خانم حامدی، را در منزلشان بازداشت کردند.

آقای آجرلو گفته «در مورد خود بازداشت بعد از ۸۰ روز دیگر موضوعیت خاصی برای بازگو کردن ندارد اما خب همسرم را بازداشت کردند؛ تمام وسایل الکترونیکی ما را ضبط کردند بدون اینکه حکمی یا کارت شناسایی‌ای به ما نشان دهند و تا به حال این لوازم را به ما تحویل نداده‌اند.»

به گفته همسر نیلوفر حامدی، در این ۸۰ روز گذشته او با همراهی وکیل به دادسرای اوین مراجعه کرده‌ «ولی عملاً هیچ کسی برای پاسخگویی وجود ندارد و اصلاً کسی امکان ورودبه دادسرا را ندارد. هر روز چند صد نفر مقابل دادسرای اوین جمع می‌شوند و منتظرند که شاید اتفاقی بیافتد».

مقام های قضایی و امنیتی به تازگی محمدعلی کامفیروزی وکیل خانم حامدی را هم بازداشت کرده اند.

آقای آجرلو گفته او و مهدی رحمانیان مدیرمسئول روزنامه شرق و مادر نیلوفر حامدی برای غلامحسین محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه نامه نوشته اند اما «پاسخی نگرفته‌ایم و در بلاتکلیفی کامل به سر می‌بریم».

همسر خانم حامدی گفته «چهل روز پیش به بازپرسی شمارهٔ دو دادسرای اوین رفته و آخرین دفاعش مقابل اتهاماتش را هم انجام داده است ولی هیچ خبری از تغییر در روند بازداشت نیست. بازداشت ایشان ۳۰ روزه است الان ۲۰ روز از قرار بازداشت دوم می‌گذرد بدون اینکه قرار بازداشت تمدید شده باشد یعنی در حالی در بازداشت است که قرار بازداشتی به او ابلاغ نشده است. ۵۰ روز هم هست که بازجویی هم نمی‌شوند و هیچ دلیل منطقی‌ای برای ادامهٔ این بازداشت وجود ندارد».

خانم حامدی روزنامه نگار روزنامه شرق است و الهه محمدی در روزنامه هم‎‌میهن شاغل است.

سعید پارسایی همسر خانم محمدی به وب سایت خبری انصاف نیوز گفته است «روزی که خانم حامدی را دستگیر کردند به خانهٔ ما آمدند و با یک حکم کلی وارد خانهٔ ما شدند بدون اینکه اجازه بدهند ما آن حکم را بخوانیم یا اسمی ذکر شده باشد. وسایل الکترونیکی همسرم به اضافهٔ یکسری دست‌نوشته، کتاب و مدارک شناسایی ضبط شدند و دو روز بعد اولین جلسهٔ بازجویی ایشان انجام شد. شنبه ۲ مهر اولین جلسهٔ بازجویی ایشان و هفت مهر دومین جلسه بود که به ما اطلاع دادند. بی‌قانونی تقریباً از لحظه‌ای که به خانه ریختند شروع شد».

همسر خانم محمدی گفته است «موعد دومین بازجویی درحالیکه ما در مسیر رسیدن به محل بازجویی بودیم ما را تعقیب کردند و با ماشین جلوی ما آمدند و همسرم را در خیابان بردند. این هم باز عدم حاکمیت قانون را نشان می‌دهد. این نوع بازداشت کسی که در حال مراجعه به محل بازجویی است شایسته نیست».

آقای پارسایی گفته «بعد از ۷۳ روز بازداشت موقت هنوز قرار تمدید را به ایشان اعلام نکرده‌اند و ما نمی‌دانیم که قرار است تمدید شود یا خیر. هنوز دفاع آخر از ایشان گرفته نشده با اینکه فقط ۱۷ روز اول که در انفرادی بوده‌اند بازجویی شده‌اند و بعد از آن هم پرسشی از ایشان نشده مگر چند مورد محدود که یکی از آن‌ها هم خواستهٔ خود ایشان بوده که می‌خواستند ضابط پرونده را ببیند. تمام مدت بعد از این، یعنی دو ماه بعد بدون بازجویی فقط نگهداری شده‌اند».

همسر خانم محمدی گفته «درحالیکه این دو ماه می‌توانست با قید وثیقه آزاد باشد در حال حاضر چیزی نمی‌دانیم، نه دفاع آخری انجام شده و نه کیفرخواستی صادر شده است. ما در بی‌خبری محض به سر می‌بریم».

به گفته آقایان آجرلو و پارسایی طی این مدت که از بازداشت همسرانشان گذشته فقط موفق به انجام دو ملاقات کابینی با آنها شده اند.

آقای پارسایی در باره همسرش الهه محمدی گفته «شرایط طوری شده که همسر من انگار آن‌جا میزبان است بقیه به شکل مهمان می‌آیند و می‌روند؛ خانم حامدی هم به همین منوال هستند. البته شاید در این اوضاع سختی که در جامعه حاکم است بازگو کردن این حرف‌ها درست نباشد.»

وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در اوایل آبان در اطلاعیه مشترکی که منتشر کرده بودند، بخشی از اعتراضات را متوجه این دو روزنامه نگار و اقداماتشان در تهیه گزارش از مرگ مهسا امینی و مراسم تدفین او کردند.

مدیران دو روزنامه شرق و هم‌میهن به صورت علنی اعلام کرده اند که خانم ها حامدی و محمدی وظیفه حرفه ای خود را با اطلاع مدیران این دو روزنامه انجام داده اند.

از زمان آغاز اعتراضات در ایران که سه ماه از آن سپری شده، مقام های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران فشار مستمر بر روزنامه نگاران را با افزایش دستگیری و زندانی کردن آنها تشدید کرده اند.

برخی از روزنامه نگاران ایرانی گفته اند که با ادامه این وضعیت و اتهاماتی که دستگاه های حکومتی به روزنامه‌نگاران وارد می کنند، عملا ادامه این کار به طور موثر و موفق در ایران بی معنی و غیرممکن خواهد شد.

حکومت جمهوری اسلامی ایران از زمان آغاز اعتراضات و سرکوب خونین آن صدها نفر از معترضان را به ضرب گلوله ماموران خود کشته و هزاران نفر را زندانی کرده است.

شعارها در اول اعتراضات که علیه حجاب اجباری بود، با شروع سرکوب های خونین، به سوی حکومت و آیت الله علی خامنه ای چرخید و معترضان خواهان سرنگونی حکومت و تحولات اساسی در کشور شده اند.

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، با تصویب تشکیل هیات حقیقت یاب قرار است موارد نقض گسترده حقوق بشر از جمله گزارش ها درباره تجاوز به زندانیان و زندانیان زن را در یک گزارش جامع، برای سازمان ملل متحد آماده کند.

جمهوری اسلامی ایران گفته این هیات را به رسمیت نمی شناسد و با آن همکاری نخواهد کرد.

۱۴۰۱ آذر ۲۶, شنبه

صدور فرمان آتش‌به اختیاری از اصفهان

صدای مردم

 

درحالی مدام از اصفهان صداهایی بلند می‌شود که پیام همه آنان ایجاد محدودیت و ناامن کردن فضا برای زنان است، که نزدیک به یک دهه از ماجرای اسیدپاشی اصفهان می‌گذرد، اما هنوز عاملان آن حادثه تلخ نه‌تنها مجازات نشده‌اند، بلکه حتی شناسایی هم نشده‌اند. بدون تردید اگر این رویه در مورد زنان در اصفهان از سوی عده‌ای قلیل ادامه پیدا کند و فرمان ایست نخورد، شاید در آینده نه‌چندان دور این شهر پرآوازه و زیبا پایتخت زن‌آزاری ایران نام بگیرد.

همدلی| ستاره لطفی- در شرایطی که آتشی که با مرگ مهسا امینی-دختر سقزی که به خاطر حجاب توسط گشت ارشاد دستگیر و در مقر گشت ارشاد جانش را از دست داد- در کشور روشن شده است هر روز شعله‌ورتر می‌شود و تر و خشک را با هم می‌سوزاند. به تازگی امام جمعه اصفهان در مورد حجاب موضعی را بیان کرده که می‌توان آن را ریختن بنزین بر روی این آتش گر گرفته تعبیر کرد.
حجت‌الاسلام سید ابوالحسن مهدوی در جمع گروهی که حوزه نیوز آن‌ها را «بانوان مطالبه گر عفاف و حجاب که چند روزی است در خیمه گلستان شهدای اصفهان تجمع کرده‌اند» توصیف کرده، با اشاره به موضوع الزام عقلی، درونی و فطری حجاب گفته:«حجاب استدلال عقلی و پشتوانه فطری دارد و بر مبنای «فطرت الله الذی فطرالناس علیها» بوده، نشانه آن این است که قبل از دین اسلام، زنانی که عفیفه بودند حجاب داشتند.»آن‌چه دیدار امام جمعه اصفهان با زنان بست‌نشین در حمایت از حجاب را واکنش‌برانگیز کرده است دست‌نوشته وی در پایان این دیدار است. حجت‌الاسلام سید ابوالحسن مهدوی در این دیدار دست‌نوشته‌ای به این عنوان نوشت: «باسمه تعالی‌ان شاءالله مسئولین به وظیفه‌ی انقلابی خود عمل کنند والا مردم متدین وظیفه‌ی آتش به اختیار دارند.»

این موضع‌گیری فضا را برای زنان ناامن می کند
بسیاری این موضع‌گیری امام جمعه اصفهان آن هم در این شرایط پرالتهاب کشورکه نارضایتی‌های اجتماعی، اقتصادی و … هر روز بیشتر از دیروز نمود پیدا می‌کند، امر به خشونت بیشتر در جامعه به ویژه در مور زنان تعبیر می‌کنند ومی‌گویند این موضع‌گیری در مورد حجاب آن هم از سوی امام جمعه یک شهر، می‌تواند فضا را برای زنان ناامن کند، چرا که این احتمال وجود دارد که با این اظهارات عده‌ای در خود احساس تکلیف کنند و هر جا تشخیص بدهند که نیروی انتظامی از عهده کنترل حجاب برنمی‌آید، ‌آتش به اختیار عمل کنند و سطح خشونت را در کشور بیش از این افزایش دهند.
موضع‌گیری اخیر حجت‌الاسلام سید ابوالحسن مهدوی و تهدید به آتش به اختیاری عمل کردن درباره حجاب، بسیاری از اذهان را متوجه حوادث دردناک مهرماه سال ۹۳ کرد و آن را مجوزی برای تکرار آن اتفاق تلخ علیه برخی زنان و دختران ارزیابی کردند.
گفتنی است در روز ۹ مهر سال ۱۳۹۳ اسیدپاشی‌های زنجیره‌ای در اصفهان رخ داد که طی آن به صورت‌‌ تعدادی دختر اصفهانی با بهانه «مقابله با بدحجابی» اسید پاشیده شد و هنوز بعد از چندین سال از آن اتفاق هولناک به طرز عجیب و سوال‌برانگیزی مجرمان آن حادثه شناسایی نشده‌اند.همین یادآوری سبب شد تا برخی این سخن تازه امام جمعه اصفهان را بهانه‌‌‌ای برای تکرار آن تراژدی بدانند. ندا نیرزمانی، مرضیه ابراهیمی‌ و سهیلا جورکش‌ دخترانی بودند که قربانی این اتفاق مجرمانه شدند و چندین سال است که با عوارض دردناک اسیدپاشی دست‌وپنجه نرم‌‌‌ می‌کنند. بسیاری سخنان امام‌جمعه اصفهان را نوعی ترویج خشونت ارزیابی کرده که می‌تواند باعث هرج و مرج و ناامن کردن جامعه باشد و البته ابراز این ترس که چه بسا افرادی در پشت شعار مقابله با بدحجابی پنهان شوند و به تسویه حساب شخصی بپردازند.

انتقاد به موضع‌گیری امام جمعه اصفهان
‌تشویق به آتش به اختیاری در حوزه حجاب توسط امام جمعه اصفهان باعث انتقادات و واکنش‌های زیادی شد.
علاوه بر واکنش کاربران فضای مجازی به این اظهارات، محمدتقی فاضل میبدی عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به هشدار امام جمعه اصفهان درباره برخورد «آتش به اختیار» مردم در حوزه حجاب انتقاد تندی کرد.
فاضل میبدی نوشت: «درشگفتم که امام جمعه موقت اصفهان فقه را کجا را فراگرفته؟می‌گوید اگر مسئولین با بدحجابی برخورد نکنند، مردم آتش به اختیارند. جناب امام جمعه! کدام فقیهی برای نهی از منکر چنین روشی را مجاز دانسته. لابد اسیدپاشی هم در دستور کار است. کاش امامان جمعه کمی فرصت مطالعه داشتند، تا گرفتار بدعت‌گذاری نمی شدند.»
البته این اولین بار نیست که طیفی از روحانیون وطیف محافظه‌کار شهر اصفهان در مورد زنان سخنانی به زبان می‌آورند که می‌تواند برای زنان هزینه‌ساز باشد. این کار از سوی امامام جمعه این شهر مسبوق به‌سابقه است. سال ۹۹ حجت‌الاسلام والمسلمین یوسف طباطبایی‌نژاد گفته بود که باید «فضای جامعه» را برای افرادی که «کشف حجاب» می‌کنند، «ناامن» کرد. او در دیدار با جانشین معاونت اطلاعات و امنیت ستاد کل نیروهای مسلح و فرمانده انتظامی استان اصفهان‌‌ گفته بود:«باید فضای جامعه را برای این عده که تعداد آنها هم کم است، ناامن کرد و نباید اجازه داد به راحتی در خیابان‌ها و پارک‌ها هنجارشکنی کنند.» وی پیش‌‌تر نیز گفته بود برای مقابله با بدحجابی «چوب ‌تر» را باید بالا برد.
علاوه بر موضوع حجاب، طیف محافظه‌کار اصفهان در ایجاد محدودیت برای هر آنچه مربوط به زنان است ید طولایی دارند. اظهارات و موضع‌گیری‌های امام جمعه اصفهان و برخی از مسئولین این شهر در مورد دوچرخه‌‍‌سواری زنان آنقدر تکرار شده که به موضوعی عادی تبدیل شده است به‌نحوی که دیگر حتی خبرساز هم نمی‌شود.
پیش‌تر دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان اصفهان با استناد به ماده قانونی که ربطی به دوچرخه‌سواری زنان ندارد، دوچرخه‌سواری زنان را ممنوع و خلاف قانون اعلام کرد. بعد سنگ جلوی پای صخره‌نوردان سنگ گذاشتند و خواستند که زنان صخره‌نورد به جای صخره‌نوردی در طبیعت در سالن این فعالیت ورزشی را انجام دهند.
محدودیت‌ها بر ورزش صخره نوردی از سوی طیف دلواپس اصفهان در حالی انجام گرفت که شکل فیزیکال صخره‌نوردی و نحوه انجام آن حاشیه‌های دوچرخه‌سواری را نیز ندارد که برخی با استناد به آن بهانه‌تراشی کنند.
گفتنی است برخی پوزیشن دوچرخه‌سواری و نحوه سوار شدن به آن را مسئله می‌دانند. به‌زعم آنان طرز سوار شدن و نشستن زنان بر روی دوچرخه باعث تحریک مردان می‌شود و جامعه را به‌سمت فساد سوق می‌دهد.
درحالی مدام از اصفهان صداهایی بلند می‌شود که پیام همه آنان ایجاد محدودیت و ناامن کردن فضا برای زنان است، که نزدیک به یک دهه از ماجرای اسیدپاشی اصفهان می‌گذرد، اما هنوز عاملان آن حادثه تلخ نه‌تنها مجازات نشده‌اند، بلکه حتی شناسایی هم نشده‌اند. بدون تردید اگر این رویه در مورد زنان در اصفهان از سوی عده‌ای قلیل ادامه پیدا کند و فرمان ایست نخورد، شاید در آینده نه‌چندان دور این شهر پرآوازه و زیبا پایتخت زن‌آزاری ایران نام بگیرد.

سخنرانی دریا تورک، نماینده پارلمان آلمان با نماد «عمامه‌پرانی» بر روی لباس خود!

بالاترین

تصویر لینک

دِریا تورک، نماینده پارلمان آلمان، نماد عمامه پرانی از سر آخوندها را در حین سخنرانی به کت خود وصل کرد. این نماد تصویر گرافیکی از یک دختر ایرانی را نشان میدهد که عمامه یک آخوند را در ایران می‌پراند و فرار می‌کند. «ترور دولتی باید فورا متوقف شود! مردم ایران و جامعه ایرانی به صدا و حمایت ما نیاز دارند.»

زن ایرانی آمریکایی به «نقش ناخواسته» در طرح ناکام ربایش علی‌نژاد اقرار کرد

رادیو فردا

نیلوفر بهادری‌فر

حدود ۱.۵ سال پس از کشف توطئه ربودن مسیح علی‌نژاد، فعال سیاسی سرشناس ساکن نیویورک، نیلوفر بهادری‌فر، یک ایرانی آمریکایی ساکن کالیفرنیا، روز پنج‌شنبه، ۲۴ آذر، در دادگاه منهتن در نیویورک پذیرفت که در این ماجرا «به طور ناخواسته» نقش داشته است.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دادستانی آمریکا خانم بهادری‌فر، ۴۷ ساله، را مستقیما به توطئه ربودن خانم علی‌نژاد ربط نداده است. اتهام او پولشویی، نقض تحریم‌ها و تخلف بانکی است.

او از سوی متهمان اصلی این طرح، ظاهرا بدون آن‌که از وجود توطئه ربایش آگاهی داشته باشد، به حساب یک کارآگاه خصوصی برای رصد مسیح علی‌نژاد پول ریخته بود.

جفری لیکتمن، وکیل خانم بهادری، به نیویورک تایمز گفت که موکلش خود قربانی «رژیم سرطانی» حاکم بر ایران است.

این وکیل گفت که «سران تروریست» ایران مردم خود را سلاخی و آزادانه در جهان سفر می‌کنند تا منتقدان خود را بکشند و خانم بهادری نیز توسط یک دوست قدیمی خانوادگی برای انتقال پول از طریق سیستم پِی‌پل «گمراه شد بدون آن که بداند او را در چه طرحی درگیر کرده‌اند».

۱۴۰۱ آذر ۲۵, جمعه

«ربایش» پنج دانشجوی دختر دانشگاه سنندج پس از برگزاری تجمع اعتراض به اعدام

رادیو فردا

دانشجویان دانشکده فنی دختران سنندج پس از اعدام محسن شکاری با سردادن شعارهایی چون «محسن ما رو بردن، جنازه‌اش رو آوردن» به اعدام این معترض جوان اعتراض کردند

دانشجویان دانشکده فنی دختران سنندج پس از اعدام محسن شکاری با سردادن شعارهایی چون «محسن ما رو بردن، جنازه‌اش رو آوردن» به اعدام این معترض جوان اعتراض کردند

شورای صنفی دانشجویان کشور اعلام کرد که پس از برگزاری تجمع اعتراض به اعدام معترضان در دانشکده فنی دختران سنندج، نیروهای امنیتی بدون ارائه حکم بازداشت، پنج دانشجوی این دانشکده را در خیابان ربوده‌اند.

بر اساس گزارش این شورا، ربایش این دانشجویان در فاصله شنبه نوزدهم تا چهارشنبه بیست و سوم آذر ماه انجام شده است و ابتدا «بیتا ویسی»، یکی از دانشجویان دانشکده فنی دختران سنندج پس از تجمع اعتراضی در این دانشگاه ربوده شد.

شورای صنفی دانشجویان کشور افزود که روز چهارشنبه بیست و سوم آذر ماه نیز چهار دانشجوی دیگر دانشکده فنی دختران سنندج به اسامی «تینا خدری، ثنا خدامرادی، رضوان بازانی‌قلعه و هانیه چهاردولی» مقابل در ورودی خوابگاه دانشکده فنی دختران سنندج به دست نیروهای امنیتی ربوده شدند.

در گزارش این شورا تاکید شده است که با گذشت نزدیک به یک هفته از ربایش بیتا ویسی و دو روز از ربایش چهار دانشجوی دختر دیگر این دانشکده، تاکنون اطلاعی از این که کدام دستگاه امنیتی این پنج دانشجوی دختر را بازداشت کرده و همچنین محل نگهداری و وضعیت این دانشجویان در دست نیست.

دانشجویان دانشکده فنی دختران سنندج پس از اعدام محسن شکاری در تجمعی که روز شنبه نوزدهم آذر برگزار کردند با سردادن شعارهایی چون «محسن ما رو بردن، جنازه‌اش رو آوردن» و «مرگ بر دیکتاتور» به اعدام این معترض جوان اعتراض کردند.

همان روز تصاویری ویدیویی منتشر شد که نشان می‌داد این دانشجویان پس از هجوم نیروهای امنیتی و حراست، از محوطه دانشگاه خارج شده و تجمع اعتراضی خود را به تظاهرات در خیابان‌های شهر سنندج تبدیل کردند.

نیروهای امنیتی ساعاتی پس از اعتراضات دانشجویان دختر دانشکده فنی دختران سنندج، اقدام به «ربایش» بیتا ویسی کردند و چهار روز بعد نیز چهار دانشجوی دختر دیگر را ربودند.

بر اساس گزارش وب‌سایت هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از زمان آغاز اعتراضات سراسری در بیست و ششم شهریور ماه تا روز بیست و چهارم آذر ماه، طی کمتر از سه ماه دست‌کم ۶۳۷ دانشجو در دانشگاه‌های مختلف ایران بازداشت شده‌اند.

شماری از دانشجویان از جمله آیلار حقی، حمیدرضا روحی، یاسر ناروئی، نگین عبدالملکی، مهرشاد شهیدی‌نژاد، علیرضا کریمی در شهرهای تبریز، تهران، زاهدان، همدان، و اراک به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی کشته شده‌اند.

مواردی از پیدا شدن پیکر بی‌جان دانشجویان و گزارش‌هایی درباره «مرگ مشکوک دانشجویان» نیز در دانشگاه‌های مختلف از جمله شیراز، اهواز و دانشگاه علامه تهران منتشر شده است.

در بیشتر این موارد مقام‌های جمهوری اسلامی از جمله مدیران دانشگاه‌ها دلیل مرگ این دانشجویان را با عبارت‌هایی چون «خودکشی» و «خودآسیب‌رسانی»، «تصادف»، «غرق شدن» و «سقوط از ارتفاع» بیان کرده‌اند و جزئیات بیشتر در هیچ یک از موارد اعلام نشده است.
همچنین شعب مختلف دادگاه انقلاب به ویژه در تهران تعدادی از دانشجویان بازداشت شده را به حبس‌های طویل‌المدت محکوم کرده‌اند.

سنندج؛ انتقال ‎زیبا امیدی‌فر، خبرنگار از بازداشتگاه به بیمارستان

شبکه حقوق بشر کردستان

زیبا امیدی‌فر خبرنگار خبرگزاری کردپرس در قروه، یک هفته پس از بازداشت و انتقال به بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در سنندج، صبح امروز ۲۴ آذر توسط نیروهای امنیتی سپاه به بیمارستان کوثر سنندج منتقل شده است.

به گفته منابع مطلع این خبرنگار کرد در طی هفته گذشته مورد شکنجه و آزار و اذيت قرار گرفته و از شامگاه دیروز سطح هوشیاری او به شدت کاهش یافته و نهایتا امروز به بیمارستان کوثر منتقل و در اورژانس بستری شده است.

نیروهای امنیتی به پرسنل بیمارستان گفته‌اند، زیبا امیدی‌فر پس از درمان اولیه سریعا باید به بازداشتگاه بازگردانده شود.

امروز زنان ایرانی در قله‌های علمی جهان نقش‌آفرینی می‌کنند

مهر

امروز زنان ایرانی در قله‌های علمی جهان نقش‌آفرینی می‌کنند

سنندج- معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: امروز بانوان ما در صحنه های بین المللی نقش‌آفرینی می کنند و در قله های علم و پژوهش می ایستند.

به گزارش خبرنگار مهر، سردار محمد رضا نقدی چهارشنبه شب در نشست روشنگری و هم اندیشی که با حضور بانوان کُردستانی در مهدیه سنندج برگزار شد، اظهار داشت: همه کسانی که پرچم حقیقت را برافراشته کرده اند همواره مورد آزار و اذیت دشمنان واقع شده اند چرا که نگهداشتن پرچم حقیقت هزینه دارد.

وی افزود: هر کدام از شهدای مظلوم استان کردستان یک داستان دارند و اگر نگاهی به داستان زندگی آنها بیاندازیم خواهیم دید که هدف اصلی آن دفاع از انقلاب اسلامی و زنده نگهداشتن اسلام بوده است.

سردار نقدی اظهار کرد: امروز هم تهاجم در عرصه جنگ رسانه و عملیات روانی ادامه دارد و شما می‌بینید این روزها امپراتوری رسانه‌ای دشمن چگونه فوت اتفاقی یک خانم را که می‌تواند هر انسانی را متأثر کند دستاویز رسانه‌های خود قرار داده و اشک تمساح می‌ریزد.

وی با بیان اینکه دشمن کارش دشمنی است، تصریح کرد: کومله و دموکرات که اسم خودشان با قتل و جنایت آمیخته است، این روزها دایه عزیزتر از مادر شده‌اند و در حالی شعار «زن، زندگی، آزادی» سر داده‌اند که جنایت خود را که یک روز در زنان کُرد از جمله «شهیده ناهید فاتحی کرجو» و «شهیده فاطمه اسدی» انجام دادند، فراموش کرده‌اند.

معاون هماهنگ‌کننده سپاه افزود: رژیمی که صدها هزار یمنی را قتل عام و بی‌خانمان و اتوبوس نوجوانان حافظ قرآن یمنی را بمباران و همه نوجوانان و کودکان را شهید کرد، در قبال این انبوه جنایت خم به ابرو نیاورد، اینک داغدار مرگ اتفاقی یک ایرانی شده و زانوی غم در بغل گرفته است و رسانه‌هایش در این اندوه شب و روز ندارند.

وی اظهار داشت: رژیم آمریکا صدها هزار عراقی را کشت، ننگ شکنجه‌گاه‌های گوانتانامو و ابوغریب را بر پیشانی دارد که هزاران نفر در آنجاها کشته یا ناقص شدند و فیلم این جنایات هم توسط معترضان ارتش خودشان منتشر شد.

سردار نقدی ادامه داد: همه دنیا دیدند، اما در قبال این همه جنایت فجیع، آخ هم نگفتند، حالا دلسوز مرگ اتفاقی یک خانم شده است، آمریکا که با بمباران بیمارستان قندوز در افغانستان صدها بیمار و پزشک و زن در حال زایمان و کودک تازه متولد شده را کشت و به خاک و خون کشید، حالا برای مرگ اتفاقی یک نفر اشک می‌ریزد.

به گفته معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران، روزگاری در این سرزمین بیش از ۷۰ درصد زنان ما بی‌سواد بودند و مدرسه‌ای در شهرهای کوچک و روستا نبود تا بتوانند علم آموزی کنند اما امروز به جایی رسیده ایم که ده‌ها هزار نفر از زنان دانشمند در عرصه‌های مختلف از ژنتیک تا هوافضا و هسته‌ای داریم.

سردار نقدی با بیان اینکه فداکاری‌های بانوان و زنان ما بسیار بیشتر از مردان بوده است تصریح کرد: زنان ایرانی و فداکاری‌های آنان در دنیا نمونه ندارد.

وی با اشاره به رشادت شهیده ناهید فاتحی کرجو در مبارزه با ضد انقلاب بیان کرد: این عظمت زنان و دخترانی است که شما امروز وارث آنان هستید و این عظمت شیرزنانی است که انقلاب را تا امروز رساندند و کشور را از بی سوادی، نا امنی، فقر و پریشانی نجات دادند.

سردار نقدی در پایان سخنان خود گفت: زن ایرانی همواره نماد مقاومت بوده و تمام بشریت را متوجه استقامت و عظمت خودش کرده است لذا دشمنان می‌خواهند انتقام بگیرند و باید همه حواسمان را جمع کنیم.

۱۴۰۱ آذر ۲۴, پنجشنبه

اطلاعیه شماره ۱۵۱۹ در حمایت از اعتراضات سراسری مردم ۱۴۰۱

بازداشت و آزادی؛ گزارشی از آخرین وضعیت ۳ شهروند در تهران

هرانا

خبرگزاری هرانا – دنیا عبادی پور، شهروند ساکن تهران با گذشت حدود یک ماه از زمان دستگیری کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان قرچک ورامین بسر میبرد. همزمان، امیرعماد میرمیرانی، معروف به جادی و همایون سلیمانی شهروندان بازداشتی با تودیع قرار وثیقه آزاد شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک شهروند در تهران بازداشت شد.

هویت وی دنیا عبادی پور احراز شده است.
خانم عبادی پور حدود یک ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. تاکنون از دلایل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.

از سوی دیگر، امیرعماد میرمیرانی، معروف به «جادی» با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تاپایان مراحل دادرسی از زندان تهران بزرگ آزاد شد.
آقای میرمیرانی برنامه نویس و فعال حوزهٔ تکنولوژی های جدید، در اواسط مهرماه در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شد. وی اواخر آبان از زندان اوین به زندان تهران بزرگ منتقل شد و از حق دسترسی به وکیل محروم مانده بود.

علاوه براین، امروز سه شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۱، همایون سلیمانی، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت با تودیع قرار وثیقه آزاد شد.

روز شنبه مورخ ۱۴ آبان ماه، آقای سلیمانی، دانشجوی مهندسی برق ورودی ۹۸ دانشگاه علم و صنعت توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت شده بود.

تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروندان اطلاعی در دست نیست.

تداوم بازداشت پروا بهداد، شهروند بهائی در زندان دولت آباد اصفهان

هرانا

خبرگزاری هرانا – پروا بهداد، شهروند بهائی با گذشت یک ماه از زمان بازداشت، همچنان در زندان دولت آباد اصفهان در بلاتکلیفی بسر میبرد. این شهروند روز دوشنبه ۲۳ آبان ماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پروا بهداد، شهروند بهائی در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

یک منبع مطلع در خصوص وضعیت خانم بهداد به هرانا گفت: “علیرغم پیگیری های خانواده، مسئولان از ارائه پاسخی شفاف در خصوص وضعیت پرونده وی امتناع می کنند. خانم بهداد پس از گذشت ۲۱ روز از زمان دستگیری و تحمل سلول انفرادی، به زندان دولت آباد اصفهان منتقل شد.”
این شهروند روز دوشنبه ۲۳ آبان ماه، توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شده بود.

تا لحظه تنظیم این گزارش از اتهامات مطروحه علیه این شهروند اطلاعی در دست نیست.

۱۴۰۱ آذر ۲۳, چهارشنبه

افشای اسنادی درباره تلاش جمهوری اسلامی برای جلوگیری از اخراجش از کمیسیون مقام زن

اینترنشنال

در آستانه رای‌گیری در سازمان ملل متحد برای تصویب قطعنامه اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن این سازمان، اسناد رسیده به ایران‌اینترنشنال نشان می‌دهند حکومت با اعمال فشار بر گروهی از چهره‌های دانشگاهی، از آنان خواسته است برای ممانعت از تصویب این قطعنامه، مکاتباتی انجام دهند.

قطعنامه‌ای از سوی آمریکا با هدف اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد به دلیل سرکوب سیستماتیک زنان در ایران از جمله در جریان خیزش سراسری ارائه شده است که قرار است روز چهارشنبه ۲۳ آذر به رای گذاشته شود.

اما بر اساس اطلاعات رسیده به ایران‌اینترنشنال، وزارت علوم دولت ابراهیم رئیسی، متونی را از طریق برخی دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه فردوسی مشهد برای استادان دانشگاه فرستاده و از آنان خواسته است با ارسال ایمیل‌هایی، کشورهای عضو کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد را از رای به قطعنامه آمریکا منصرف کنند.

در یکی از این متن‌ها به نام «محکومیت امریکا در حرکت حذف ایران» که از استادان خواسته شده آن را ارسال کنند، با تکرار ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر «مداخله خارجی» در خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، آمده است: «اگر اقدام آمریکا برای لغو عضویت ایران در کمیسیون مقام زن به نتیجه برسد، رویه خطرناکی را در سیستم سازمان ملل ایجاد خواهد کرد و رویه برابری دولت‌های عضو در این سازمان بین‌المللی را زیر سوال خواهد برد و این بدعت در روند کار سازمان ملل است.»

همچنین در ادامه این متن ادعا شده است: «اساسا جایگاه ایالات متحده آمریکا در این کمیسیون، مخدوش و غیرقابل پذیرش است چرا که این کشور یکی از بزرگ‌ترین ناقضان حقوق زنان در جهان به شمار می‌آید.»

نویسندگان این متن حکومتی مدعی شده‌اند جمهوری اسلامی درباره وضعیت زندانیان زن در زندان‌های آمریکا افشاگری کرده است.

این در حالی است که روز سه‌شنبه ستاد حقو‌ق‌بشر قوه‌قضاییه در واکنش به بیانیه وزیران خارجه آمریکا و هشت کشور دیگر درباره حقوق زنان در ایران نوشت: «نقض حقوق زنان و دختران در کشورهای غربی به طور اعم و کشور آمریکا به طور اخص، بسیار اسفناک‌تر و فاجعه‌بارتر از سایر نقاط جهان است.»

همچنین در متن دیگری با عنوان «محورهای قابل طرح مربوط به اقدامات یک‌جانبه آمریکا و ایده اخراج ایران از کمیسیون مقام زن» ضمن مرور تلاش آمریکا برای اخراج جمهوری اسلامی از این کمیسیون، تاکید شده است که این اقدام «در تاریخ بی‌سابقه» است.

در یکی از بندهای این متن آمده که عضویت جمهوری اسلامی در کمیسیون مقام زن «اجماع گروه آسیایی» را به همراه داشته و «انتظار می‌رود که این کشورها با توجه به فقدان ادله محکم آمریکا و ماهیت غیرسازنده این رویکرد در پیشبرد حقوق زنان ایران، با اقدام آمریکا مخالفت کنند.»

تاکید جمهوری اسلامی بر مخالفت کشورهای آسیایی با قطعنامه آمریکا در حالی است که پیشتر در جریان رای‌گیری قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، برخی کشورهای آسیایی مثل پاکستان و ارمنستان به این قطعنامه رای منفی دادند.

در حالی که جمهوری اسلامی در جریان سرکوب خیزش سراسری ایرانیان علیه حکومت ایران، بسیاری از دختران و زنان و مردان از جمله نوجوانان و کودکان را به قتل رسانده، در این متن مدعی شده که در جریان به عضویت درآمدن در کمیسیون مقام زن به «موفقیت چشمگیری» رسیده، زیرا ۴۳ عضو از ۵۴ کشور عضو این کمیسیون به عضویت ایران رای مثبت دادند.

همچنین نویسندگان این متن مدعی «آمارهای درخشان» جمهوری اسلامی در زمینه حقوق زنان شده‌ و نوشته‌اند زنان در سطوح مختلف اداری، مدیریتی، آموزشی و مشاغل در ایران، «حضور و مشارکت» دارند.

این در حالی است که در سال‌های اخیر جمهوری اسلامی محدودیت‌های گسترده‌ای را علیه زنان اعمال و حتی ورود دختران به برخی رشته‌های دانشگاهی را ممنوع کرده است.

تلاش برای خانه‌نشین کردن زنان شاغل و همچنین محدودیت‌های ورزشی برای زنان و حتی ممانعت از ورود آنان به ورزشگاه‌ها برای تماشای رقابت‌های ورزشی از جمله فوتبال، از دیگر اقدامات جمهوری اسلامی علیه زنان است.

همچنین جمهوری اسلامی در این متن مدعی شده که «الگوی سوم زن محجبه مسلمان را در جهان» عرضه کرده است. این در حالی است که اکنون بسیاری از فعالان حقوق زنان در ایران در زندان به سر می‌برند و برای کسانی چون نسرین ستوده و نرگس محمدی، دو فعال حقوق بشر زن احکام زندان طولانی مدت صادر شده است.

با وجود این تلاش‌های جمهوری اسلامی، فعالان زن به ویژه در ماه‌های اخیر به خوبی توانسته‌اند ماهیت ضد‌زن جمهوری اسلامی را به جهانیان نشان دهند.

نازنین بنیادی، فعال حقوق بشر ایرانی هم در این باره گفته است که حتی‌ درخواست برای اخراج جمهوری اسلامی از کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد ریشه در تلاش مدافعان حقوق زنان ایران دارد و هر گونه اقدام برای ترسیم این موضوع به عنوان تلاشی تحت رهبری غرب، صدای این مدافعان را نفی می‌کند.

جمهوری اسلامی کمی پیش از این رای‌گیری با اقداماتی چون خبرسازی درباره تعطیل شدن «گشت ارشاد» تلاش کرده بود تا حدودی فضا را به نفع خود تغییر دهد اما ماهیت جعلی بودن این اقدام جمهوری اسلامی خیلی زود روشن شد.

رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، با اشاره به رای‌گیری روز چهارشنبه برای حذف ایران از کمیسیون مقام زن گفته است: «هیچ معنایی ندارد که ایران بخشی از کمیسیونی باشد که به ترویج حقوق زنان می‌پردازد در حالی که دقیقا عکس آن عمل می‌کند.»

۱۴۰۱ آذر ۲۲, سه‌شنبه

خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی؛ همه شهروندان درجه دو

ایران‌وایر

خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی؛ همه شهروندان درجه دو

من، «شایا گلدوست»، زن ترنس و کنش‌گر جامعه رنگین‌کمانی هر هفته دوشنبه در اینستاگرام «ایران‌وایر» با یکی از اعضای جامعه رنگین‌‌کمانی درباره مسایل و مشکلات مربوط به این قشر گفت‌وگو می‌کنم. میهمان این برنامه، «آسیه امینی»، شاعر و‌ تحلیل‌گر مسایل اجتماعی است و به مناسبت «روز جهانی منع خشونت علیه زنان»، درباره خشونت‌هایی که همه زنان در نظام جمهوری اسلامی تجربه کرده و می‌کنند، صحبت می‌کنیم.

«آسیه امینی»، شاعر و نویسنده ساکن نروژ با سابقه روزنامه‌نگاری در داخل و خارج از ایران است این روزها بیشتر به تحقیق و تحلیل مسایل اجتماعی می‌پردازد. او در حوزه پژوهش، کارهای مختلفی در رابطه با اعدام، مسایل جنسیت و آزادی بیان انجام داده است.

امینی عضو هیات‌مدیره «انجمن قلم نروژ» و «کمیته نویسندگان زندانی» است.

او تحصیل کرده کارشناسی ارتباطات و رسانه، کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی در حوزه برابری و تنوع و هم‌چنین یک دوره آموزش عالی در حوزه حقوق بشر در بیزنس است.

تجربه‌های امینی در ایران و کارهای پژوهشی او در مقوله زنان، کودکان و اعدام، او را با خشونت‌هایی که همه زنان در نظام جمهوری اسلامی به شکلی تجربه می‌کنند، آشنا کرده است. از «آسیه امینی» می‌پرسم خشونت علیه زنان و تجربیات خشونت علیه زنان در سایه جمهوری را چه‌گونه تعریف می‌کند؟

– همان‌طور‌ که می‌توان به این سوال به صورت کلی جواب داد، می‌توان بسیار هم وارد جزییات شد. در این ۱۶ روزی که دنیا درباره خشونت علیه زنان صحبت می‌کند، باید تمایزی جدی قائل شویم با آن‌چه در دنیا به عنوان خشونت جنسی و‌ جنسیتی نام می‌بریم که می‌تواند به سنت‌ها، شرایط طبقاتی، شرایط اجتماعی و خیلی چیزها ربط داشته باشد با آن‌چه در ایران اتفاق می‌افتد که شکلی از خشونت قانونی است. این خشونت‌ها علیه زنان به شکل قانونی اتفاق می‌افتند؛ یعنی برای آن بودجه تعیین می‌شود، در حوزه سیاست برنامه‌ریزی می‌شود و در مکانیزم‌های اجتماعی نفوذ کرده و به صورت خشونت نهادینه‌ شده‌ای به هنجار تبدیل می‌شود. در واقع، وقتی درباره جمهوری اسلامی حرف می‌زنیم، درباره مکانیزم سیاسی خشونت علیه زنان صحبت می‌کنیم. ایران نه تنها کنوانسیون منع خشونت علیه زنان را امضا نکرده است و آن را اجرا نمی‌کند بلکه قوانین بسیاری مانند حق طلاق، حجاب اجباری و غیره علیه زنان است. به همین دلیل، بسیاری از فعالان حقوق زنان از دهه ۸۰ به این نتیجه رسیده‌اند که با وجود قوانین اسلامی، تلاش برای رسیدن به برابری و احقاق حقوق زنان در ایران، آب در هاون کوبیدن است.

ایدئولوژی جمهوری اسلامی که بر پایه مذهب است، در تمام چهار دهه اخیر سعی کرده است که زنان را در تمامی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به حاشیه براند و شهروند درجه دو به حساب بیاورد. این ایدئولوژی چه نفعی برای جمهوری اسلامی داشته و سرکوب زنان در این سال‌ها چه کمکی با بقای نظام کرده است؟

– پاسخ دادن به این پرسش بیش از آن که نیازمند تحلیل‌های علمی باشد، به تجربه زیست ما زنان در ایران برمی‌گردد؛ تجربه زیست زنانی که تاریخ ۵۰ ساله اخیر‌شان با متحجرترین بخش از جامعه طرف بوده است که تلاش می‌کنند جامعه پیشرفت نکند و به سمت جلو نرود. یکی از ابتدایی‌ترین اختلافاتی که «روح‌الله خمینی» با «محمدرضا شاه پهلوی» پیدا داشت، اعطای حق رای به زنان بود. اولین اتفاقی که بعد از جمهوری اسلامی رخ داد، حذف زنان و محروم شدن از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی‌ خود بود که آن‌ها را رسما به شهروند درجه دوم تبدیل کرد. تنها پاسخی که در تمام سال‌های فعالیت و کارهای پژوهشی‌ خود یافته‌ام، این است که نظام همه سعی خود را می‌کند تا جامعه را در ساختار متحجری که خواسته‌اش است، نگه‌ دارد. وقتی جامعه پویا است، زنان تحصیل کرده هستند، فعالیت اجتماعی دارند و در صحنه هستند، برای رسیدن به آن جامعه متحجری که آمال و آرزوی خمینی و ادامه دهندگان راه او بوده، حذف و به حاشیه رانده شده‌اند.»

در تمام این سال‌ها جامعه ایران به سمتی پیش رفت که تنوع و گوناگونی را از دست داد. تنوع‌های سیاسی، مذهبی، جنسی و جنسیتی و… بخشی از این تنوع جامعه رنگین‌کمانی هستند که بیشترین سرکوب را تجربه کرده‌اند و از یک دهه گذشته این سرکوب و خشونت به صورت آشکارا انجام می‌شود. نظام حاکم از مرحله انکار وجود این جامعه به سرکوب آشکار، نفرت‌پراکنی، بیمار‌پنداری و انگ‌انگاری اعضای جامعه رنگین‌کمانی رسیده است. وقتی درباره خشونت علیه زنان صحبت می‌کنیم، منظور همه زنان است، هر کسی که خود را به عنوان زن هویت‌یابی می‌کند، جدا از جسم و ظاهر اندام جنسی که با آن زاده شده است و جنسیتی که بر اساس آن به او نسبت داده شده است. زنان جامعه رنگین‌کمانی در تجربه این خشونت‌های سیستماتیک با همه زنان در جامعه شریک هستند و چه بسا در مواردی این خشونت‌ها را به شکل مضاعف تجربه کرده‌اند. از «آسیه امینی» پرسیدم که تجربه شما به عنوان تحلیلگر اجتماعی و فعال در زمینه حقوق زنان، در مواجهه با زنان که هویت‌های چند لایه‌ای یا متقاطع دارند، چه بوده است؟

«وقتی که راجع به گوناگونی و هویت جنسی و‌ جنسیتی صحبت می‌کنیم در کل دنیا از نظر پرداخته شدن به عنوان یک پدیده اجتماعی و از منظر قانونی و قانون‌گذاری بسیار جدید است. مسئله‌‌ای که نیاز به بازپروری فکر‌ها در حوزه آموزش و تربیت شدن دوباره جوامع دارد. اما در جامعه سیاسی امروز ایران را متفاوت می‌کند با جوامع در حال تغییر و پیشرفته دنیا، این است که تنوع‌ها و گوناگونی جنسی و‌ جنسیتی، جدا از مشکلات اجتماعی و فرهنگی، جرم‌انگاری شده است. اینکه از افراد این جامعه دیگری‌سازی می‌کند و بعد مجازات می‌کند. جامعه ما می‌بایست خود را برای فردای بعد از جمهوری اسلامی آماده بکند، آماده برای پذیرش گوناگونی به صورت فرهنگی و قانونی. که البته این امر نیاز به آموزش در همه زمینه‌ها و استفاده از همه ابزارهای آموزشی دارد.

در آینده ایران آزاد، راه سختی در پیش خواهیم داشت، البته که تغییر برای هیچ جا‌معه‌ای کار آسانی نیست، سختی بیشتر ما از این جهت است که چهل و چهار سال حکومتی داشتیم که تلاش کرده است با سانسور، حذف، جرم‌انگاری، هنجارسازی، واقعیت موجود پذیرفته شده در دنیا را انکار کند. می‌بایست از علم، فرهنگ و روش‌های گفتگو برای آماده‌سازی جامعه استفاده کنیم. تلاش برای پذیرش این موضوع که قبل از اینکه با چه اندام جنسی به دنیا می‌آییم یا خود را در چه گروه جنسی و جنسیتی تعریف می‌کنیم، یک انسان هستیم و این انسان بودن باید ما را به یکدیگر پیوند بدهد. تاکید بر این موضوع که دوگانگی جنسی و جنسیتی محصول اجتماعی شدن انسان‌هاست نه طبیعت آنها. با وجود راه سختی که در پیش داریم اما من امیدوارم، امید به فردایی بهتر و رو به جلو در ایران آزاد.»

۱۸ زندانی زن اوین: خیابان‌ها را با شعار توقف اعدام تسخیر کنید

ایران‌وایر

۱۸ زندانی زن اوین: خیابان‌ها را با شعار توقف اعدام تسخیر کنید

جمعی از زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین با انتشار نامه ای، اعدام معترضان در ایران را محکوم کرده و از مردم ایران خواسته‌اند تا با حضور در خیابان‌ها و سر دادن شعارهایی درباره لغو حکم اعدام، مانع کشته شدن معترضانی شوند که جان آن‌ها در خطر است.

این زنان در نامه‌ای که توسط خبرگزاری حقوق‌بشری هرانا در روز دوشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۱ منتشر شده، از تحصن خود در مقابل دفتر افسر نگهبانی بند زنان اوین در همراهی با معترضان خبر داده و از مردم نیز خواسته‌اند تا با اقدام‌های مشابه مانع از اجرای احکام اعدام برای سایر بازداشت‌شدگان اعتراضات و سرکوب بیشتر معترضان شوند.

امضاکنندگان این نامه همچنین نوشته‌اند: «برای پاره کردن ریسمان دور گلوی جوانان‌مان و برای درهم شکستن چوبه‌های برافراشته مرگ به پاخیزیم. راه دیگری وجود ندارد! این‌بار خیابان‌های شهر را با فریاد “اعدام را متوقف کنید” تسخیر کنیم و اعتصابات را با قدرت و فراگیری بیشتر ادامه دهیم.»

نامه زندانیان زن متحصن در زندان اوین که توسط ۱۸ تن از زنان فعال مدنی، سیاسی و زنان امضا شده ، همچنین اعدام محسن شکاری، اولین اعدام‌شده اعتراضات کنونی را «جنایتی آشکار» خطاب کرده است.

این زنان در ادامه بر لزوم همبستگی مردم برای نجات جان بازداشت‌شدگان و توقف آن‌چه که «چرخه قتل حکومتی» خوانده‌ شده، تاکید کرده‌اند.

امضاکنندگان این نامه خانم‌ها «نرگس محمدی»، «بهاره هدایت»، «فرنگیس مظلوم»، «صبا کردافشاری»، «سپیده قلیان»، «فریبا اسدی»، «الناز اسلامی»، «گلرخ ایرایی»، «نسرین جوادی»، «زهره داوری»، «زهره زیوری»، «زهره سرو»، «زهرا صفایی»، «گلاره عباسی»، «مرضیه فارسی»، «عسل محمدی»، «پرستو معینی» و «پوران ناظمی»، هستند.

این نامه در حالی صادر شده که دومین اعدام اعتراضات کنونی، یعنی «مجیدرضا رهنورد»، معترض ۲۳ ساله اهل مشهد که سحرگاه دوشنبه ۲۱ آذرماه در مشهد و در جمع بسیجیان و نیروهای امنیتی به وقوع پیوست.

آقای رهنورد، متهم شده بود که از طریق کشتن دو بسیجی با چاقو، «محاربه» با خدا کرده است. به گزارش فعالان و نهادهای حقوق‌بشری، این جوان ۲۳ ساله از لحظه بازداشت تحت شکنجه شدید بوده و حتی ماموران دست او را شکسته بودند.

انتقال عاطفه رنگریز، زندانی سیاسی به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شاهرود

۱ آذر ۱۴۰۳ صدای‌آمریکا حساب کاربری «کانون زنان ایرانی» در رسانه اجتماعی ایکس به نقل از حسین تاج، وکیل دادگستری، از بستری شدن عاطفه رنگریز،...